توصیه های معامله گری

توصیه های معامله گری
توصیههای از نایل فولر برای معامله گران مبتدی
بهترین کار برای انجام معامله در بازار سرمایه این است که عجله نکنید و یاد بگیرید.
ابتدا مبانی را بیاموزید:
برای ایجاد یک پایه محکم معامله گری در بازار سرمایه شما باید وقت صرف کنید تا بدانید که بازاری که در آن کار میکنید چگونه کار میکند و یک فهم درست از همه اصطلاحات آن داشته باشید.
یک استراتژی معامله گری در بازار سهام را یاد بگیرید و به آن پایبند باشید:
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که میبینم معامله گران آماتور بارها و بارها آن را تکرار میکنند تغییر دادن مکرر روش معاملاتی میباشد. اگر شما یک منطق و روش معامله گری عمومی دارید شما باید قبل از انجام هر کاری آن را یاد گرفته و در آن مهارت داشته باشید.هر روشی در تعداد مشخصی از معاملات دارای اشتباهاتی نیز میباشد که کاملا طبیعی است و جزیی از معامله گری میباشد. شما نباید اجازه دهید که معاملات بازنده تاثیر زیادی روی شما بگذارند و شما واقعا برای بهتر شدن در معامله گری به نظم و انضباط فوق العاده سختی نیاز دارید.
غرق اطلاعاتی نشوید :
خیلی ساده است که به عنوان یک آماتور غرق در اطلاعلات و سیستمهای معاملاتی شویم و این کار در ابتدا برای همه ما اتفاق افتاده است. بهترین راه برای محدود کردن یا اجتناب از آن پیدا کردن یک مربی یا کسی است که بتوانیم از او یاد بگیریم و موفقیت های او را دنبال کنیم.
از اینکه معامله ای در بازار سهام در خلاف جهت شما حرکت کند واهمه ای نداشته باشید :
این خیلی مهم است برای اینکه اکثرمعامله گران مخصوصا اماتورها با دیدن نشانه های اولیه از حرکت قیمت در خلاف جهت آنها دچار ترس و عکس العمل شدید میشوند.
شاید سخت ترین و در عین حال مهمترین نکته برای معامله گران مبتدی واقع بین بودن آنها باشد.
شاید هیچ حرفه دیگری در دنیا همچین پتانسیل بالایی مانند معامله گری در بازار سرمایه
نداشته باشد .شما با انواع مختلفی از تله های ذهنی و اشتباهات عمدی در راه معامله گری روبرو خواهید شد. واقع بینی چیزی است که شما را در مسیر موفقیت در معامله گری قرار میدهد.
بیش از حد معامله نکنید :
به آرامی و با ثبات در معامله گری پیروز میشوید. معامله گری با تناوب بالا شما را به دنیای اشتباهات احساسی در معامله گری میبرد که ممکن است حساب شما را از بین ببرد و عزت نفس شما را خدشه دار کند.
حد ضرر خود را خیلی نزدیک قرار ندهید :
این خیلی مهم است ومعامله گران سرمایه زیادی از دست میدهند تا این نکته را بفهمند شما باید حد ضرر خود را در فاصله امنی از نقطه ورود خود قرار دهید. اگر شما حد ضرر خود را خیلی نزدیک قرار دهید قبل از اینکه شانس داشته باشید که بازار در جهت شما حرکت کند از بازار خارج خواهید شد
بدون آموزش وارد نشوید :
سرمایه خود را در ابتدا صرف اموزش بکنید قبل از هرچیزی یاد بگیرید که درست معامله کنید و پس از ان پول برای شما جذاب خواهد شد. قبل از آموزش خلبانی خلبانی نکنید.
تعداد بازديد : 67 ا تاریخ: سه شنبه 25 تير 1398 ساعت: 3:38 ا نویسنده: Admin ا نظرات(0) ا
برچسب ها : آموزش,بورس,سهام,مبتدی,نایل فولر,مبانی بورس,
چند توصیه برای معامله گران تازه کار از استیو برنز
چند توصیه برای معامله گران تازه کار از استیو برنز (Steve Burns)
اگر فردی آماده شروع معامله گری باشد و توصیه های معامله گری درک پایهای از بازار داشته باشد و از من در مورد نحوه پول در آوردن در بازار سوال بپرسد، این توصیهها را به وی خواهم کرد.
- این درک را داشته باشید که پول در آوردن در معاملهگری مثل هر حرفه دیگر بستگی به میزان تلاش و وقتی که برای یادگیری اختصاص میدهید، دارد. معامله گری از جمله معدود رشتههایی است که تازه کارها میتوانند با افراد حرفهای و با هزینهای کم رقابت کنند. در حرفه معامله گری، شما از طریق تجاربی که از ضررها به دست میآورید و زمانی که به یادگیری اختصاص میدهید، شهریه پرداخت میکنید. در معامله گری، هرچقدر بکارید درو میکنید.
- اگر در مورد معاملهتان نظر دیگران را جویا میشوید و نظر آنها را در مورد نقطه ورود و خروج میپرسید، بهتر است معامله گری را متوقف کنید و مشغول ساختن یک برنامه معاملاتی با جزئیات دقیق شوید که در مدیریت معامله به شما نقشه راه کاملی ارائه دهد. اگر برنامه معاملاتی نداشته باشید، هر کاری که انجام دهید شانسی خواهد بود. معامله گری شانسی و تصادفی هیچ لبهای (edge) برای شما ایجاد نمیکند. (لبه یا اج به معنای وجود یک مزیت در فرد یا استراتژی او برای کسب سود است.)
- وقت خود را برای پیدا کردن سیستمی که شانس موفقیت ۱۰۰% (Holy Grail یا جام مقدس) داشته باشد، هدر ندهید چرا که چنین سیستمی وجود ندارد و چرخه بازارها مدام در حال تغییر است. معامله گری همیشه یک رویداد رقابتی است چرا که معامله گران و شرایط بازار به طور مداوم در حال تغییر از بازار متلاطم به باثبات و از بازار روندی به بازار ساید (Side) هستند. بنابراین هیچ روش معاملاتی در تمام شرایط بازار موثر نیست.
- منظور از معامله گری موفق این است که جمع معاملات سودده شما بیشتر از معاملات ضررده باشد. پس هدف شما باید این باشد که یا سیستم معاملاتی طراحی کنید که ضررهای کوچک زیادی داشته باشد اما معاملات سودده بسیار بزرگتر از معاملات ضررده باشد و یا سیستمی طراحی کنید که درصد برد بالایی داشته و ضررها تحت کنترل باشند.
- به دنبال معامله خوب نباشید بلکه به دنبال روش تحلیلی عالی که با آن معامله کنید، باشید. فرآیند معاملاتی درست داشته باشید و پول در نهایت به سمت شما خواهد آمد. گشتن به دنبال پول راحت در بازار در نهایت منجر به ضرر در بازار میشود.
- مدیریت ریسک در معامله گری نسبت به روش معامله گری نقش مهمتری در تعیین موفقیت شما دارد. باید مدیریت ریسک شما طوری باشد که با چندین ضرر پشت سر هم تمام سرمایه خود را از دست ندهید.
- اگر میخواهید معامله گر موفقی شوید بر نحوه رفتار قیمت تمرکز کنید و از نظرات و سوگیریها خود در مورد این که چه اتفاقی باید رخ دهد، جلوگیری کنید. منتظر ماندن در یک معامله ضررده بخاطر غرور میتواند بهای سنگینی برای شما داشته باشد. شما نمیتوانید آینده را پیشبینی کنید.
- شما نمیتوانید از سیستم معاملات فرد دیگری استفاده کنید و باید با سیستم معاملاتی مناسب خود، معامله گری را آغاز کنید. این سیستم باید طوری باشد که به خوبی آن را درک کنید و با نظم و انضباطآن را معامله کنید چرا که در این صورت به این سیستم و خودتان اعتماد خواهید کرد.
- چه کاری را میتوانید به بهترین نحو در بازار انجام دهید؟ لبه خود را پیدا کنید. برخی افراد در معاملات فروش عالی عمل میکنند، برخی معامله گر روندی هستند و برخی دیگر میتوانند قراردادهای آپشن که به زودی توصیه های معامله گری بی ارزش میشوند را به خوبی بفروشند. معمولا بسته به نوع معامله گری که به آن علاقه دارید میتوانید تحقیقات خود را انجام دهید و لبه خود را پیدا کنید.
- سعی کنید در برخی از جنبههای معامله گری استاد و متخصص شوید. یک بازار، یک بورس، عرضه اولیهها (IPO)، قراردادهای آپشن، قراردادهای آتی (فیوچرز Futures)، معامله گری روزانه، معامله گری روندی و ….
نیازی نیست همه این رشتهها را یاد بگیرید و تلاش کنید فقط در یک مورد استاد شوید.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
توصیههای جان مورفی برای معاملهگری
جان مورفی در آخرین کتابش مهمترین اصول “بصری” بررسی و آنالیز حرفه ای را بیان می کند. براساس قواعد بنیادی روش جان مورفی، تشخیص روند بازار (صعودی یا نزولی) مهمتر از پیدا کردن دلایل این روند است.
مهمترین قوانین معاملات حرفه ای را تحت عنوان هفت فرمان جان مورفی در زیر مشاده می کنید:
- روند بازار را ترسیم کنید.
- روند بازار را تشخیص دهید و در همان مسیر حرکت کنید.
- نقاط اوج و نزول آن را پیدا کنید.
- بدانید تا کجا می توان عقب نشینی کرد.
- خطوط را ترسیم کنید.
- میانگین را دنبال کنید.
- نقاط چرخش بازار را فرابگیرید.
1- روند بازار را تشخیص دهید.
جان مورفی می گوید برای این که روند بازار را تشخیص دهید، ابتدا نمودارهای بلند مدت را بررسی کنید. بررسی نمودارهای هفتگی و ماهانه، سالهاست که رواج دارد. هرچه مقیاس نمودار بازار بزرگتر باشد، میدان دید بازتر شده و دورنمای بهتری از وضعیت بازار در درازمدت به دست می آید. پس از بررسی نمودارهای بلند مدت، به نمودارهای روزانه و کوچک تر از آن مراجعه نمایید. نمای کوتاه مدت بازار ممکن است فریبنده باشد. حتی اگر می خواهید در مدت بسیار کوتاهی معامله انجام دهید بهتر است همانگونه عمل کنید که گویا وارد یک روند متوسط یا بسیار طولانی شده اید.
2- در مسیر روند حرکت کنید.
جان مورفی می گوید در مسیر روند حرکت کنید. روند بازار به صورتهای مختلف بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت وجود دارد. ابتدا تصمیم بگیرید که کدام یک را برای معامله گری انتخاب می کنید. سپس نمودار مناسب را انتخاب نمایید. مراقب باشید که همیشه در جهت روند بازار حرکت می کنید. اگر روند رو به پایین است، بفروشید و اگر روند رو به بالاست بخرید. اگر روند متوسط را انتخاب کرده اید، از نمودارهای هفتگی و روزانه استفاده کنید و اگر معاملات روزانه را انتخاب کرده اید، از نمودارهای روزانه و کوچکتر استفاده کنید. اما به خاطر داشته باشید که در هر صورت روند بازار را به وسیله نمودارهای بلند مدت تشخیص دهید، سپس برای زمان بندی از نمودارهای کوتاه مدت استفاده نمایید.
3- نقاط اوج و نزول را پیدا کنید.
سطوح حمایت و مقاومت را پیدا کنید. بهترین محل برای خرید، نزدیک سطوح حمایت است. این سطوح حمایتی معمولا خود نزول انفعالی پیشین بوده اند. بهترین محل برای فروش نزدیک سطوح مقاومتی است. این مقاومت ها معمولا خود یک قله یا خرید انفعالی بوده اند. پس از اینکه قله شکسته شد، در عقب نشینی بعدی یک حمایت اتفاق می افتد. به عبارت دیگر اوج سابق تبدیل به نزول جدید می شود. به همین صورت وقتی حمایت شکسته شد، شرایط برای فروش بعدی مهیا می شود و در نتیجه نزول سابق به اوج تبدیل می شود.
4- بدانید تا کجا می توان عقب نشینی کرد.
جان مورفی می گوید درصد عقب نشینی قیمت را با استفاده از ابزار فیبوناتچی بسنجید. معمولا اصلاحات بازار بخش اعظم روند سابق را باز می گردد. شما می توانید اصلاحات موجود در روند کنونی را بر حسب درصد بسنجید. 50 درصد عقب گرد در یکی از روندهای پیشین رایج ترین حالت است. حداقل عقب گرد معمولا یک سوم روند پیشین است و حداکثر عقب گرد معمولا دو سوم است. عقب گرد های فیبوناتچی نیز ارزش بررسی دارند. بنابراین در طول یک عقب نشینی و یک روند صعودی نخستین امتیازات خرید حدود 33 تا 38 درصد محدوده عقب گرد است.
5- خطوط را ترسیم کنید.
خطوط روند را ترسیم کنید. خطوط روند از آسان ترین و موثرترین ابزار رسم نمودار است. تمام آنچه که لازم دارید فقط یک خط کش است و دو نقطه برروی نمودار. خطوط روند صعودی در امتداد دو نزول متوالی و خطوط روند نزولی در امتداد دو قله متوالی کشیده می شوند. قیمتها اغلب پیش از ادامه روند خود، به خطوط روند باز می گردند. شکستن خط روند معمولا نشان دهنده یک تغییر در روند است. یک خط روند معتبر باید حداقل سه بار تغییر کند. هرچه یک خط روند مدت بیشتری مورد استفاده قرارگیرد و دفعات بیشتری ارزیابی شود، بر اهمیت آن افزوده می شود.
6- میانگین را دنبال کنید.
میانگین های متغیر را دنبال کنید. میانگین های متغیر علائم خرید و فروش هدفمند را فراهم می کنند و به شما می گویند که آیا روند کنونی هنوز در حال تغییر است یا خیر و نیز به شما کمک می کنند یک تغییر روند را تشخیص دهید. اما از قبل به شما نمی گویند که یک تغییر روند حتمی و قریب الوقوع است. استفاده از یک نمودار ترکیبی در میانگین متغیر رایج ترین و محبوب ترین راه تشخیص علائم معامله است. بعضی از محبوب ترین روش های ترکیبی عبارتند از میانگین های متغیر چهار و نه روزه، نه و هجده روزه، پنج و بیست روزه. علائم موقعی نمایان می شوند که خط میانگین کوتاه تر، خط بلند تر را قطع نماید. تقاطع قیمتها بالا و پایین یک میانگین متغیر 40 روزه نیز، علائم معامله خوبی را فراهم می کند. از آن جا که خطوط روند میانگین متغیر از روند اندیکاتورهای Trend-Following هستند، به خوبی در یک بازار روند دار به کار می آیند.
7- نقاط چرخش بازار را فرابگیرید.
اوسیلاتور را دنبال کنید. اوسیلاتورها کمک می کنند تا بازارهای پیش خرید و پیش فروش را بشناسید. در حالی که میانگین های متغیر، تغییر روند بازار را نشان می دهند، اوسیلاتورها اغلب کمک می کنند تا زودتر به ما هشدار دهند که بازار بیش از حد صعود یا نزول داشته و به زودی کاملا دگرگون خواهد شد. محبوب ترین اوسیلاتورها عبارتند از RSI، Stochastic که هر دو در مقیاس صفر تا صد کار می کنند. RSI بیش از 70 درصد را پیش خرید و کمتر از 30 درصد را پیش فروش نشان می دهد، در حالی که این مقادیر برای استوکستیک 80 و 20 هستند.
بررسی کتاب معامله گر منظم، 12 توصیه معاملهگری از کتاب معامله گر منظم
معامله گر منظم کتابی است که احتمالا نام آن را به وفور شنیدهاید. سایت Investopedia آن را به عنوان یکی از 3 کتاب برتر در زمینه روانشناسی بازار بر شمرده است. نویسنده آن معتقد است که 80 درصد بازار جنبه روانی است و فقط 20 درصد از آن به تحلیل تکنیکال بستگی دارد. در این کتاب چالشهایی که به عنوان یک تریدر با آنها روبه رو هستید، باورهایی که شما برای موفقیت در بازار به آن احتیاج دارید و نحوه ایجاد آن باورها را میآموزید. در این مقاله از امیرتریدر قصد داریم به معرفی این کتاب محبوب بپردازیم این مطلب را از دست ندهید.
آن چه در این مطلب میخوانیم:
درباره نویسنده
نویسنده این کتاب مارک داگلاس به عنوان سخنران، مدرس و بنیانگذار حوزه روانشاسی تجارت شناخته میشود. وی یکی از تاثیرگذارترین افراد در حوزه مالی است. او بنیانگذار شرکت Trading Behavior Dynamics و مولف کتابهای معاملهگر منضبط و معاملهگری در ناحیه است. هدف او از تالیف آنها دستیابی به نظم در حوزه روانشناسی به منظور رسیدن به موفقیت برای افراد مختلف است.
به عقیده او مواردی که از ذهن بر میخیزد از مولفههای اصلی برای موفقیت در بازار است. اعتماد به نفس، نظم، دقت زیاد، استفاده تمام و کمال از محیطهای خارجی و داخلی ذهن از جمله عوامل موثر بر نتایج معاملات است.
او در فصل اول و دوم کتاب برخی از مشکلات تریدرها را بیان میکند و در ادامه شاخصهای معامله گری از نظر روانشناسی را بررسی میکند.
اهمیت روانشناسی بازار از نظر کتاب معامله گر منظم
پشت صحنه سودهایی که یک فرد در بازار به دست میآورد از دست رفتن سرمایه تعداد کثیری از سرمایه گذاران است. اگر بخواهیم معامله گران بازار را تقسیم بندی کنیم به دو دسته کلی میرسیم. برنده ها و بازندهها. که متاسفانه دسته برندهها بسیار کوچک است. از این رو همه به دنبال یادگیری رمز و راز آن دسته از معامله گران هستند.
راز موفقیت این افراد داشتن عملکردی مبتنی بر نظم ذهنی است. معامله در بازارهای مالی نیز مانند هر حرفه دیگری نیاز به آموزش دارد در مطلب بهترین کتاب های فارکس، کتابهایی که برای حضور در بازار بهتر است آنها را بخوانید را معرفی کردهایم.
به توصیه های معامله گری دست آوردن شناختی جامع از خود و محیط بازار پایه و اساس معامله گری است. همانطور که با خواندن این کتاب به این نتیجه خواهید رسید، تا وقتی نتوانید با عادتهای سرسخت فکری که دارید و الگوهای فکری که در اجتماع به شما دیکته شده است کنار بیایید نمیتوانید در بازار به موفقیت برسید.
یک شخص از ابتدای کودکی با حضور در اجتماع باورهایی در او شکل میگیرد. این باورها مانع اصلی موفقیت او در بازار خواهد شد و کاربردی در مارکت ندارد. مثلا برخی از افراد بر اساس تربیت اجتماعی و آموزههای دینیشان با پول مشکل دارند و خودشان را سزاوار دریافت پول نمیبینند.
بنابراین حتی اگر سود هم به دست آورند توصیه های معامله گری در مدت کمی همه آن را از دست میدهند. بی توجهی به تفاوت ساختاری در بازار و جامعه باعث ایجاد تناقض در فرد میشود بدون این که شخص از آن با خبر باشد. به عنوان مثال مردم به دست آوردن پول زیاد در مدت کم بدون هیچ تلاشی را غیر ممکن میدانند این موضوع بدون آن که خودشان بدانند از درون آنها را درگیر میکند و ناخودآگاه باعث ایجاد بسیاری از اشتباهات در فضای معامله گری میشود.
12 توصیه معامله گری از کتاب معامله گر منظم
اگر تریدر تحت فشار مالی باشد هرگز نمیتواند تریدینگ را به خوبی یاد بگیرد یا درآمدش از این راه را حفظ کند. اگر سرمایه شما محدود است یا توان باخت آن را ندارید، هرگز توقع نداشته باشید که به یک معامله گر موفق تبدیل شوید.
برای بعضی از مردم، یک محیط راکد و بدون هرگونه تغییر، از اصلیترین اجزای به وجود آورنده حس ایمنی و آسایش است، اما بازار ساعی و دائما در حرکت است.
تلاش برای مقاومت در برابر ضرر از بارزترین اشتباهات مشترک میان معامله گران است.
یک تریدر برای موفقیت در بازار باید این را بیاموزد که چطور خودش را از هر گونه احساس بی کفایتی و گناه رها کند و بعد از این، باید یاد بگیرد که چگونه اثرات منفی تجربههای دردناک و صدمات روانی که در ذهنش باقی مانده را پاک کند، چرا که این صدمات این قابلیت را دارند که به ترس تبدیل شوند.
تنها زمانی ارزش و اعتبار دانستههای خود را مورد ارزیابی قرار میدهیم که مجبور باشیم و زمانی اعتراف میکنیم که نیاز به فراگیری داریم که از یاس، تشویش و دلهره دچار درد روانی شویم و دیگر ندانیم که باید چه کنیم و نتوانیم مسئولیت آن چه را در حال حاضر هستیم بر گردن دیگران بیندازیم.
برای التیام بخشیدن به زخمهای روانی به کنترل انرژی ذهنی نیاز داریم. فراموش کردن خاطرات زجرآور یا پنهان کردن آنها در جایی دور افتاده از ذهن که نتوانیم به راحتی به آن دسترسی داشته باشیم به هیچ عنوان از تاثیرات منفی آنها بر استنباط ما از محیط نمیکاهد و از بروز برخی از رفتارهای غیر عادی در ما جلوگیری نمیکند.
خیلی کم پیش میآید که مشکلی خود به خود از بین برود .معمولا هر چه بیشتر انتظار بکشیم، شرایط بدتر شده و حل مسئله مشکل تر میشود.
زمانی که عموم مردم به بازار میآیند، بازار گاوی آمادگی زیادی برای تبدیل شدن به بازار خرسی پیدا میکند. دلیلش هم این است که مردم کمترین تحملی برای پذیرش ریسک ندارند. در نتیجه نیاز به اطمینان و تاکید زیادی دارند که باور کنند کاری که انجام میدهند یک سرمایه گذاری مطمئن است.
به هر میزانی که برای رها سازی باورهایتان از اثرات منفی درباره ضرر، اشتباه و انتقام از بازار تلاش کنید، به همان میزان میتوانید به بازار این اجازه را بدهید که خودش به شما بگوید تصمیمش برای برداشتن قدم بعدی چه خواهد بود.
بازار ذات خطرناکی دارد که بر سر راه شما تله ای پیچیده در قالب موضوعات شخصی قرار میدهد که همین دوام آوردن در برابرش را سخت و سخت تر میکند. شما تنها کسی هستید که میتوانید بعد از به توافق رسیدن با ذهنیت خود، جلوی این اتفاق را بگیرید.
در روانشناسی قانون عرضه و تقاضا همان شکل دیگر وهم و حرص در آدمی است. حرص و وهم مردم را از تصمیمات منطقی باز میدارد تا نسبت به درکی که از شرایط بیرون دارد، کاری که باید انجام بدهد.
به یاد داشته باشید همیشه میزان پولی که در قالب سود معاملات به دست میآورید، مستقیما با باورهایی که در زندگی دارید در ارتباط است و مشخص میکند تا چه اندازه لیاقت دریافت پول را دارید. بنابراین برای آن که به عنوان یک تریدر به خود پاداش دهید، باید هر چیزی که در نظام ذهنیتان مانع از رسیدن به بالاترین سطح ممکن از اعتماد به نفس و دوست داشتن میشود را بشناسید و آن را تغییر دهید.
سخن پایانی
هنگامی که شروع به یادگیری ترید میکنید باید در کنار یادگیری علم تکنیکال به مسائل مرتبط با روانشناسی نیز بپردازید. تا زمانی که نتوانید باورها و نگرشهای خود را تغییر دهید نمیتوانید در این بازار به سود آوری برسید یا سودهای به دست آمده تان را حفظ کنید. مطالعه این کتاب دید مناسبی از این فضا و باورهایی که برای موفقیت در معامله گری به آن نیاز دارید به شما میدهد. پس مطالعه آن را حتما در برنامه خود جا بدهید.
نکاتی برای جلوگیری از افتادن در دامهای معاملهگری فارکس
در مباحث مختلف آموزش فارکس(اموزش فارکس)اکثرااز جنبه زیبای آن صحبت می شود و نکات اصلی برای موفق شدن به معامله گرها گوشزد نمی شود.یک آموزش اصولی در زمینه آموزش بورس(اموزش بورس) باید شامل نکات اصلی برای موفقیت معامله گر در تمام زمینه ها باشد.اجازه بدهید داستانی را برای شما باز گو کنم
سفارشی را ثبت میکنید، بازار خلاف جهت پیشبینی شما پیش میرود، سیستم معاملاتی جواب نمیدهد، معامله با لمس حد ضرر بسته میشود و خیلی سریع در صدد جبران زیان وارده برمیآیید! بالاخره بازار در جهت دلخواه شما حرکت میکند، اما با حد سود تعیین شده فاصله زیادی دارد، باید بطور دستی از معامله خارج شوید و حداقل همین اندک سود را تثبیت کنید … و ناگهان جهت روند تغییر میکند. و به این ترتیب حسابها چه از نوع آزمایشی (دمو) یا واقعی (ریل) یکی پس از دیگری نابود میشوند. این سناریو آشنا به نظر نمیرسد؟
بسیاری از معاملهگران چنین تجاربی دارند. اکثر معاملهگران بعد از مدت زمانی طولانی به اهمیت روانشناسی که در ابتدا آن را “بیارزش” تلقی میکردند، پی میبرند.
در ابتدا به یادگیری تحلیل فنی (تکنیکال)، استراتژیهای معاملاتی و تا حدی تحلیل بنیادی (فاندامنتال) میپردازیم و به کل از عوامل احساسی غافل هستیم. در صورتیکه مهارت کنترل احساسات، وجه تمایز بین معاملهگر حرفهای و مبتدی است.
پیش از اینکه به معاملهگری در بازار فارکس مشغول شوید، به یک هدف احتیاج دارید. و بسیار مهم است که تصویر چگونگی دستیابی به آن هدف را در ذهن داشته باشید. برنامه معاملاتی صرفا یادآور اهداف شما نیست، بلکه به شما کمک میکند که تنها بر رسیدن به آنها تمرکز کنید. بعلاوه، با ثبت و ضبط معاملات میتوانید مهارتهای خود را بسنجید و همچنین از اشتباهات خود درس بگیرید.
اغلب معاملهگران بازار فارکس ناگزیر از شکست هستند
در ابتدا لازم است به منظور برداشتن عینک خوشبینی (اگر وجود داشته باشد) با سختترین اصل این حرفه شروع کنیم. هر کسی قادر نیست از طریق فارکس کسب درآمد داشته باشد، در غیر این صورت پولی در بازار باقی نمیماند. پول در بازار فارکس از یک جیب به جیب دیگر منتقل میشود. سود شما در واقع از ضرر فرد دیگری تامین میشود و همینطور ضرر شما به نفع یکی دیگر است.
موانع اصلی رسیدن به موفقیت به سه دسته تقسیم میشوند:
- طمع و غرور و اعتماد به نفس بیش از اندازه
- ترس از ضرر و تردید
- هیجان
شما متعلق به کدام دسته هستید؟
بعضی از معاملهگران با هر سه این موانع روبرو توصیه های معامله گری هستند، اما حتی متوجه وجود آنها نیستند. با مطالعه کتابهایی درباره بازار فارکس و تجربیات شخصی دیگر معاملهگران میتوانید از بند این موانع رهایی یابید، چرا که در این کتابها معمولا نفس و خود واقعی خود را کشف و شناسایی میکنید. مطالب بسیاری در خصوص پریشانیها و آشفتگیهایی که معاملهگران با آنها مواجه میشوند نوشته شده است. اما توصیههای عملی در مورد چگونگی غلبه بر ضعفها و حفظ پایداری احساسی و روانی به نحوی که نه ضرر و نه سود معاملات باعث عدم تعادل شما نشود، بسیار نادر و کمیاب هستند.
در بازار فارکس کسی که بر احساسات خود غلبه میکند، پیروز میشود.
در صورتیکه با آرامش و خونسردی، بدون هیجان و احساسات بر بازار نظارت کنید، ممکن است موفق شوید. اگر صبور و شکیبا نباشید، نظمی در کار شما نخواهد بود و در این صورت قصد دارید به بازار ثابت کنید که حق با چه کسی است و به احتمال زیاد سرمایه خود را از دست میدهید. ممکن است بهترین سیستم معاملاتی دنیا را داشته باشید، اما به دلیل احساسات دچار ضرر و زیان شوید.
نکته ۱: طمع و غرور
قطعا میدانیم که فارکس یکی از راههای سریع و آسان برای کسب درآمد است. اما هیچکس به شدت و سرعتی که اکثر ما و کسانی که سواد مالی ندارند، تمام سرمایه خود را در عرض چند روز یا چند ساعت از دست میدهند، توجهی نمیکند. چرا واقعا؟ واقعیت این است که آرزوی سریع پول درآوردن بر ذهن ما سایه میاندازد و غرور و اعتماد به نفس بیش از حد باعث میشود عینک خوشبینی را به چشم بزنیم. در این حالت احساس نابغه بودن به ما دست میدهد، در صورتیکه خیلی با آن فاصله داریم.
وظیفه اصلی حفاظت از حساب معاملاتی است. برای این منظور:
- سیستم معاملاتی را مشخص میکنیم (تمام استراتژیهای معاملاتی فقط در حساب دمو امتحان میشوند)
- میزان اهرم را با توجه به موجودی حساب تعیین کنید (اهرم کمتر، ریسک کمتر)
- مدیریت ریسک را تعریف میکنیم که نباید بیشتر از ۵ درصد باشد
- حساب کنید چقدر میخواهید و چقدر میتوانید در طول ماه بدست آورید، این مقدار را به پیپ تبدیل کنید. از این پس این هدف شما است.
- هرگز از هدف خود عدول نکنید، این تنها ناشی از احساسات است
فراموش نکنید که هنوز حرفهای نیستید. رسیدن به موفقیت تنها از راه خودسازی میگذرد. هر روز بین یک تا سه ساعت به کتابها، فیلمهای آموزشی، سمینارها، نصایح معاملهگران مجرب و بررسی استراتژیهای جدید اختصاص دهید.
چند مورد از معاملات شما با حد سود بسته شده که خیلی خوب است. این امر باعث خوشحالی شما میشود و خوشحالی یکی از احساسات است. در مواقعی که خیلی سرخوش و هیجانزده هستید، وارد معامله (اشتباه) جدیدی میشوید که منجر به ضرر و زیان میشود. بنابراین نتیجه میگیریم که: بعد از موفقیت در معامله، برای یک یا دو روز استراحت کنید. در این صورت مجددا خونسردی خود را بدست میآورید و میتوانید با ذهنی باز و روشن به نمودار نگاه کنید.
معامله شما با حد سود بسته شده، اما نمودار قیمت همچنان در همان جهت در حال پیشروی است. در این مواقع هرگز دوباره ورود نکنید. میل ورود مجدد از طمع ناشی میشود. این کار باعث تخریب شما میشود. هدف را دنبال کنید.
زمانی که معامله در وضعیت مثبتی قرار دارد، بسیار خوب است پیش از اینکه خیلی دیر شود بخشی از سود حاصله را تثبیت کنید. بخت و اقبال بالاخره به پایان میرسد. به همین خاطر، پیش از اینکه اتفاق ناگواری رخ دهد، مراقب باشید. برای مقابله با جهشهای ناگهانی نمودار قیمت، از حدود سود و ضرر استفاده کنید.
هرگز در بین حرکت وارد معامله نشوید، شما هیچگاه سوار یک قطار در حال حرکت نمیشوید. در این صورت سرمایه خود را از دست میدهید و متعاقبا احساسات بر شما چیره میشود. نمودار باز هم حرکات شدید و قوی خواهد داشت. بازار همیشه هست و فرار نمیکند، اما خیلی راحت میتواند حساب شما را جارو کند.
از زیادی معامله کردن بپرهیزید. این کار ریسک بالایی به دنبال دارد. در روز حداکثر چهار معامله داشته باشید.
نکته ۲: ترس از ضرر، تردید
عملکرد خوب در حساب دمو و چند معامله ابتدایی موفق در حساب واقعی تاثیر زیادی در شما گذاشته، اما بعد از چند معامله دیگر، برخلاف انتظار وارد ضرر میشوید و موجودی حساب بطور چشمگیری کاهش پیدا میکند. اما چگونه؟ آسوده خاطر بودید و احتیاط را کنار گذاشتید و در نتیجه توانایی لازم برای تجزیه و تحلیل کامل بازار را از دست دادید. در این شرایط اولین نشانههای شک و تردید ظاهر میشود و با خود فکر میکنید که همه چیز آنگونه که به نظر میرسد ساده و آسان نیست و این سوال مطرح میشود: “این حساب برای من است؟”
اکثر مبتدیها در این مرحله بازار را ترک میکنند. آنچه در گذشته ساده و قابل فهم به نظر میرسید، حال ضرر و زیادی به ما وارد کرده است. حال ممکن است همه کس و همه چیز را به خاطر شکست خود به باد سرزنش و نکوهش بگیرید (کارگزار، سیستم معاملاتی، اساتید، مقدار پول واریز شده و غیره)، اما در واقع تنها شما مسئول این تجربه تلخ شکست هستید.
از آنجاییکه معاملهگری فارکس عمدتا بر احساسات فرد معاملهگر استوار است، مدیریت سرمایه میتواند در حذف این مولفه روانی و نظم بخشیدن به فرایند معاملات کمک کند. نتیجه نهایی برابر است با مجموع نتایج معاملات موفق و ناموفق.
چه کاری باید انجام داد:
- در صورتیکه چندین معامله پیاپی “بدون دلیل واضح و مشخصی” با ضرر بسته شدند، برای ۲ تا ۳ روز در حساب دمو کار کنید. استراتژی معاملاتی خود را مجددا بررسی کنید و اعتماد به نفس لازم را بدست آورید.
- هرگز وحشت نکنید. اگر پیوسته گرفتار احساس ترس و هراس هستید، موقتا از معامله کردن دست بکشید.
- اگر فکر میکنید معامله در نهایت با سود بسته میشود، بطور دستی از آن خارج نشوید، چرا که در غیر این صورت هیچگاه سودی عاید شما نمیشود. صبر کنید تا به حد سود شما برسد. اگر به لحاظ روانی قادر به تحمل این وضعیت نیستید، حد ضرر را به نقطه ورود انتقال دهید. حال با خیال راحت استراحت کنید.
اکثر مردم در درک و فهم بازار فارکس دچار اشتباه میشوند. بعضی فکر میکنند این بازار چیزی جز کلاهبرداری نیست و سودآوری در آن واقعیت ندارد. و نکته جالب این است که افرادی که هیچ اطلاعی از این بازار ندارند، بیش از همه در این مورد بحث میکنند. بعضی به دنبال جام زرین هستند و برخی در جستجوی سحر و جادو. در حقیقت جام زرین کار و تمرین شماست و در اینجا بهتر است ۱۰۰ درصد توانایی خود را بکار بگیرید. همیشه میگویم که معاملهگر مثل یک ورزشکار است که باید پیوسته تمرین کند.
بازار در خلاف جهت معامله شما حرکت کرده؟ گاهی اتفاق میافتد. در این مواقع به مانیتور خیره نشوید، اتفاقی است که افتاده و برگشتی وجود ندارد. اولا که حرص خوردن و ملامت کردن برای سلامتی شما خوب نیست. ثانیا اگر میبینید که اشتباه کردهاید، از معامله بطور دستی خارج شوید. این ضرر بیشتر از ۵ درصد موجودی حساب شما نخواهد بود. از اشتباهات خود درس بگیرید.
اغلب وقتی یک معاملهگر تازهکار مقابل کامپیوتر مینشیند و برنامه معاملاتی را باز میکند، احساس میکند یک معاملهگر حرفهای است که سودهای کلان میبرد. چنین احساسی مخرب و گمراهکننده است. معاملهگری یک بازی یا سرگرمی نیست، بلکه یک شغل با وظایف بسیار، اضطرابآور، نیازمند دانش و تخصص، مهارت تجزیه و تحلیل و جسارت در تصمیمگیری است. بنابراین حتما اهداف، زمان فعالیت و همکار حرفهای (کارگزار) که شما را در بازار فارکس همراهی میکند را مشخص کنید. در این مسیر، موفقیت همراه افراد منطقی است.
بازارهای مالی یعنی احتمالات.(شما می توانید احتمالات خود را به صد برسانید اما اینکار نیاز به تلاش فراوان دارد)
معاملهگران با احتمال سود گرفتن معامله میکنند. همیشه این احتمال وجود دارد که یکی از ابزارها به سمت بالا یا پایین حرکت کنند. احتمالا، ممکن است، شاید، از واژگانی هستند که برای توصیف معاملات بکار میروند. چرا که در غیر این صورت همه میتوانستند سودآور باشند و خیلی وقت پیش تمام پول موجود در بازار به اتمام میرسید.
- با استفاده از سفارشات شرطی (Pending Orders) معامله کنید. ورود مستقیم و فوری میتواند شما را دچار اشتباه کند، یا اینکه حرکت اصلاحی میتواند حد ضرر معامله را فعال کند.
- هرگاه اعتماد به نفس خود را از دست دادید، با حجمهای کمتری معامله کنید.
- همیشه حدود سود و ضرر معاملات را تعیین کنید.
زمانی که سفارش شما اجرا میشود، حدود سود و ضرر معامله را جابجا نکنید، چرا که در این حالت شما دوباره گرفتار احساسات شدهاید. به یاد داشته باشید که همان مرتبه اول پس از تحلیل معقول شرایط بازار، موقعیت این حدود را به درستی تعیین کردهاید و لذا جابجا کردن آنها به هیچ وجه توصیه نمیشود. تنها یک استثنا وجود دارد و آن جایجایی حد ضرر به نقطه ورود و بدون ریسک کردن معاملات است.
آمار معاملات خود را داشته باشید. تنها ثبت و ضبط آمار دقیق و کاملی از معاملات میتواند پاسخ تمام سوالات را روشن کند: مشکل استراتژی کجاست، چطور میتوان آن را بهبود بخشید، نتایج در طول زمان چگونه تغییر کردهاند و غیره. بررسی، امتحان کردن و بهینهسازی سیستم معاملاتی پایه و اساس این کار است، که بدون آن هر الگوریتمی خیلی زود با شکست مواجه میشود. شما نمیتوانید الگوریتمی طراحی کنید که تمام عمر از آن سود بگیرید.
نکته ۳: هیجان
اگر قمارباز هستید، اصلا سراغ معاملهگری نروید! شما شهامت لازم برای از دست دادن یک موقعیت را ندارید. شما به سادگی وارد یک معامله خلاف روند میشوید و خیلی ناچیز سود میکنید و ضررهای هنگفتی متحمل میشوید و کنترل اعصاب خود را از دست میدهید. حالتی شبیه به جنون توام با کمی امید. اگر خیلی توصیه های معامله گری کم روحیه قماربازی دارید یا اصلا ندارید، تنها با نظم و برنامه میتوانید در این مسیر گام بردارید. خونسردی و منطق خشک شما را به موفقیت میرسانند.
در نهایت میخواهم بگویم که معاملهگران عزیز، عجله نکنید. ذهن خود را کنترل کنید. بازار پیش از تولد شما وجود داشته، پس از شما نیز وجود خواهد داشت و جایی نمیرود. موفقیت یا شکست فقط به افکار و احساسات شما بستگی دارد.
معاملهگری در بازارهای مالی ریسک و خطر بالایی دارد. سودآوری در فرایند معاملهگری به معنای کلید موفقیت در تمام فعالیتهای معاملاتی نیست. بسیار مهم است که یاد بگیرید درآمد خود را از دست ندهید. مدیریت ریسک بخشی از سیستم معاملاتی است که تعداد لات معاملات را در زمان معینی، مشخص میکند. به عبارتی دیگر، نرخ معاملات را کنترل میکند.
استراحت بخش بسیار مهمی از مدیریت ریسک است. یک ذهن خسته سریع فکر نمیکند و همین امر احتمال بروز خطا را افزایش میدهد. اگر احساس خستگی میکنید، قدری استراحت کنید و از معاملات قبلی خود لذت ببرید.
بازار اشتباهات شما را نمیبخشد
اگر در یک شغل معمولی فراموش کرده باشید شماره اسناد، تاریخ یا مهر آنها را درج کنید، قادر به اصلاح آنها هستید. میتوانید فرایند پرداخت را لغو کنید، اسناد را برگشت بزنید و خلاصه اینکه اغلب خطاها و سهلانگاریها را میتوان تصحیح کرد. اما در بازارهای مالی همه چیز فرق میکند. در ازای هر اشتباهی باید از جیب خود هزینه کنید. سیگنال اشتباهی مشاهده شد، تحلیل نادرستی صورت گرفت، دکمه اشتباهی فشرده شد و غیره. در نهایت معامله اشتباهی انجام گرفت (برای مثال فروش در عوض خرید) و بازار به شما ضربه میزند.
به یاد داشته باشید که “معاملهگری موفق ۹۰ درصد به احساسات و روانشناسی و ۱۰ درصد به مهارتهای معاملهگری بستگی دارد”.