دوره ی فارکس

تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟

همان‌طور که مشاهده می‌‌‌کنید، هزینه استخراج یک شاخص مهم است و یک بُعد از بازار را نشان می‌‌‌دهد و یک تصویر کلی از بازار را معرفی می‌‌‌کند.

تحلیل فاندامنتال ارز های دیجیتال (تحلیل بنیادین)

بحث‌‌‌های زیادی در مورد چگونگی انجام تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال برای سرمایه‌‌‌گذاری در جوامع مربوط به رمزارز شکل گرفته است و در سراسر اینترنت و در سایت‌‌‌هایی مانند Facebook و Reddit و توئیتر این بحث‌‌‌ها را می‌بینیم. کریس بورنیسک کتابی عالی را با عنوان «دارایی رمزارز: راهنمای نوآورانه سرمایه‌‌‌گذاری برای بیت کوین و فراتر از آن» منتشر کرد و این اولین بار بود که به جای رمزارز (Cryptocurrency)، از عبارت دارایی رمزارزی (Cryptoasset) برای توصیف دارایی‌‌‌های مبتنی بر فناوری بلاکچین و لجرهای توزیع شده استفاده می‌‌‌شد. او در این کتاب، روش‌‌‌های مناسبی برای تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال ارائه می‌‌‌دهد.

بسیاری از دارایی‌‌‌های دیجیتال، از نظر منطقی یا فیزیکی، نوعی شبکه هستند. برخی از بلاکچین‌ها نیز یک نود یا گره غیرمتمرکز هستند و دارای همان کد منبع باز هستند. این گره‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند تا تمام اطلاعات یکسان در امنیت نگه داشته شوند و‌‌‌ همه گره‌ها داده‌های یکسان را ذخیره کنند. این بلاکچین‌‌‌ها شبکه‌های فیزیکی هستند. دارایی‌‌‌های رمرزارز، توکن‌‌‌های دارای پروتکل هستند. کاربران آنها با هم چند پروتکل یا خدمات را ارائه می‌دهند و روی یک پلتفرم بلاکچین مانند اتریوم یا EOS اجرا می‌‌‌شوند اما این توکن‌‌‌ها ذاتاً بلاکچین نیستند. این دارایی‌‌‌های رمزارزی هنوز نوعی شبکه محسوب می‌‌‌شوند.

صرف نظر از اینکه آیا یک رمزارز یک شبکه منطقی یا فیزیکی است، ارزش اصلی یک رمزارز از ماهیت شبکه آن نشأت می‌گیرد. بیشتر افراد جامعه رمزارزها به این واقعیت واقف هستند که دارایی رمزارز به خاطر اثرات شبکه آن ارزش دارد. اثر شبکه، تأثیر مثبتی است که در اقتصاد و تجارت نقش آن به خوبی شرح داده شده است که در آن یک کاربر اضافی کالا یا خدمات، ارزش آن محصول را برای دیگران به وجود می‌‌‌آورد. اگر تأثیرات شبکه بر قیمت رمزارزهای موجود را باور کنیم، قانون متکالف (Metcalfe) نیز نقشی مهم در ارزش‌‌‌گذاری و تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال خواهد داشت.

قانون متکالف (Metcalfe)

اگر بخواهیم از این واقعیت استفاده کنیم که فعالیت شبکه کلید فهمیدن ارزش به دست آمده دارایی رمزارز است، بنابراین باید قانون متکالف را درک کنیم. این قانون می‌‌‌گوید که ارزش شبکه متناسب با تعداد کاربران به توان 2 است. به عبارت ساده‌تر، هرچه تعداد بیشتری از افراد از یک رمزارز استفاده ‌کنند، به دلیل تأثیر شبکه، ارزش آن رمزارز بیشتر می‌شود. با افزایش تعداد کاربران به صورت خطی، ارزش شبکه هندسی (توان 2) رشد می‌کند. به عنوان مثال، اگر تعداد کاربران متصل یک شبکه دو برابر شود، ارزش شبکه 4 برابر افزایش می‌یابد. به همین دلیل درک فعالیت این شبکه مهم است، بنابراین می‌توانیم این قانون را یک قانون کلیدی برای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال بدانیم. توانایی رشد غیرخطی برای درک ارزش دارایی‌‌‌های رمزارز نیز مهم است.

قانون متکالف (Metcalfe)

7 شاخص و نرخ مورد استفاده برای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال

در بسیاری از شرکت‌‌‌ها از تحلیل فاندامنتال به عنوان یکی از سه جنبه مهم در رویکرد سرمایه‌‌‌گذاری استفاده می‌‌‌شود. این شرکت‌‌‌ها از 3 شاخص و 4 نرخ در این نوع تحلیل استفاده می‌‌‌کنند:

  • آدرس منحصر به فرد (تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟ روزانه)
  • ارزش معاملات (روزانه)
  • هزینه استخراج یا ماین (روزانه)

هر شاخص یک روند را نشان می‌دهد: افزایش، کاهش یا روند افقی. اگر روند افزایشی باشد، بازار گاوی است. اگر کاهشی باشد، بازار خرسی است. اگر روند افقی یا هموار باشد، بازار خنثی است.

  • نرخ NVT – که اگر کمتر از 15 باشد، بازار گاوی است و اگر بیشتر از 25 باشد، بازار خرسی است.
  • نرخ MVRV – که اگر کمتر از 1.5 باشد، پس ارزش کالا در بازار کمتر از حد معمول است و اگر بیشتر از 3.5 باشد، ارزش کالا بیشتر از حد معمول است.
  • Mayer Multiple – اگر کمتر از 1.2 باشد، بازار گاوی است و اگر بیشتر از 2.4 باشد، بازار خرسی است.
  • نرخ استخراج P/BE – اگر کمتر از 1.2 باشد، بازار گاوی است و اگر بیشتر از 3.2 باشد، بازار خرسی تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟ است.

هر یک از این نرخ‌ها، دو آستانه، یعنی آستانه بالا و آستانه پایین دارند. دیگران ممکن است از آستانه‌های مختلف استفاده کنند، اما این‌ دو، عواملی هستند که به نظر برای تصمیم‌گیری بهتر هستند. بیایید کمی بیشتر در این مورد بحث کنیم.

نرخ ارزش شبکه به معاملات (NVT) – نرخP / E بازار کریپتو

یکی از اساسی‌ترین نرخ‌های قابل درک برای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال نرخ ارزش شبکه به معاملات است. این نرخ، ارزش تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟ شبکه، یعنی آنچه را که در بازار اصلی در فضای سهم‌‌‌ها به حساب می‌‌‌آید، توسط تراکنش‌‌‌های شبکه تقسیم می‌کند. ما می‌خواهیم رابطه بین ارزش شبکه کلی و چگونگی ارتباط آن با فعالیت شبکه را ببینیم. این نرخ معمولاً «نرخ P / E برای ارز دیجیتال» نامیده می‌شود؛ زیرا یکی از اساسی‌ترین معیارها برای تعیین ارزش فاندامنتال است. اگر یک دارایی دیجیتال از ارزش شبکه بسیار بالا (به عنوان مثال ارزش بازار) و فعالیت شبکه پایین برخوردار باشد، پس نرخ NVT بالایی خواهد داشت. اگر یک دارایی دیجیتال ارزش شبکه متوسط و فعالیت شبکه‌ای بالایی داشته باشد، آنگاه نرخ NVT کمتری خواهد داشت.

شاخص منحصر به فرد شبکه (روزانه)

یکی دیگر از شاخص‌‌‌های مهم در تحلیل فاندامنتال رمزارزها شاخص منحصر به فرد شبکه است. آدرس ‌های منحصر به فرد یک شاخص اساسی مهم است؛ زیرا نشان می‌دهد که در هر روز مشخص چه تعداد افراد از شبکه استفاده می‌کنند. ما می‌خواهیم برای دیدن ترند، این شاخص را رعایت کنیم. اگر ترند بالا باشد و استفاده از شبکه نیز بالا باشد، می‌توان انتظار داشت که ارزش شبکه بالا رود.

برعکس، اگر ببینیم آدرس ‌های منحصر به فرد در حال کم شدن است، پس از آن کم استفاده می‌شود و می‌توان انتظار داشت که ارزش شبکه کم شود. اگر به تعریف قانون متکالف نگاهی بیندازیم، می‌بینیم که تعداد کاربران نقش مهمی در تعیین ارزش یک شبکه ایفا می‌کند. ما به جای اینکه سعی کنیم مقدار دقیق شبکه را برای هر تعداد کاربر اختصاص دهیم، از روندها استفاده می‌کنیم. مثلاً آیا آن روز افراد بیشتری از شبکه استفاده می‌کنند یا کمتر؟

شاخص ارزش معاملات شبکه (روزانه)

تحلیل آدرس‌های منحصربه‌فرد مورد استفاده روزانه فقط نیمی از تصویر جامع را در رابطه با فعالیت شبکه به شما می‌دهد. اگر می‌خواهید ارزش را ارزیابی کنید، پس باید بررسی کنید که چه مقدار ارزش در طی یک بازه زمانی مشخص منتقل می‌شود. شاخص ارزش معامله شبکه نشان می‌دهد که ارزش منتقل‌شده از طریق شبکه رو به افزایش است، در حال سقوط است یا پایدار است. اگر ارزش روزانه در حال افزایش است، باید ارزش کلی شبکه نیز در حال افزایش باشد. در مقابل، اگر ارزش سقوط کند، ارزش شبکه نیز در حال سقوط است. این شاخص برای نشان دادن یک روند استفاده می‌شود. هر چه مقدار رمزارز بیشتری از طریق شبکه منتقل شود، شبکه باارزش‌تر می‌شود.

نرخ MVRV

نرخ MVRV نسخه تخصصی‌تر NVT Ratio است و رابطه‌ای بین ارزش بازار شبکه (ارزش بازار) نسبت به ارزش واقعی آن است و نقش بسیار مهمی در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال ایفا می‌‌‌کند. این معیار نوعی محاسبه ارزش بازار است که در آن ارزش و قیمت کوین بر اساس قیمت بازار بیت کوین (که آخرین کوین معامله‌شده محسوب می‌‌‌شود) تعیین می‌‌‌شود. این محاسبات، کوین‌‌‌های از دست رفته را حذف و قیمتی را برای مبنای هزینه تجمعی ایجاد می‌کند که به یک سرمایه‌‌‌گذار کمک می‌کند سطح حمایت واقعی قیمت را بر اساس معاملات گذشته ببیند.

کوین‌های از دست رفته باعث انحراف در میانگین و نرخ MVRV می‌شوند و این نرخ سعی می‌‌‌کند این انحراف را حذف کند. این نرخ به دست نیک کارتر از شرکت سرمایه‌‌‌گذاری Castle Island Ventures ایجاد شده و در مقاله‌‌‌ای به نام «نرخ بازار به ارزش بیت کوین (MVRV)» بیان شده است. این نرخ به این دلیل به خوبی کار می‌کند چون به استثناء برخی موارد حاشیه‌ای، نمایش بهتری از ارزش شبکه را ارائه می‌‌‌دهد.

نرخ چندگانه مایر

نرخ Mayer Multiple یکی از نرخ‌های ثابت بعد از NVT Ratio است. کلمه مایر به خاطر نام Trace Mayer، یکی از اولین سرمایه‌‌‌گذاران و تحلیل‌‌‌گران بیت کوین روی این نرخ گذاشته شد. این معیار یک برآوردکننده آماری است که نشان می‌دهد سطح قیمت در رابطه با الگوهای معاملاتی گذشته آن با استفاده از میانگین حرکت 200 روزه مشترک چقدر است. به عبارت ساده، نرخ چندگانه مایر یا به اختصار MM از طریق زیر محاسبه می‌‌‌شود:

Mayer Multiple = Price / 200DMA

نرخ چندگانه مایر برابر است با قیمت تقسیم بر میانگین متحرک 200 روزه

به عنوان مثال، امروز نرخ چندگانه مایر 0.89 است ($6,373.85 / $7,142.22). اگر MM2.4 باشد، بازار خرسی است. این محاسبات همچنین تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟ هر روز داده‌ها را با مقادیر جدید پیوند می‌دهد تا نشان دهد که چه درصدی از شاخص امروز برای یک سرمایه‌‌‌گذاری 1 ساله مناسب است. امروز نرخ MM مقدار 0.89 است که بیشتر از 77 درصد زمان یک سال اخیر است. این نرخ بسیار ارزشمند است.

نرخ قیمت بر هزینه سر به سر استخراج

یکی دیگر از شاخص‌‌‌های کلیدی در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال نرخ قیمت بر هزینه سر به سر استخراج است. این نرخ قیمت دارایی رمزارز را با هزینه استخراج مقایسه می‌‌‌کند. این نرخ فقط برای کوین‌های استخراج‌شده کار می‌کند نه توکن‌ها یا کوین‌هایی که از قبل استخراج شده‌اند. بیشتر اوقات، این نرخ با یکی از رمزارزها، مانند بیت کوین یا اتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

به عنوان مثال، اگر بیت کوین با 6400 دلار معامله می‌شود و قیمت سر به سر استخراج 7000 دلار است، این نرخ معادل 0.91 می‌‌‌شود که از تقسیم دو عدد بر هم به دست می‌‌‌آید. اگر این عدد کمتر از 1.2 باشد، بازار گاوی است و اگر بیشتر از 3.2 باشد، بازار خرسی است.

این نرخ به دو دلیل محبوب است. دلیل اول این است که سیستم استخراج یک سیستم بسته و پویا است که همواره به دنبال دستیابی به تعادل است. اگر هزینه استخراج از قیمت بالاتر باشد، برخی از ماینرها استخراج را کنار می‌‌‌گذارند؛ زیرا سودآور نیست. آنها منتظر خواهند ماند تا اعداد برای استخراج به سمت سوددهی بروند.

اگر قیمت به مراتب بالاتر از هزینه استخراج باشد، آنگاه استخراج‌‌‌گران جدیدی کار خود را شروع می‌کنند؛ چراکه پتانسیل سودآوری بالایی را می‌بینند. این استخراج‌‌‌کنندگان جدید الگوریتم را مجبور به افزایش پیچیدگی می‌کنند و این مسئله، کار را برای استخراج سخت‌‌‌تر و گران‌تر می‌کند.

دلیل دوم محبوبیت این نرخ آن است که به خوبی روی زمان گذشته کار می‌‌‌کند. تحقیقات انجام‌شده توسط شرکت Fundstrat نشان می‌دهد که اگر یک سال بعد به قیمت بیت کوین نگاهی بیندازید، شانس صحیح بودن محاسبات به دست آمده در این نرخ بسیار بالا است. روی صحت این نرخ و رابطه آن با قیمت و استخراج در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال بحث‌‌‌های زیادی شده است. بسیاری معتقد نیستند که بین این دو رابطه‌ای وجود داشته باشد.

شاخص هزینه استخراج

قبلاً برخی از کاربران برای هر تراکنش در شبکه بیت کوین بیش از 50 دلار پرداخت می‌‌‌کردند. در اواسط ژانویه سال 2018 این نرخ دچار سقوط شد. علت این مسئله، کاهش معاملات بود و علت آن نیز خرابی در داخل شبکه بود. با کاهش فعالیت انتظار می‌‌‌رود که ارزش شبکه نیز کاهش پیدا کند. این مسئله یک شاخص خرسی برای شبکه بیت کوین بود.

در نمودار زیر مشاهده می‌‌‌کنید که در آگوست 2018 روند شروع به صعود کرده است و افزایش تقاضا، افزایش فعالیت شبکه و روند رو به رشد کاملاً مشهود است. این نمایانگر یک شاخص صعودی برای بیت کوین است.

همان‌طور که مشاهده می‌‌‌کنید، هزینه استخراج یک شاخص مهم است و یک بُعد از بازار را نشان می‌‌‌دهد و یک تصویر کلی از بازار را معرفی می‌‌‌کند.

سخن پایانی

ما در این مطلب نگاهی به تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال و شاخص‌‌‌های مهم در آن انداختیم. از این 3 شاخص و 4 نرخ در چهارچوب اصلی تحلیل فاندامنتال استفاده می‌‌‌شود. در حال حاضر، رمزارزها به قدری با یکدیگر ارتباط دارند که از شبکه بیت‌کوین برای تعیین نمای کلی بازارهای رمزارزی استفاده می‌گردد. این معیارها در حال حاضر برای ارزیابی هر رمزارز استفاده نمی‌شود و ممکن است در آینده تغییر کنند، اما در حال حاضر برای یک ایجاد یک تصویر جامع و نمای کلی به خوبی کار می‌‌‌کنند و شما می‌‌‌توانید از آنها برای تحلیل فاندامنتال خود استفاده کنید.

تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال فارکس چیست؟

بازار فارکس یکی از پر سودترین و در عین‌حال پر ریسک ترین بازارهای مالی است که در سال 1970 زمانی که کشورها تصمیم گرفتند، وابستگی خود را نسبت به طلا و دلار پایان دهند، شکل گرفت و در حال حاضر به خاطر مزایای منحصر به ‌فردش، طرفداران بسیار زیادی دارد.

مزایای بازار فارکس:

  • شفافیت
  • کنترل فردی
  • انعطاف‌پذیری
  • ارائه انواع حساب‌ها
  • عدم وجود کمیسیون
  • حجم معاملاتی بسیار بالا
  • هزینه‌های معاملاتی پایین
  • عدم وجود رئیس و بالاسری
  • انجام معامله با میزان دلخواه (عدم وجود لات ثابت)
  • هزینه کم تراکنش‌ها
  • عدم نیاز به سرمایه زیاد
  • نداشتن سر رسید در معاملات
  • انجام معاملات به‌صورت 24 ساعت از شبانه‌روز
  • ارائه خدمات در واسطه‌گرهای معتبر
  • بازار دوطرفه (هم فروش و هم خرید)
  • ارائه لوریج یا اهرم معاملاتی
  • نقدینگی عمیق و مهم‌تر از همه سریع
  • ارائه حساب دمو و مجازی جهت تمرین تریدرها
  • نداشتن مالیات به علت نداشتن مالکیت
  • معامله در بازارهای در حال افزایش و یا کاهش
  • ارائه خدمات در واسطه‌گرهای معتبر مانند بروکر روبو فارکس
  • و…

اگر بخواهند سرمایه‌گذاران این بازار بیشترین میزان سود را دریافت کنند باید جفت ارزها را از لحاظ تکنیکال، فاندامنتال و سایر روش‌ها بررسی کنند و زمانی که تمام روش‌ها را تحلیل کردند اقدام به انجام معامله کنند.

اساس تحلیل تکنیکال

تحلیل‌گران بازار فارکس از روش تکنیکال باید به دنبال الگوهای مشابه باشند؛ یعنی باید بررسی کنند، ارز درگذشته چه حرکتی داشته است. درواقع تحلیل‌گر باید به دنبال الگوهای مشابهی باشد که درگذشته، شکل گرفته‌اند و ایده‌های معاملاتی خود را با این باور که روند رشد قیمتی احتمالاً می‌تواند مشابه قبل عمل کند، شکل دهند؛ این روش بیشتر بر اساس احتمالات است و ربطی به پیش‌بینی ندارد.

تحلیل تکنیکال

پس اگر به خواهیم به زبان عامیانه تحلیل تکنیکال را توضیح دهیم باید بگویم تحلیل تکنیکال مطالعه حرکات قیمتی ارزها درگذشته، برای بررسی الگوها و تعیین احتمالات قیمتی در آینده است.

چگونه می‌توان حرکات قیمتی درگذشته را مطالعه کرد؟

در بازار فارکس زمانی که صحبت از تحلیل تکنیکال می‌شود اولین چیزی که به ذهن می‌رسد بررسی نمودار است. تحلیل‌گران به روش تکنیکال که به آن‌ها چارتیست ها هم می‌گویند، با بررسی دقیق نمودارها به دنبال الگوها و روندهایی هستند تا بتوانند بر اساس آن معامله انجام دهند.

درواقع آن‌ها با نگاه و بررسی به داده‌های گذشته به اطلاعات مفیدی دست پیدا می‌کنند که بر اساس آن می‌توانند خریدوفروش کنند و سود کسب نمایند.

اما نکته حائز اهمیت این است که تحلیل تکنیکال یک واقعیت محض نیست و این روش کاملاً به ذهنیت معامله‌گر بستگی دارد.

اما اگر بخواهید در بازار فارکس معامله‌گر حرفه‌ای و موفقی باشید؛ باید از تمام روش‌های تحلیل در کنار هم استفاده کنید و فقط به روش تحلیل تکنیکال اکتفا نکنید.

روندها درروش تحلیل تکنیکال چگونه هستند؟

خب همان‌طور که توضیح دادیم، روش تحلیل تکنیکال براساس الگوها و روندها است. در ادامه انواع روند را توضیح می‌دهیم.

  • روند صعودی: درروند صعودی همان‌طور که از نامش مشخص است، نمودارها به سمت بالا حرکت می‌کنند. در واقع سقف‌های بالاتر و کف‌های بالاتر.
  • روند نزولی: درروند نزولی ارزش دارایی‌ها رو به کاهش است، پس در این حالت سقف‌ها پایین‌تر از کف‌های پایین‌تر.
  • روند افقی: در روند افقی نمودارها نه به ‌صورت کاهش است و نه به‌صورت افزایشی؛ درواقع نمودار در یک کانال افقی حرکت می‌کنند؛ یعنی سقف و کف کندل ها در یک راستای موازی.

پس اگر قصد سرمایه‌گذاری در بازار فارکس دارید، بهترین کار این است که به‌صورت کاملاً حرفه‌ای آموزش ببینید و از روش تحلیل فاندامنتال در کنار تحلیل تکنیکال ارز مورد نظر را بررسی کنید، سپس اقدام به انجام معامله نمایید.

حال شاید برای شما سؤال پیش بیاید تحلیل فاندامنتال چیست؟

تحلیل فاندامنتال

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (Fundamental Analysis یا به‌اختصار FA) علم ارزیابی موارد تأثیرپذیر بر قیمت ارزها است که با استفاده از آن می‌توان ارزش فعلی ارزها و قیمت احتمالی آن در آینده را بررسی کرد.

به‌عبارت‌دیگر در تحلیل بنیادی تحلیل‌گر تمام شرایط یک پروژه و شرکت را از جنبه‌های مختلف مثل تمامی اخبار و رویدادها، ریشه و کارکرد آن درگذشته و… بررسی می‌کند.

درواقع با بررسی کارکرد بازار می‌توانید تمام بخش‌ها و عوامل تأثیرگذار بازار را بسنجید و با برآورد ارزش کلی و پتانسیل‌های موجود آن بهترین عملکرد را داشته باشید.

البته برای استفاده از این روش باید دو مورد کلی را همراه با زیرمجموعه‌های آن‌ها در نظر بگیرید.

  1. پروژه را زیر و رو کنید
  • تیم
  • رقبا
  • اخبار
  • رویدادهای پیش‌رو
  • کاربردها و فعالیت‌ها
  1. تحلیل بازار
  • ارزش کل بازار
  • حجم معاملات و نقدینگی

درواقع در بررسی فاندامنتال بهترین رویکرد، چینش معیارهای مختلف در کنار هم و رسیدن به نتیجه‌گیری کلی است.

جمع‌بندی

بازار فارکس یکی از پرطرفدارترین بازار مالی دنیا است؛ اما باید بدانید این بازار پرطرفدار بسیار پر ریسک است و تریدرها باید قبل از انجام معامله حتماً آموزش ببیند و بعد از روش تحلیل تکنیکال و فاندامنتال ریشه و اساس یک ارز را بررسی کنند و درنهایت اقدام به انجام معامله کنند، در این صورت است که تریدرها می‌توانند معاملات با سود بالا تجربه کنند.

سلب‌ مسئولیت: تحریریه‌ی رایااستور در تهیه‌ این محتوای تبلیغاتی نقش نداشته و مسئولیتی در قبال صحت آن ندارد.

تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در بازار فارکس

برای معامله کردن در هر بازاری از جمله فارکس می توان از دو نوع تحلیل تکنیکال و فاندامنتال استفاده کرد که هر کدام ویژگی ها و مزیای خاص خود را دارند و البته می توان به صورت همزمان از هر دو آنها نیز بهره جست. در این مقاله می کوشیم هر دو این تحلیل ها و موارد استفاده آنها را توضیح دهیم.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) تحلیلی است که با استفاده از الگوهای قیمتی (که از بررسی رفتار قیمت در گذشته بازار استخراج شده اند) یا ابزارهای آماری و ریاضیاتی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها انجام می شود و کسانی که از این نوع تحلیل بهره می گیرند، با استفاده از چارت ها اقدام به تحلیل و پیش بینی قیمت در آینده بازار می کند.

تحلیل تکنیکال بر سه اصل اساسی بنیان گذاری شده است:

  1. همه چیز تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟ در قیمت لحاظ شده است.
  2. قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.
  3. تاریخ تکرار می شود.

مختصرا در ادامه به توضیح هر یک از این اصول می پردازیم .

اصل اول تحلیل تکنیکال: همه چیز در قیمت لحاظ شده است!

اولین اصل در تحلیل تکنیکال این است که هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از عوامل سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی، نظامی و . در قیمت لحاظ می شود. پس تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟ یک تحلیلگر تکنیکال بر این باور است که تحلیل قیمت و حرکات آن تنها چیزی است که به آن نیاز داریم .

قریب به اتفاق تحلیل گران تکنیکی معتقدند نیرویی که جهت عرضه و تقاضا را تعیین می کند برآیند عوامل فاندامنتال است و مربوط به اقتصاد بازار می شود و نمودارها هرگز به تنهایی علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند بلکه نشان دهنده میزان تاثیر عوامل بنیادی هستند . تحلیلگر تکنیکال می داند که دلایل زیادی برای نوسان قیمت ها وجود دارد و صرفا بر این باور است که برای پیش بینی تغییرات آینده قیمت نیازی به دانستن این دلایل وجود ندارد .

اصل دوم تحلیل تکنیکال: قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند

اصل دوم تحلیل تکنیکال پذیرش این مفهوم است که قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند. در واقع هدف از بررسی نمودار قیمت شناسایی روند هاست. در واقع اکثر تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که ماهیت روندها یکسان است و همواره کافی است روند فعلی را ارزیابی کنیم. این اصل را شاید بتوان به این صورت نیز بازگویی کرد که قیمت ها به روند فعلی خود ادامه می دهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت آنها را متوقف کند .

اصل سوم تحلیل تکنیکال: تاریخ تکرار می شود

بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسان ها است. به عنوان مثال الگوهای قیمتی نمودارهایی که صد سال پیش ترسیم شده اند دقیقا منعکس کننده تاثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمت ها هستند .

این تصاویر به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند و از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کرده اند فرض شده است که در آینده نیز جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث می شود که انها را به عنوان اصول ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم. بیان دیگر این اصل این خواهد بود که تاریخ تکرار می شود و آینده چیزی جز تکرار گذشته نیست .

این تصاویر به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند و از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کرده اند فرض شده است که در آینده نیز جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث می شود که انها را به عنوان اصول ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم. بیان دیگر این اصل این خواهد بود که تاریخ تکرار می شود و آینده چیزی جز تکرار گذشته نیست.

با توضیح این مباحث اولیه باید بگوییم که تحلیل گران تکنیکال با اعتقاد به این اصول بنیادین برای پیش بینی حرکات قیمت در آینده بازار از آن بهره می برند.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تحلیل بنیادی (Fundemental Analysis) روشی برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی بر اساس بررسی و تحلیل عوامل اقتصادی و مالی مرتبط با آن است . تحلیل بنیادی تمام فاکتورهایی که می توانند در ارزش یک دارایی تاثیر گذار باشند از شاخص های کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصادی و صنعتی تا شاخص های خرد مانند اثرگذاری مدیریت شرکت را مطالعه میکند. هدف رسیدن به یک عدد است که سرمایه گذار بتواند با قیمت فعلی بازار مقایسه کند تا ببیند دارایی مد نظرش ارزشی بیشتر یا کمتر از حد ارزش گذاری شده دارد.

از آنجایی که تحلیل فاندامنتال به دنبال یافتن ارزش ذاتی یک دارایی است کاربرد آن در بازار فارکس مستلزم در نظر گرفتن شاخص های کلان اقتصادی است که در ارزش ارز یک کشور تاثیر گذارند که ما به اختصار به مهمترین آنها اشاره می کنیم:

تولید ناخالص داخلی

تولید ناخالص داخلی یا GDP یکی از مهمترین مقیاس ها برای سنجش وضعیت اقتصادی یک کشور است. این شاخص ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور را در یک بازه زمانی مشخص ارائه می کند. در واقع می توان گفت این شاخص سلامت اقتصادی یک کشور را اندازه گیری می کند و بیانگر اندازه اقتصاد یک کشور و نرخ رشد آن است.

نرخ خرده فروشی

نرخ خرده فروشی ارزش کل درآمد فروشگاه های خرده فروشی را در یک کشور اندازه گیری می کند و تقاضای مصرف کننده را برای کالاهای مصرفی با محاسبه خرید کالاها در یک بازه زمانی مشخص می کند. در واقع یک شاخص زمانی برای در نظر گرفتن الگوی مصرف یک کشور است و می توان از آن برای پیش بینی عملکرد و وضعیت اقتصادی کشور استفاده کرد.

شاخص تولیدات صنعتی

این شاخص نشان دهنده تغییر در نرخ تولید کارخانه ها، معادن و صنایع انرژی یک کشور است و با در نظر گرفتن ظرفیت کل تولیدات صنعتی یک کشور به ما می گوید چه کسری از این ظرفیت فعال و در حال تولید است.

شاخص بهای مصرف کننده

از شاخص های زیادی برای اندازه گیری تورم در یک کشور استفاده می شود که شاخص بهای مصرف کننده یا CPI یکی از مهمترین آنهاست. این شاخص تغییر در بهای کالاهای مصرفی را با محسابه میانگین وزنی قیمت سبدی از کالاها و خدمات اندازه گیری می کند و می توان از آن برای ارزیابی تغییر قیمت های مرتبط با هزینه های زندگی استفاده کرد.

نتیجه گیری

از آنجایی که تحلیل تکنیکال بر مطالعه رفتار قیمت بنیان گذاری شده است می توان از آن برای فعالیت در هر بازار مالی از جمله فارکس استفاده کرد. مزیت دیگر این تحلیل این است که می توان از آن برای معامله در تایم فریم های مختلف از یک ساعت گرفته تا چندین سال نیز بهره جست.

تحلیل بنیادی در هر بازاری متفاوت است و بستگی به عوامل اقتصادی تاثیرگذار در آن بازار دارد از این رو یک تحلیلگر بنیادی نمی تواند به راحتی در هر بازاری مشغول به فعالیت شود چون باید زمان زیادی برای مطالعه و درک عوامل بنیادی بازار مد نظر خود صرف کند. در ضمن تحلیل بنیادی بیشتر مناسب سرمایه گذاری یا معاملات درازمدت است و کسانی که قصد نوسان گیری های کوتاه مدتی دارند تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟ نمی توانند از آن استفاده کنند.

اما همچنان نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که هیچ کدام از این دو تحلیل به تنهایی نمی توانند به عنوان روشی ایده آل برای کسب سود حداکثری از بازار سرمایه استفاده شوند. روش ایده آل، آنگونه که تاریخ بازار و نیز تجربه بانیان این مباحث و افراد موفق این حوزه نشان می دهند، ترکیبی از هردوی این تحلیل هاست. یعنی با کنار هم قراردادن تحلیل بنیادی و تکنیکال، شما بدون تردید می توانید بهترین نتیجه ممکن را از هر بازاری که به آن وارد می شوید داشته باشید. در اینجا باید این نکته را ذکر کنم که در دوره 0 تا 100 بورس ما، دکتر درخشی و دیگر مدرسان مجموعه بورس اینوست به زبان کاملا ساده و با مثال های کاربردی، هم چم و خم تحلیل بنیادی و هم چند و چون تحلیل تکنیکال را به آموزش داده اند و شما مخطابان عزیز می توانید در زمان دلخواه اقدام به یادگرفتن این مباحث کنید.

تحلیل فاندمنتال در برابر تحلیل تکنیکال، روش‌های تحلیل سرمایه‌گذاری در بورس

تحلیل فاندمنتال در برابر تحلیل تکنیکال : راهنمای مبتدیان برای روش‌های تحلیل سرمایه‌گذاری

بحث بر سر مزایای نسبی تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندمنتال یا تحلیل تکنیکال یا همان تحلیل فنی بحثی بحث برانگیز است. سرمایه‌گذاران و معامله‌گران غالبا وقتی یکی را از این دو روش را انتخاب می‌کنند، معمولا از دیگری غافل می‌شوند اما در واقع ترکیب این دو است که می‌تواند در سرمایه‌گذاری در بورس و بازار سرمایه موثر باشد.

در ادامه این مطلب از کارگزاری حافظ تفاوت تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال توضیح داده می‌شود، نقاط قوت و ضعف هر یک برجسته می‌شود و همچنین چندین روش ترکیب این دو رویکرد و آینده‌ای را که برای اشکال مختلف روش‌های تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاری در نظر گرفته شده است، لیست می‌کنیم.

تحلیل فاندمنتال یا تحلیل بنیادی چیست؟

تجزیه و تحلیل بنیادی در بازار سهام روشی برای ارزیابی یک شرکت و تعیین ارزش ذاتی سهام آن است. ارزش شرکت‌ها بدون توجه به قیمت بازار آنها به گونه‌ای است که لیست شده‌اند. سپس تصمیمات خرید و فروش براساس اینکه آیا سهام به ارزش منصفانه خود معامله می‌شود، اتخاذ می‌شود.

اگرچه دانستن ارزش سهام در نهایت مهم است اما شرکت‌های نسبتا کم ارزش هم می‌توانند در بلند مدت عملکرد بهتری داشته باشند تا ارزش سهامشان افزایش یابد.

از تجزیه و تحلیل بنیادی همچنین می‌توان در بازارهای دیگر از جمله ارز و کالاها هم استفاده کرد. در صورت استفاده از این روش تحلیل در بازار ارزش و کالا باید هرگونه عواملی که بر ارزش دارایی تاثیر می‌گذارد را در نظر گرفت.

تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی چیست؟

تجزیه و تحلیل فنی یا همان تحلیل تکنیکال تنها بر اساس قیمت سهام یا داده‌های حجم انجام می‌شود. هدف این تحلیل پیش‌بینی آینده نیست، بلکه شناسایی محتمل‌ترین سناریوها است. در این تحلیل، از قیمت به عنوان نشانه‌ای از نحوه عملکرد فعالان بازار در گذشته و نحوه عملکرد آنها در آینده استفاده می‌شود.

تحلیلگران تکنیکال از الگوها و روندهای نمودار، سطح حمایت و مقاومت و رفتار قیمت و حجم استفاده می‌کنند تا فرصت‌های معاملاتی را با انتظارات مثبت شناسایی کنند. تجزیه و تحلیل فنی به بررسی وضعیت اقتصادی که بر ارزش یک شرکت تاثیر می‌گذارد، توجه نمی‌کند.

تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل فاندمنتال

تفاوت بین این دو رویکرد یعنی تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال به آنچه که ارزش و قیمت سهام را تعیین می‌کند، می‌رسد.

در تجزیه و تحلیل بنیادی ارزش شرکت در نظر گرفته می‌شود اما در نهایت به ارزش دارایی‌های شرکت و سودهایی که شرکت می‌تواند ایجاد کند، بستگی دارد. تحلیلگران فاندمنتال معمولا نگران تفاوت بین ارزش سهام و قیمت معامله آن هستند.

تجزیه و تحلیل تکنیکال مربوط به عملکرد قیمت است که سرنخ‌هایی در مورد پویایی عرضه و تقاضای سهام نشان می‌دهد که در نهایت قیمت سهام را تعیین می‌کند. الگوهایی که در بازار سرمایه وجود دارد اغلب تکرار می‌شوند زیرا سرمایه‌گذاران اغلب در یک موقعیت مشابه، رفتاری مشابه می‌کنند. تجزیه و تحلیل تکنیکال و فنی فقط مربوط به داده‌های قیمت و حجم است.

به طور کلی می‌توان گفت یکی از تفاوت‌های مهم بین دو روش تحلیل تکنیکال و بنیادی این است که در تحلیل بنیادی قبل از رشد یک سهم، رشد آن را پیش‌بینی می‌کند اما در تحلیل تکنیکال بعد از مشاهده شواهد، رشد یک سهم است که ورود به سهم را تایید می‌کند. در واقع تحلیل تکنیکال با تاخیر یا همان Lag همراه است.

ابزارهای مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل فاندامنتال و تکنیکال

تحلیلگران فاندمنتال یا بنیادی موقعیت‌ها و عملکرد یک شرکت، بازاری که در آن فعالیت می‌کند، رقبا و اقتصاد را در نظر می‌گیرند. و مهمترین منبع داده برای تجزیه و تحلیل بنیادی، صورت‌های مالی شرکت است که این موارد شامل صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد است.

از داده‌های این صورت‌های مالی می‌توان برای محاسبه نسبت‌ها و معیارهایی استفاده کرد که نشان‌دهنده عملکرد، سلامت و نرخ رشد شرکت است. داده‌های صنعت و عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و هزینه‌های خرده فروشی نیز برای پیش‌بینی نرخ رشد آینده استفاده می‌شود. در نهایت، ارزش منصفانه پس از مقایسه چندین مدل و نسبت به دست می‌آید.

تجزیه و تحلیل تکنیکال یا فنی بسیار گسترده‌تر از آن چیزی است که بسیاری از مردم تصور می‌کنند. همه چارتیست‌ها از نمودارهای قیمت از جمله نمودارهای خطی، نمودارهای میله‌ای یا نمودارهای شمعی یا همان نموردهای کندل استفاده می‌کنند. جدا از نمودارهای قیمت، ابزارهای مورد استفاده هم می‌توانند بسیار متفاوت باشند.

برخی تحلیلگران تکنیکال از شاخص‌هایی مانند میانگین متحرک و نوسان‌سازهای محاسبه شده از قیمت سهام استفاده می‌کنند. دیگران از الگوهای قیمت و چارچوب‌های تجزیه و تحلیل پیچیده‌ای مانند امواج الیوت و مشخصات بازار استفاده می‌کنند. پیروان شیوه و تکنیک روند از ابزارهای دیگر برای شناسایی روند قیمت و اندازه‌گیری حرکت استفاده می‌کنند.

تحلیل فنی و تحلیل بنیادی بورس

تجزیه و تحلیل بنیادی در مقابل فنی: کدام بهتر است؟

صحبت بر سر تحلیل بنیادی و فنی بحث برانگیز است. طرفداران هر دو نوع تجزیه و تحلیل اغلب جایگزین را حذف می‌کنند اما درک نمی‌کنند که هر دو می‌توانند جای خود را داشته باشند.

تجزیه و تحلیل بنیادی بیشتر برای سرمایه گذاری‌های بلند مدت مفید است، در حالی که تجزیه و تحلیل فنی برای معاملات کوتاه مدت و زمان‌بندی بازار مفیدتر است. همچنین می‌توان هر دو را برای برنامه‌ریزی و اجرای سرمایه‌گذاری در میان مدت و بلند مدت ترکیب کرد.

تحرکات کوتاه مدت قیمت‌ها بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود که به نوبه خود تحت تاثیر بسیاری از تجزیه و تحلیل اساسی قرار می‌گیرد.

احساسات بازار و تاثیر احساسات بر فعالیت بازار تنها با استفاده از داده‌های قیمت و حجم، قابل تجزیه و تحلیل است.

از طرف دیگر، نمی‌توان از نمودارها برای تعیین اینکه آیا ارزش سهام کمتر از حد است یا بیش از حد و مشخص کردن ارزش آن در سال‌های آینده استفاده کرد. نمودارها آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده است منعکس می‌کنند و ارزش آنها در افق زمانی بیشتر کاهش می‌یابد.

مزایا و معایب تحلیل بنیادی

مزایای تحلیل بنیادی

در تجزیه و تحلیل بنیادی یکی از اطلاعاتی که برررسی می‌شود بررسی موقعیت مالی و رقابتی است که مشخص کردن آن مزایای متعددی دارد.

تجزیه و تحلیل محیطی که شرکت در آن فعالیت می‌کند هم در تحلیل بنیادی بسیار اهمیت دارد. با توجه به این که در تحلیل فاندمنتال یا بنیادی تمرکز تنها بر روی تجارت است نه بر روی قیمت سهام، بنابراین این روش تحلیل به سرمایه‌گذاران این ایده را می‌دهد که ارزش شرکت در واقع چقدر است.

به عبارتی می‌توان گفت این تحلیل برای سرمایه‌گذاری بلند مدت بسیار ارزشمند است. سرمایه‌گذاری در حباب‌های بازار می‌تواند سودآور باشد اما هنوز مهم است که بدانید بازار در چه حبابی قرار دارد.

معمولا بیشترین سود را سرمایه گذاران به دست می‌آورند که از تحلیلی فاندامنتال استفاده می‌کنند چون اساسا، تصمیمات مبتنی بر تجزیه و تحلیل بنیادی به طور معمول احتمال بیشتری برای درست بودن به ویژه در بلندمدت دارند.

اشکالات و معایب تجزیه و تحلیل بنیادی

چندین اشکال در تحلیل بنیادی وجود دارد. نکته مهمی که در تحلیل بنیادی باید به آن دقت داشته باشیم این است که این شیوه تحلیل بازار سرمایه محدودیت‌هایی دارد. از جمله محدودیت‌های این روش تحلیل می‌توان به زمان‌بر بودن آن اشاره کرد چون اساسا در این روش هر شرکت را باید به طول مستقل و با جزئیات مورد مطالعه قرار داد.

درست است که بیشتر اطلاعات مورد استفاده در تحلیل بنیادی به طور گسترده در دسترس است اما برای دستیابی به مزیت‌های اساسی، باید مجموعه داده‌های منحصر به فردی را پیدا کنید که در دسترس اکثر سرمایه‌گذاران نیست.

تجزیه و تحلیل بنیادی اطلاعات بسیار کمی در مورد آنچه ممکن است در کوتاه مدت رخ دهد به شما می‌گوید. با مشاهده صورت‌های مالی نمی‌توان حرکت قیمت‌ها و نوسانات کوتاه مدت را پیش‌بینی کرد.

تجزیه و تحلیل بنیادی بسیار کمتر از آنچه انتظار می‌رود، دقیق است. مدل‌های ارزشیابی مانند مدل جریان نقدی تنزیل شده بر اساس مفروضات متعددی است که به ندرت بسیار دقیق هستند. ارزش‌گذاری هدف می‌تواند به صورت نسبی مفید باشد اما در مورد ارزش‌گذاری شرکت در بیش از یک یا دو سال آینده محدود است.

مزایا و معایب تجزیه و تحلیل فنی

مزایای تحلیل فنی

یکی از مزایای عمده تجزیه و تحلیل تکنیکال یا فنی این است که سهام را می‌توان به سرعت تجزیه و تحلیل کرد. همچنین، برخی از وظایف تحلیلی در این روش را می‌توان به صورت خودکار انجام داد و همین کار باعث صرفه‌جویی در وقت می‌شود.

این مساله به این معناست که یک تحلیلگر فنی می‌تواند سهام بیشتری را بررسی کند و ایده‌های بیشتری هم برای حضور در بازار داشته باشد.

همچنین می توان از تجزیه و تحلیل فنی برای تعیین اهداف قیمت و سطوحی استفاده کرد که در آنها ایده‌ای بدیهی اشتباه است. این امر به معامله‌گران اجازه می دهد تا استراتژی‌های سرمایه‌گذاری با ریسک و پاداش مشخص تعریف کنند.

در کوتاه مدت، عملکرد قیمت تحت تاثیر عوامل متعددی قرار می‌گیرد که تجزیه و تحلیل بنیادی نمی‌تواند آنها را مشخص کند. اما در روش تحلیل فنی با نگاه کردن به نمودار، می توان تاثیر احساسات بازار، روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا را مشاهده کرد.

همچنین می‌توان از تجزیه و تحلیل فنی برای بهبود زمان‌بندی و تجارت استراتژی‌های متناسب با شرایط بازار استفاده کرد.

این مساله در نهایت می‌تواند با بهبود زمان‌بندی شما در هنگام فروش یا خرید گزینه‌های کوتاه مدت، استراتژی‌های ریسک را بهبود بخشد.

از طرف دیگر برخی از استراتژی‌های فنی را می‌توان دوباره آزمایش کرد. این به این معناست که می‌توان آنها را آزمایش علمی کرد و از آنها استفاده کرد. استراتژی‌هایی که می توانند دوباره آزمایش شوند، اساس بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی الگوریتمی هستند.

اشکالات و معایب تجزیه و تحلیل فنی

البته تجزیه و تحلیل فنی اشکالاتی هم دارد. اولین اشکال این روش تحلیل این است که با وجود امکان آزمایش دوباره، بسیاری از الگوهای این روش تحلیل از جمله تجزیه و تحلیل موج الیوت و سایر اشکال تجزیه و تحلیل فنی ذهنی هستند و بر قضاوت تکیه دارند بنابراین پرریسک محسوب می‌شوند بنابراین می‌توان گفت استفاده از نمودارها بیشتر یک هنر هستند تا یک علم.

تجزیه و تحلیل فنی اغلب منجر به ابهام می‌شود. دو تحلیلگر فنی می‌توانند با استفاده از رویکردهای مختلف در مورد یک سهم به نتایج بسیار متفاوتی برسند. نمودارها اغلب در بازه‌های زمانی مختلف بسیار متفاوت به نظر می‌رسند و با تعداد زیادی روش تجزیه و تحلیل، شاخص‌ها و بازه‌های زمانی موجود، تشکیل و ایجاد یک نمای واحد می‌تواند یک چالش باشد. این مساله اغلب اتفاق می افتد و در واقع به عنوان فلج تحلیل شناخته می‌شود.

از طرف دیگر باید گفت راه‌اندازی معاملات فنی نرخ پیروزی نسبتا پایینی دارند. در حالی که یک الگو یا راه‌اندازی ممکن است دارای برتری باشد، اما در واقع میزان برد در این شیوه اغلب کمتر از 60 است.

استفاده از تجزیه و تحلیل فاندمنتال و تحلیل تکنیکال در کنار هم

روش‌های مختلفی وجود دارد که به کمک آنها می‌توان از تجزیه و تحلیل تکنیکال و فاندمنتال به طور موثردر کنار هم استفاده کرد. در ادامه چند روش برای ترکیب این دو روش تحلیلی ذکر شده است:

فقط نگاه کردن به نمودار قیمت می‌تواند تصوری از جهت روند سهام در شما ایجاد کند. این روش به شما این ایده را می‌دهد که آیا بازار با ارزش‌گذاری شما موافق است یا خیر. نکته مهم در این روش این است که اگر نظرتان با باقی افراد فرق دارد باید کاملا آماده باشید تا در صورت داشتن سهام سریع از آن خارج شوید و یک تغییر اساسی ایجاد کنید.

شما می‌توانید بر اساس تجزیه و تحلیل بنیادی، فهرستی از سهام مورد نظر خود تهیه کنید و سپس از تجزیه و تحلیل فنی برای تصمیم‌گیری در مورد خرید یا فروش سهام استفاده کنید.

مطالعات کمی نشان داده است که ترکیبی از ارزش و حرکت می‌تواند یک روش موثر برای انتخاب سهام باشد. در اصل، معاملات سهام با ارزش کم اما با شتاب قوی تمایل به عملکرد بهتری دارد.

نتیجه‌گیری

روش‌های زیادی برای انتخاب سهام وجود دارد. به طور سنتی، سرمایه‌گذاران بلندمدت بر تجزیه و تحلیل بنیادی تکیه می‌کنند، که ساختار مدیریت شرکت، رقبا، موقعیت صنعت، میزان رشد، پتانسیل رشد، درآمد و سود را بررسی می‌کند و سعی می‌کند تعیین کند که آیا سهام یک شرکت ارزش خوبی دارد یا خیر.

به عبارتی در روش تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال معیارهای بسیاری مانند سود به ازای هر سهم، نسبت قیمت به درآمد، رشد قیمت به درآمد و سود تقسیمی برای مقایسه دو شرکت با قیمت سهام متفاوت، تعداد متفاوت سهام معاملاتی، یا فقط ساختار شرکت‌های مختلف، مورد استفاده و ارزیابی قرار می‌گیرد.

سرمایه‌گذارانی که قصد سرمایه‌گذاری کوتاه مدت دارند اغلب بر تجزیه و تحلیل فنی یا همان تحلیل تکنیکال اتکا می‌کنند. این روش تحلیل بر الگوهای موجود در نمودارهای سهام تمرکز می‌کند تا روند قیمت‌گذاری و حجم آینده سهام یک شرکت را پیش‌بینی کند.

در تجزیه و تحلیل فنی فرض می‌شود که تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟ الگوها و حرکت‌های آینده اغلب شبیه الگوها و حرکت‌های قبلی خواهد بود. پیروان تجزیه و تحلیل فنی معمولا بر این باورند که نمودارها منعکس‌کننده تمام اطلاعاتی هستند که به طور عمومی در مورد یک شرکت خاص، توسط کسانی که آن را معامله می‌کنند، نشان می‌دهد.

آشنایی کامل با تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال

دنیای ارزهای دیجیتال در این روزها طرفداران زیادی در سراسر جهان دارد. سرمایه گذاری در بازار کریپتوکارنسی، مانند سایر بازارهای مالی نیاز به داشتن دانش لازم و مهارت کافی دارد. در این مقاله وب سایت راهبران فردا می‌خواهیم تا شما را با دو بخش مهم در بازار ارزهای دیجیتال، که تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال است، بیشتر آشنا کنیم.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روش‌ها برای شناخت ارز خوب در بازار ارزهای دیجیتال است. با تحلیل تکنیکال افراد به راحتی می‌توانند با تحلیل قیمت و بررسی بازارهای مختلف مالی، در بهترین زمان به بازار ورود کرده و با بیشترین سود از بازار خارج شوند.

در تحلیل تکنیکال، کارشناسان با استفاده از اطلاعات و داده‌های گذشته مانند حجم معاملات، قیمت یک سهم ویا ارز، تغییرات قیمتی یک سهم و یا ارز و… رفتار احتمالی نمودار را پیش‌بینی کنند.

در تحلیل تکنیکال، اخبار و اطلاعات یک بازار مالی تأثیری ندارد و بررسی نمی‌شود. درست است که اخبار بر روی قیمت و نمودار تأثیر می‌گذارد ولی یک تحلیل‌گر تکنیکال تمام فعالیتش با کندل‌ها و نمودارها می‌باشد.

تحلیل تکنیکال ابزار خاصی دارد که به تحلیل‌گران کمک می‌کند تا دقیق‌ترین تحلیل‌ها را داشته باشند.

تحلیل تکنیکال اولین بار در قرن 17 و در هلند به کار رفت. پس‌از آن در قرن هجدهم در ژاپن مورد استفاده قرار گرفت. البته جالب است بدانید که شکل مدرن این تحلیل توسط نظریۀ چارز داو پدید آمده است.

تحلیل تکنیکال فقط در حوزۀ ارزهای دیجیتال کاربرد ندارد و بلکه در سایر بازارهای مالی مانند بورس و بازار فارکس نیز کاربرد دارد. به‌طور کلی هر بازار مالی که نمودار قیمت دارد، تحلیل تکنیکال نیز در آن جای دارد.

این تحلیل در واقع مطالعۀ رفتار انسان در بازار مالی است. انسان با توجه به ذاتی که دارند، ترس و طمع در شرایط مختلف تصمیمات مختلفی از خود نشان می‌دهند. تحلیل تکنیکال به ما این کمک را می‌کند تا بتوانیم این حرکات را پیش‌بینی کنیم البته با توجه به نمودار و چارت قیمت.

در بازارهای مالی همانطور که می‌دانید، عرضه و تقاضا نقش بسیار مهمی دارد. این عرضه و تقاضا نیز با توجه به احساسات معامله‌گران شکل می‌گیرد و این چرخه در قیمت یک ارز تأثیر بسیار زیادی دارد.

هر مقدار حجم معاملات یک بازار بیشتر باشد و نقدینگی بیشتری در جریان باشد، از تحلیل تکنیکال پاسخ‌های دقیق‌تری می‌توان دریافت کرد.

شاید این جمله را در بازارهای مالی شنیده باشید که می‌گوید:« the trend is your friend»، روند دوست شماست. در بازار ارزهای دیجیتال و در تحلیل تکینکیال فقط کافی است شما روند فعلی بازار را تحلیل کنید؛ تا روند آینده قیمت را به دست بیاورید.

معمولاً الگوهایی که در بازارهای مالی و در نمودارها شکل می‌گیرند، در آینده مجدداً تکرار می‌شوند.

یکی از مزیت‌های بزرگ تحلیل تکنیکال، سازگاری و انعطاف‌پذیری آن در هر بازار مالی است. تحلیل تکنیکال در تمام بازارهای مالی و در دورۀ های زمانی مختلف کوتاه مدت و بلند مدت نتیجه می‌دهد اما به شرطی که آموزش‌های لازم کار با ابزارهای تحلیل تکنیکال و همچنین توانایی تشخیص روند بازار را به درستی کسب کرده باشید.

مجموعۀ راهبران فردا تمام تلاش خود را می‌کند تا بهترین و به‌روزترین آموزش‌های روز دنیا را در اختیار شما عزیزان قرار دهد.

معایب تحلیل تکنیکال

مطمئنناً هیچ روشی بی عیب نیست. تحلیل تکنیکال نیز از این قاعده مستثنی نیست. تحلیل تکنیکال بسیار خوب و کاربردی است و در بیشتر مواقع در صورت داشتن استراتژی درست و تحلیل درست روند بازار، به شما نتیجه مثبتی می‌دهد.

اما این تحلیل در برخی موارد کاربردی ندارد. برای مثال زمانی که عرضۀ اولیه صورت می‌گیرد، هیچ دادۀ قبلی درباره آن ارز وجود ندارد و بنابراین افرادی که تنها به تحلیل تکنیکال وابسته باشند از این ارزهای اولیه جا می‌مانند.

تحلیل با داشتن ذهنیت از یک ارز

یکی از عیب‌های دیگر تحلیل تکنیکال، تعصب بر روی ارز و تحلیل متعصبانه است. زمانی که شما روی یک سهم و یا یک ارز، نظر مثبتی داشته باشید، تحلیل شما بر روی آن ارز نیز با داشتن ذهنیت است که درون شما شکل گرفته است.

شما تمام تلاش خود را می‌کنید تا با داده‌هایی که به دست میاورید نتیجۀ ذهن خودتان را ثابت کنید و این امر در تحلیل تکنیکال بسیار خطرناک است.

ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال

در دنیای تحلیل تکنیکال بی‌شمار ابزار وجود دارد که هرکدام دنیای پیچیدۀ و نحوه کاربردی متفاوت دارند. بی‌شمار اندیکارتور وجود دارد تا به شما در تحلیل کمک کند اما در صورتی که شما کاربرد هرکدام از آن‌ها و روش استفاده از هر اندیکاتور را به درستی بلد باشید.

بارها مشاهده شده است که با یک ابزار و روی یک ارز، تحلیل‌های متفاوتی ارائه شده است. پس قبل از ورود به دنیای ارزهای دیجیتال حتماً به این نکته توجه داشته باشید که آموزش دیدن لازمۀ ورود شما به دنیای ارزهای دیجیتال است.

عدم شناسایی ارزش ذاتی

بگذارید با یک مثال برای شما این مسئله را شرح دهیم. فرض کنید قیمت خودروی پراید 300 میلیون تومان شود. ارزش ذاتی این خودرو بسیار پایین‌تر از این قیمت است و خریداران پس از مدتی هرچقدر این قیمت افزایش داشته باشد، دیگر استقبالی از آن نمی‌کنند.

یا مثالی دیگر، یکی از دلایلی که امروزه از قرعه کشی خودرو استقبال می‌شود، تفاوت قیمت عرضۀ کارخانه با بازار است. فرض کنید کارخانه هم این قیمت را به بازار نزدیک کند و قرعه کشی را بردارد. مطمئنناً استقبال مردم از خرید خودرو کارخانه بسیار افت می‌کند زیرا ارزش ذاتی خودرو کارخانه از بین رفته است.

ارزها و سهام نیز به‌همین صورت عمل می‌کنند. معمولاً ارزها یا بیشتر از قیمت ذاتی خود هستند که ریزش و افت قیمت در روند آن‌ها مشاهده می‌شود و یا ارزش ذاتی بیشتر از قیمت فعلی دارند که پس از مدتی با افزایش قیمت مواجه می‌شوند.

تحلیل فاندامنتال چیست؟

با تحلیل فاندامنتال، ارزش ذاتی یک سهم و یا یک ارز مشخص می‌شود. در تحلیل بنیادی و یا تحلیل فاندامنتال تمامی مواردی که روی قیمت تأثیرگذار باشد، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

هدف از این کار، به دست آوردن قیمت واقعی و ارزش ذاتی یک ارز است. با این کار تحلیل‌گر می‌تواند در صورت کم بودن قیمت و ارزش ذاتی یک ارز، اقدام به خرید کند و بعد از رشد قیمت تا میزانی که تحلیل کرده بود، ارز را بفروشد و سودهای خوبی کسب کند.

البته می‌دانید در دردنیای ارزهای دیجیتال، افراد تنها با خرید یک ارز درقیمت پایین و فروش آن در قیمت بالا سود نمی‌کنند؛ افراد می‌توانند با تحلیل درست درصورتی که از افت قیمت خبردار باشند پوزیشن‌هایی باز کرده و به سود برسند. البته این بازار نیاز به آموزش‌های لازم دارد که شما می‌تواند در وب سایت راهبران فردا و در قسمت دوره‌های رایگان مشاهده کنید.

افرادی که تمایل به سرمایه‌گذاری بلند مدت در بازار ارزهای دیجیتال را دارند، تحلیل فاندامنتال بسیار تأثیرگذار و کمک کننده می‌تواند باشد.

در تحلیل فاندامنتال تمامی تحلیل‌ها بر اساس داده‌های مالی انجام می‌شود. همین امر سبب شده تا تعصب افراد بر روی تحلیل تأثیر‌گذار نباشد و افراد بتوانند دقیق‌تر به تصمیم‌گیری برای معاملات خود بپردازند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا