گزینه های دودویی آموزش در افغانستان

اندیکاتور فراکتال

سیگنال خرید بشقابی (DiB) : سیگنال خرید شامل سه خط هیستوگرامی متوالی در بالای خط صفر این اندیکاتور می باشد به گونه ای که خط اول بلند تر از خط وسطی بوده و می تواند به هر دو رنگ سبز یا قرمز باشد، خط وسطی قرمز بوده و خط سوم که خط سیگنال است می بایست سبز باشد

فراکتال ها Fractals

تشخیص فراکتال ها در بازار فارکس; دید تحلیلگر را بسیار قوی و منظم تر میکند ; با توضیحات این مقاله می توانید ساختار فرکتالی را آسوده تر تشخیص دهید.

فرکتال چیست؟

همه شما حتی اگر از هندسه نیز چیزی ندانید بارها نام آن را شنیده اید;حتماً می دانید که «جبر; حساب و هندسه» سه شاخه مهم از ریاضیات است;همین سه عنوان در ریاضیات پایه گذار پیشرفت در تمام علوم محسوب می شوند; شاید همین حس مسئولیتی که ریاضیات به تمام بخش های علوم دارد آن را بسیار جدی و سخت جلوه داده است.

در این میان هندسه نقش بسیار مهمی در شاخه های ریاضی دارد;هندسه که می توان به آن علم بازی با اشکال لقب داد; پایه گذار دیگر شاخه های ریاضی است;زیرا تمام قسمت های دیگر در ریاضیات و علوم دیگر تا به صورت مشهودی قابل بررسی دقیق و اصولی نباشد جای پیشرفت ندارند.

با این اوصاف; شایسته است به هندسه لقب «مادر بزرگ علوم» دهیم;شاید اگر زمانی که حوزه اطلاعاتمان از اعداد تنها به مجموعه اعداد طبیعی منتهی می شد و معلم درس ریاضیات از ما می خواست تا ضلع سوم مثلث قائم الزاویه ای را که طول هر ضلعش یک سانتی متر است اندازه بگیریم نمی توانستیم عددی را با چنین ویژگی بیابیم.

هندسه اقلیدس:

سال ها پیش اقلیدس با حل مسئله ای نظیر (محاسبه قطر مربعی که هر ضلعش ۱ واحد بود); سلسله اعداد جدیدی را به مجموعه های شناخته شده اضافه کرد;که یکی از شاهکارهای بی نظیر در پیشرفت ریاضیات و البته علوم بود.

این عدد عجیب و غریب «رادیکال ۲» بود;دست کم در طول دوران تحصیل خود در کتاب های درسی با این هندسه که بر مبنای اندازه گیری است آشنا شده ایم;اما هندسه اقلیدسی تنها به بررسی اشکال کلاسیک موجود در طبیعت می پردازد;در این هندسه اشکال و توابع ناهموار; آشفته و غیر کلاسیک به بهانه اینکه مهار ناپذیرند; جایی نداشتند.

هندسه فرکتال.

در سال ۱۹۹۴; طلسم یکی از تئوری های ریاضی که از سال۱۸۹۷; عنوان شده بود; شکست;«مندلبرات» ریاضیدان لهستانی; پایه گذار هندسه جدیدی شد که به آن هندسه بدون اندازه یا هندسه فرکتالی گویند.

هندسه بدون اندازه یکی از شاخه های جدید ریاضیات است که در برابر شبیه سازی اشکال مختلف طبیعت از خود انعطاف نشان داده است;با به کارگیری هندسه فرکتالی; افق روشنی پیش روی ریاضیدانان و محققان قرار گرفت.

واژه فراکتال به معنای سنگی است که به شکل نامنظم شکسته شده باشد.

در این نوع هندسه اشکالی مورد بررسی قرار می گیرند که بسیار نامنظم به نظر می رسند;اما اگر با دقت به شکل نگاه کنیم متوجه می شویم که تکه های کوچک آن کم و بیش شبیه به کل شکل هستند;به عبارتی جزء در این اشکال; نماینده ای از کل است;به چنین اشکالی نام «خود متشابه» نیز می دهند.

اشکال فراکتالی چنان با زندگی روزمره ما گره خورده که تعجب آور است;با کمی دقت به اطراف خودتان; می توانید بسیاری از این اشکال را بیابید;از گل فرش زیر پای شما و گل کلم درون مغازه های میوه فروشی گرفته تا شکل کوه ها; ابرها; دانه برف و باران; شکل ریشه; تنه و برگ درختان و بالاخره شکل سرخس ها; سیاهرگ و شش و… همه اینها نمونه هایی از اشکال فرکتالی اند.

این موجودات به عنوان اصلی ترین بازیگران هندسه منتج از نظریه آشوب شناخته می شوند;این هندسه ویژگی های منحصر به فردی دارد; که می تواند توجیه گر بسیاری از رویدادهای جهان اطراف ما باشد.

اما ویژگی اصلی که در تعریف آشوب و بالطبع هندسه آن وجود دارد; باعث می شود ما استفاده ویژه ای از این سیستم ببریم;این روزها از فراکتالها به عنوان یکی از ابزارهای مهم در گرافیک رایانه ای نام می برند;هنگام پیدایش این مفهوم جدید بیشترین نقش را در فشرده سازی فایلهای تصویری بازی کردند; برای آن که درک بهتری نسبت به فراکتالها داشته باشیم; بد نیست نگاه مختصری به آشوبی بیندازیم که فراکتال ها فضای هندسی آنها را تعریف می کند.

تعریف آشوب

فصل مشترک تعاریفی که برای مفهوم آشوب ارائه شده است; تاکید بر این نکته است که آشوب دانش بررسی رفتار سیستم هایی است که اگرچه ورودی آنها قابل تعیین واندازه گیری است; اما خروجی این سیستم ها ظاهری کتره ای و تصادفی دارد.

به همین دلیل بود که استوارت ریاضیدان برجسته این موضوع را مفهومی احتمالاتی می دانست;اما چیزی نگذشت که وی تعریف خود را اصلاح کرد;بر اساس این تعریف ; آشوب به توانایی یک الگو و مدل ساده گفته می شود که اگرچه خود این الگو هیچ نشانی از پدیده های تصادفی در خود ندارد; اما می تواند منجر به ظهور رفتارهای اندیکاتور فراکتال بسیار بی قاعده در محیط شود; برای مثال: یک دنباله ریاضی از اعداد را در نظر بگیرید که برای توضیح یک پدیده مشخص وضع شده است.

اگرچه آشوب نظریه ای است که بر موضوعات گوناگون اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نظر دارد; اما نیازمند زبانی برای تصویر سازی مفاهیم خود بود و این عرصه ای بود که هندسه آشوب یا فراکتالها خلق کردند.

ما در هندسه آشوب با تصاویر متفاوتی سرو کار داریم;تصاویری که بزرگترین خصوصیات آنها این است که وقتی رسم آن را آغاز می کنیم; نمی دانیم در نهایت با چه پدیده ای روبه رو خواهیم شد; از سوی دیگر بازخورد در آن نقش اساسی دارد.

بیایید یک فرمول کلی را اجرا کنیم!

یک مثلث متساوی الاضلاع رسم کنید;

حال میانه ۳ضلع را مشخص کرده و از رسم آنها به هم مثلث متساوی الساقین جدیدی به دست آورید.

همین بلا را بر سر ۳مثلث تشکیل شده بیرونی بکنید و این روند را تا آنجا که می توانید ادامه دهید.

شما با استفاده از یک رابطه ساده که تقسیم اضلاع مثلث به نصف و اتصال آنها به هم بود و با تکرار آن; موفق به رسم نقشه یک ساختار فراکتالی شده اید; چنان اشکالی اجزای سازنده هندسه جدی فراکتالی هستند; هندسه ای که به قول مندلبرات ابزاری را برای دیدن بی نهایت در اختیار ما قرار می دهد.

این اشکال یک مشخصه بسیار عمده دارند!

کل شکل از اجزایی مشابه شکل اول تشکیل شده است;در مثال خودمان مثلث بزرگ از مجموعه ای مثلثهای همسان به وجود آمده است;این یکی از خصوصیات زیبای فراکتال هاست که همزمان از سوی طبیعت و فناوری به کار گرفته شده است.

اگر به یک برگ سرخس نگاه کرده باشید; می توانید متوجه تشابه اجزای مختلف آن شوید;ساختار کل ساقه همانند یک برگ و ساختار یک برگ همانند یک جزو کوچک آن است; اگر فرصت کردید نگاهی هم به سواحل دریاها یا تصاویر هوایی کوهستان ها و گیاهان اطرافتان بیندازید; بسرعت درخواهید یافت که در جهانی آشوب زده احاطه شده اید.

با استفاده از فرکتال ها به راحتی می توان نوار قلب بیماران را تفسیر کرد;ممکن است روزی فرکتال ها در فهمیدن چگونگی کار مغز یا ارگانیسم بدن بسیار کارآ و مؤثر واقع شوند;پیدا کردن پیوندهای بین علم و زندگی; آن رویی از اندیکاتور فراکتال سکه است که متاسفانه در کشور ما اصلاً به آن توجهی نمی شود;در صورتی که پیدا کردن و بیان این پیوندها می تواند تاثیرات بسیاری بر پیشرفت علوم و عمومی کردن آن داشته باشد.

ابعاد فراکتال ها چگونه است؟

اگر هنوز از این موجودات ساده و در عین حال پیچیده هیجان زده نشده اید; این نکته را هم بشنوید;این اجسام نه یک بعدی اند; نه دو بعدی و نه سه بعدی; این ها ابعادی کسری دارند؟فراکتال ها دقیقا به دلیل همین خاصیت ویژه ای که دارند; توانستند روشی برای ذخیره سازی تصاویر ارائه دهند.

معمولا زمانی که یک تصویر گرافیکی قرار است به شکل یک فایل تصویری ذخیره شود; باید مشخصات هرنقطه از آن (شامل محل قرار گیری پیکسل و رنگ آن به صورت داده هایی عددی ذخیره شود.

زمانی که یک مرور گر بخواهد این فایل را برای شما به تصویر بکشد; باید بتواند این کدهای عددی را به ویژگیهای گرافیکی تبدیل کند; مشکلی که در این کار وجود دارد; حجم بالایی از داده هاست که باید از سوی نرم افزار ضبط کننده و تولید کننده بررسی شود.

اگر بخواهیم تصویر نهایی ما کیفیتی عالی داشته باشد; نیازمند آنیم که اطلاعات هریک از نقاط تشکیل دهنده تصاویر را با دقت بالایی مشخص و ثبت کنیم;این حجم بسیار بالایی از حافظه را به خود اختصاص می دهد.;

به همین دلیل ;روشهایی برای فشرده سازی تصویر ارائه می شود;اگر نگاهی به فایلهایی که با پسوندهای مختلف ضبط شده اند; بیندازید متوجه تفاوت فاحش حجم آنها می شوید;برخی از این فرمتها با پذیرفتن افت کیفیت بین تصویر تولیدی و آنچه آنها ذخیره می کنند; این امکان را می دهند; که بتوانند فایلها و تصاویر خود را روی فلاپی ها و با حجم کمتر ذخیره کنند یا روی اینترنت قرار دهند.

فشرده سازی الگو های فراکتالی!

در فشرده سازی از روشهای مختلفی استفاده می شود;در این فشرده سازی ها بر اساس برخی الگوریتم های کار آمد به جای ضبط تمام داده ها; یک پیکسل مشخصات اساسی از یک ناحیه ذخیره شود; که هنگام باز سازی تصویر نقشی اساسی تر را ایفا می کنند.

در اینجاست که روش فراکتالی اهمیت خود را نشان می دهد;در یکی از روشهایی که در این باره مطرح شد; روش استفاده از خاصیت الگوهای فراکتال بود; در این روش از این ویژگی اصلی فراکتال ها استفاده می شد که جزیی از یک تصویر در کل آن تکرار می شود.

یادتان نرود; شما در جهانی زندگی می کنید که براساس یافته جدید ساختاری آشوبناک دارد;مطمئن باشید هندسه فراکتال بر بسیاری از اشکال عالم حاکم است؛حتی اگر در نگاه اول چندان آشکار نباشد;با دقت به اطرافتان و یافتن ارتباط های ملموس بین ریاضی و زندگی می توانید از سختی ریاضی بکاهید.

برای درک بهتر فراکتال ها به یک مثال نگاهی بیندازیم:

فرض کنید تصویری از یک برگ سرخس تهیه کرده اید و قصد ذخیره کردن آن را دارید;این برگ ساختاری کاملا فراکتالی دارد; یعنی اجزای کوچک تشکیل دهنده در ساختار بزرگ تکرار می شود;بخشی کوچکی از یک برگ; برگ را می سازد و کنار هم قرار گرفتن برگها ساقه را تشکیل می دهد;برای ذخیره تصویر عادی برگ; باید مشخصات میلیون ها نقطه این برگ اندیکاتور فراکتال را دانه به دانه ثبت کنیم;اما راه دیگری هم وجود دارد!

بیایید و مشخصات تنها یکی از دانه های اصلی را ضبط کنید;در این هنگام با اضافه کردن چند عملگر ریاضی ساده بقیه برگ را می توانید تولید کنید;در واقع ; با در اختیار داشتن این بلوک ساختمانی و اعمال عملگرهایی چون دوران حول محورهای مختلف; بزرگ کردن یا کوچک کردن و انتقال می توان حجم تصویر ذخیره شده را به طور قابل توجهی کاهش داد.

در این روش نرم افزار نمایشگر شما هنگامی که می خواهد تصویر را بازسازی کند; باید ابتدا بلوک کوچک را شبیه سازی کرده; سپس عملگرهای ریاضی را روی آن اعمال کند; تا نتیجه نهایی حاصل شود;به نظر می رسد این روش می تواند حجم نهایی را به شکل قابل ملاحظه ای کاهش دهد.

اما تنها یک مشکل کوچک وجود دارد و آن هم این نکته است که همه اشیای اطراف ما برگ سرخس نیستند;بنابراین الگوهای تکرار در آنها همیشه اینقدر آشکار نیست;باید روشی بتواند الگوهای فراکتال حاضر در یک تصویر را شناسایی و در صورت امکان آن را اعمال کند.

به همین دلیل ; معمولا روش فراکتالی با روشهای فشرده سازی دیگر همزمان به کار برده می شود؛ یعنی اگر الگوهای تکرار چندان پررنگ نبودند; بازهم فشرده سازی امکانپذیر باشدالبته زیاد نگران ناکارامدی این روش نباشید.

تئوریسین فراکتال ها:

مندلبورت در سال ۱۹۲۴ در لهستان بدنیا آمد;او مبانی ریاضیات را از دو عموی خود فرا گرفت و در سال ۱۹۳۶ به فرانسه مهاجرت کرد;در آنجا با کمک یکی دیگر از عموهایش که پروفسور ریاضیات بود اقامت فرانسه را گرفتند.

این مهاجرت باعث شد تا وی بیشتر به ریاضیات علاقمند شود; اما جنگ جهانی دوم شروع شده بود و مندلبورت هراس این را داشت که نتواند به ریاضایات بپردازد;عدم تحصیل دانشگاهی برای او یک مزیت بود;او دیگر به پدیده های هستی به چشم یک ریاضیدان یا دانشمند آکادمیک نمی نگریست.

این طرز آموزش همچنین به وی فرصت داد تا روشهای بسیار جالبی برای استفاده از هندسه در ریاضیات ابداع کند; نبوغ ذاتی او در هندسه باعث شد تا بتواند بسیاری از مسائل ریاضی را با روشهای هندسی حل کند.

او در سال ۱۹۴۴ فرصت آنرا یافت تا در امتحانات پلی تکنیک قبول شود;پس از پایان تحصیلات به آمریکا رفت و در انستیتوی مطالعات پیشرفته پرینستون مشغول به فعالیت شد;پس از ده سال دوباره به پاریس بازگشت و شروع به کار برای مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه نمود.

طولی نکشید که ازدواج کرد و دوباره به آمریکا برگشت و در آنجا با یک شرکت آغاز به همکاری نمود;تئوری فراکتال ها علاوه بر زیبایی خاصی ریاضی; از روشهای کاربردی در تفسیر و مدلسازی طبیعت می باشد;آشنایی با فرکتال ها به هنرمندان اجازه می دهد تا آثار هنری بسیار زیبایی را خلق کنند.

اندیکاتور چیست؛ معامله‌ای پر سود با استفاده از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال

اندیکاتور چیست ؟

اندیکاتورها یا به اصطلاح فارسی آن نشانگرها، ابزارهایی در تحلیل تکنیکال هستند که از تلفیق داده‌های خام موجود در بازاهای مالی مثل قیمت، زمان و حجم با توابع ریاضی برای ارائه اطلاعات مفید از وضعیت بازار استفاده می‌کنند. ایجاد و استفاده از اندیکاتورهای مختلف در تحلیل بازارهای مالی با گسترش استفاده از سیستم‌های کامپیوتری، رواج یافته است.

همچنین در طی این سال‌ها اندیکاتورهای مختلفی توسط افراد و شرکت‌های مختلف به بازار معرفی شده‌اند. ما در این مقاله قصد داریم شما را با ویژگی‌های عمومی اندیکاتورها و کاربردهای مختلف آنها آشنا کنیم. با ما همراه باشید.

تعریف اندیکاتور

اندیکاتور ابزاری است که از تلفیق اطللاعات بازار و توابع ریاضی ایجاد شده است. هدف از ایجاد آن‌ها ارائه اطلاعاتی مفید به کاربران برای تصمیم‌گیری در مورد آینده بازارهای مالی است. اندیکاتورها به عنوان ابزار کمکی به تحلیلگران کمک می‌کنند تا وضعیت بازار را بهتر درک کنند. توجه به این نکته مهم است که هیچ اندیکاتوری به تنهایی نمی‌تواند ابزار معامله در بازار‌های مالی باشد.

تقسیم‌بندی اندیکاتور ها از نظر ماهیت آن‌ها

اندیکاتورها از منظر ماهیت ایجاد آن‌ها و سیگنالی که ارائه می‌کنند به دو دسته اندیکاتورهای پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) تقسیم می‌شوند.

اندیکاتورهای پیشرو به اندیکاتورهایی گفته می‌شوند که سیگنال ارائه شده توسط آن‌ها زودتر از سیگنالی است که روند قیمت ارائه می‌کند. به این معنی که اگر شکست سطح حمایتی یا مقاومتی و یا تغییر روندی قرار است در قیمت رخ دهد، نشانه‌های آن در اندیکاتورها زودتر دیده می‌شود. اکثر اندیکاتورهایی که در دسته اسیلاتورها یا نوسانگرنماها قرار دارند از اندیکاتورهای پیشرو هستند.

اندیکاتورهای تاخیری اندیکاتورهایی هستند که از اطلاعات گذشته بازار استفاده می‌کنند و با کمی تاخیر سیگنال تغییر در بازار را به تحلیلگران ارائه می‌دهند. اکثر اندیکاتورهای روندی (Trend) جزو دسته اندیکاتورهای تاخیری هستند.

تقسیم‌بندی اندیکاتور ها از منظر کاربردی

اندیکاتورها از منظر تقسیم‌بندی و کاربردی که در اکثر نرم‌افزارهای تحلیلی دارند به چهار دسته روندی، نوسان‌گرنما، حجم و بیل ویلیامز تقسیم می‌شوند. در ادامه به بررسی جزئیات هر دسته می‌پردازیم.

اندیکاتورهای روندی

اندیکاتورهای روندی همانطور که از نامشان پیداست روند بازار را برای تحلیلگران مشخص می‌کنند و از جمله اندیکاتورهای تاخیری می‌باشند. با استفاده از این اندیکاتورها می‌توان روند بازار و تغییرات روند قیمتی را تشخیص داد.

با این مقدمه می‌توان گفت، استفاده از این اندیکاتورها تنها در بازاهای دارای روند منطقی است و در بازارهای خنثی این اندیکاتورها سیگنال‌های مناسبی صادر نمی‌کنند. اندیکاتورهای روندی در نرم‌افزارهای تحلیلی معمولا روی نمودار قیمت می‌افتند. محاسبات آن‌ها با میانگین‌گیری از قیمت در بازه‌های زمانی مختلف انجام می‌شود.

میانگین متحرک، باندهای بولینگر و ایچیموکو از جمله اندیکاتورهای روندی معروف هستند که در مقالات آتی به بررسی جزئیات هر کدام خواهیم پرداخت.

اندیکاتور روندی

در نمودار بالا دو میانگین متحرک با دوره 9 (نمودار آبی) و 26 (نمودار قرمز) را مشاهده می‌کنید که به چارت اضافه شده‌اند. همانطور که مشخص است، اندیکاتور روی نمودار قیمت افتاده است. هر دو اندیکاتورها با فاصله‌ای مشخص، روند قیمتی را دنبال می‌کنند.

اندیکاتورهای نوسان‌گرنما

نوسانگرنماها یا اسیلاتورها دسته‌ای از اندیکاتورها هستند که حول مقادیر خاصی نوسان می‌کنند. نوسانگرنماها توانایی تحلیل قدرت روند‌ها را دارند و معمولا به احساسات کاربران واکنش نشان می‌دهند. این اندیکاتورها جدا از نمودار قیمت و در زیر آن قرار می‌گیرند.

اسیلاتورها جزو اندیکاتورهای پیشرو هستند و سیگنال‌های ارائه شده توسط آن‌ها روند و قدرت بازار در آینده نزدیک را به کاربران ارائه می‌کند. مناطق افراطی خرید و فروش و اشباع آن‌ها، در نوسانگرنماها قابل مشاهده است که به عنوان ابزاری برای معامله مورد استفاده قرار می‌گیرد. در تحلیل تکنیکال از نوسانگرنماها برای تشخیص واگرایی و همگرایی در نمودار قیمت استفاده می‌کنند.

منظور از واگرایی این است که روند نمودار قیمت مشابه با روند نوسانگرنما نباشد. به عنوان مثال در نمودار قیمت دو قله تشکیل شود که ارتفاع قله دوم بالاتر از قله اول باشد اما معادل این دو قله در نوسان‌گرنما روند نزولی داشته و ارتفاع قله دوم پایین‌تر از قله اول قرار بگیرد.

از جمله معروف‌ترین اسیلاتورها می‌توان به RSI، MACD، Stochastic و CCI اشاره کرد. بررسی جزئیات این اسیلاتورها را به مقالات بعدی موکول می‌کنیم تا به طور مفصل هر کدام را بررسی کنیم.

اندیکاتور نوسانگرنما

نمودار بالا روند قیمتی بیت‌کوین را نشان می‌دهد. اسیلاتور RSI به این چارت اضافه شده است. همانطور که مشاهده می‌کنید این اسیلاتور در پایین نمودار قیمتی قرار گرفته است و بین اعداد 0 و 100 نوسان می‌کند. اعداد 70 و 30 در این اسیلاتور با رنگ متفاوتی جدا شده‌‌اند که محدوده‌های حساس را مشخص می‌کند.

اندیکاتور های حجمی

در کنار اندیکاتورهای روندی و اسیلاتورها که از قیمت و تغییرات آن ایجاد می‌شوند، اندیکاتورهای حجمی وجود دارند که از حجم معاملات و ارزش آن برای دادن سیگنال به تحلیلگران استفاده می‌کنند. حجم معاملات با توجه به اینکه می‌تواند نشانگر ورود یا خروج پول به بازار باشد، از اهمیت بالایی برای معامله‌گران برخوردار است.

توجه به حجم معاملات در تایم فریم‌های مختلف می‌تواند روند بازار را بر مبنای ورود و خروج پول به معامله‌گران نشان دهد. از جمله اندیکاتورهای حجمی مهم Volume، MFI و OBV را می‌توان نام برد. معمولا در نقاط سقف یا کف بازار و در نزدیکی خطوط حمایت و مقاومت تغییرات حجم به شدت بالا می رود. معامله‌گران از این اندیکاتورها برای تشخیص اتمام یا شروع یک روند نیز استفاده می‌کنند.

اندیکاتور حجمی

در چارت بالا تغییرات قیمتی بیت‌کوین به همراه اندیکاتور حجمی Volume را مشاهده می‌کنید. اندیکاتورهای حجمی نیز مانند اسیلاتورها در پایین نمودار قیمتی قرار می‌گیرند. رنگ کندل‌های حجمی مشابه کندل‌های قیمتی است.

اندیکاتور های بیل ویلیامز

اندیکاتورهای بیل ویلیامز اندیکاتورهایی هستند که توسط بیل ویلیامز تحلیلگر معروف آمریکایی معرفی شده‌اند. ایشان برای تحلیل جامع و کامل بازار پنج مرحله اساسی را عنوان کردند که حتما باید مورد بررسی قرار بگیرند. این پنج مرحله شامل فراکتال، نیروی محرک، افزایش یا کاهش شتاب، منطقه و خط موازنه هستند. برای این‌که درک و تحلیل درستی از این مفاهیم وجود داشته باشد، بیل‌ ویلیامز اندیکاتورهای خود را معرفی کرد. از جمله این اندیکاتورها می‌توان به اندیکاتورهای فراکتال، تمساح یا الیگیتور و AC اشاره کرد. در مقاله‌ای دیگر حتما به بررسی روش آقای بیل ویلیامز و اندیکاتورهای معرفی شده توسط وی خواهیم پرداخت.

اندیکاتور بیل ویلیامز

چارت بالا نمودار قیمتی بیت‌کوین نشان می‌دهد که اندیکاتور فرکتال به آن اضافه شده است. همانطور که می‌بینید این اندیکاتور نیز بر روی نمودار قیمتی قرار می‌گیرد.

کاربرد اندیکاتورها

اندیکاتورها به عنوان ابزاری برای هشدار، تخمین و گرفتن تاییدیه مورد استفاده قرار می‌گیرند. منظور از هشدار این است که در مواقع خاص، مثل شرایطی که تغییر روند اتفاق می‌افتد، یا بازیگران بازار فعالیت خاصی در بازار انجام می‌دهند، اندیکاتورها با تاخیر یا همزمان، سیگنال‌هایی صادر کرده و به تحلیلگران هشدار می‌دهند که اتفاقاتی در بازار در حال رخ دادن است.

کاربرد دوم اندیکاتورها تخمین و پیش‌بینی قیمت مناسب برای ورود یا خروج از یک معامله است. معمولا برای این کار از چندین اندیکاتور در کنار هم یا ترکیب اندیکاتور با سایر روش‌های تحلیلی استفاده می‌شود.

کاربرد سوم و اصلی‌ترین کاربرد اندیکاتورها گرفتن تاییدیه برای تصمیم‌هایی است که با استفاده از تحلیل بنیادی یا تکنیکال گرفته شده است. اندیکاتورها معمولا در تایید جهت و قدرت روندها و همچنین انجام یا عدم انجام شکست در سطوح حمایت و مقاومت بسیار کارا هستند.

جمع بندی

در این مقاله سعی کردیم شما را با تعریف اندیکاتور، انواع آن و کاربردهایی که می‌توانند داشته باشند آشنا کنیم. در مقالات بعدی به صورت جزئی اندیکاتورهای مختلف را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد تا شما بتوانید با استفاده از آن‌ها، تحلیل درستی از شرایط بازار داشته باشید. با ما همراه باشید و سوالات خود را با آکادمی کیوسک در میان بگذارید.

آیا قیمت اتریوم به ۱۳۰۰۰ دلار می‌رسد؟

Will ethereum be priced at 13000 1 آیا قیمت اتریوم به ۱۳۰۰۰ دلار می‌رسد؟

اگر تاریخ تکرار شود می‌توانیم شاهد شرایطی باشیم که قیمت اتریوم طی ۶ ماه آتی تا ۱۳,۰۰۰ دلار صعود کند. یک تحلیل‌گر با مقایسه اندیکاتور فراکتال در سال ۲۰۱۷ با شرایط کنونی نمودار قیمت اتریوم به این نتیجه رسیده است که ممکن است تاریخ رمز ارز ETH تکرار شود.

به نقل از کوین تلگراف، در صورتی که شرایط گذشته تکرار شود قیمت اتریوم می‌تواند تا ۱۳,۰۰۰ دلار افزایش یابد. اندیکاتور فراکتال در سال ۲۰۱۷ حداقل شامل ۴ الگوی تکنیکال بود که قیمت اتریوم را بیش از ۷۰۰۰٪ افزایش دادند. با رسیدن قیمت اتر به بالاتر از ۳۳۵۰ دلار و رشد بیش از ۳۶۰٪ آن از ابتدای سال تاکنون، این اندیکاتورها بار دیگر در سال ۲۰۲۱ خود را نشان داده‌اند.

اندیکاتور فراکتال سال ۲۰۱۷ اتریوم

این ۴ اندیکاتور تکنیکال شامل اندیکاتور استوکاستیک RSI، شاخص قدرت نسبی (RSI)، چکش صعودی (Bullish Hammer) و سطح فیوناچی اصلاحی است. فراکتال اتریوم با وقوع چکش صعودی در نمودار ماهانه قیمت اتریوم در دسامبر ۲۰۱۷ شروع شد و پس از آن روند صعودی ۷۰۰۰٪ طی ۶ ماه بعد از آن ادامه داشت.

این روند صعودی چشمگیر، RSI ماهانه رمز ارز اتریوم را به بیش از ۹۴ رساند که گویای محدوده اشباع خرید شدید است. در نتیجه، اتر روند تثبیت قیمت خود را آغاز کرد تا احساس به شدت خوش‌بین حاکم را خنثی کند و سپس RSI به تدریج کاهش یافت.

همزمان، پس از آنکه اتر وارد محدوده اشباع خرید شد، اندیکاتور استوکاستیک RSI ماهانه اتریوم که قیمت پایانی را با محدوده قیمت در یک دوره مشخص مقایسه می‌کند، کاهش یافت.

سپس در ماه نوامبر ۲۰۱۷، استوکاستیک RSI صعودی شد و منحنی K% (منحنی آبی رنگ در پایین تصویر فوق) که کف قیمت را با اوج قیمت مقایسه می‌کند، از منحنی D% (منحنی نارنجی در پایین تصویر فوق) عبور کرد. منحنی نارنجی، میانگین متحرک K% است. در این بین، مقدار استوکاستیک RSI بالاتر از ۲۰ بود که باعث شد امید به ادامه روند صعودی اتر افزایش یابد.

سپس، قیمت اتریوم نزدیک به ۵۰۰٪ دیگر افزایش یافت و در ماه ژانویه ۲۰۱۸ به بالاتر از ۱۲۰۰ دلار رسید. این موضوع با شکل‌گیری دو قله توسط RSI همزمان شد. کل این فرایند رشد اتر از کف به اوج قیمت در محدوده کانال صعودی رخ داد و سطح فیبوناچی اصلاحی ۲۳.۶٪ به عنوان سطح حمایتی/مقاومتی عمل می‌کرد.

تکرار فراکتال در سال ۲۰۲۱

تقریبا می‌توان گفت که فراکتال سال ۲۰۱۷ در آستانه سه ماهه پایانی سال ۲۰۲۱ در حال تکرار است، البته این بار نظم خاصی ندارد.

۱۶ ماه پس از وقوع تقاطع صعودی استوکاستیک RSI، قیمت اتریوم با ۳۴۰۰٪ افزایش به ۴۳۰۰ دلار رسید. در این بین، روند صعودی قوی باعث شد که RSI ماهانه اتر به محدوده اشباع خرید وارد شود.

پس از آن، دوره تثبیت قیمت رخ داد که باعث شد در ماه جولای شاهد چکش صعودی باشیم.

یکی از تحلیلگران با اسم مستعار Jaydee_757 که اولین بار فراکتال اتریوم را شناسایی کرد، به پتانسیل چکش صعودی برای افزایش چشمگیر قیمت اتر اشاره کرده است، به طوری که هدف اصلی این روند صعودی نزدیک به خط فیبوناچی ۲.۶۱۸ بر روی قیمت ۱۳,۰۰۰ دلار است.

فراکتال در بازارهای مالی

فراکتال در بازارهای مالی

لازمه ی موفقیت در بازارهای مالی این است که شما اطلاعات تان را در مورد ابزارهای مختلفی که امکان استفاده آن در این محل ها وجود دارد را بالا ببرید. سپس ابزاری را انتخاب کنید که با سبک رفتاری و استراتژی شما همخوانی بیش تری داشته باشد. یکی از این ابزارها، فراکتال ها (Fractals) هستند که در این مقاله بیش تر با آن ها آشنا خواهید شد.

فهرست محتوای مقاله

فراکتال و تمساح بیل ویلیامز

استراتژی معاملاتی فراکتال و تمساح برای خرید

استراتژی معاملاتی فراکتال و تمساح برای فروش

  • جمع بندی کاربرد اشکال فراکتال در بازارهای مالی

فراکتال چیست؟

آن ها شامل جزءهایی هستند که هر یک از این جزءها شباهت زیادی به کل شکل دارند. در واقع شکل های پیچیده به وسیله ی تکرار شدن شکل های ساده حاصل می ‌شوند.

به خاطر همین هم می گویند که مهم ترین ویژگی فراکتال ها خود متشابه بودن است.

برنامه ‌های کامپیوتری زیادی نیز هستند که هر یک نام و روش به خصوصی دارند و این Fractal ها را به وجود می ‌آورند که از جمله ی آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

مثلث سیرپینسکی

فراکتال چیست؟

آن مثلث بزرگی است که شامل مثلث های کوچک تر مشابه می‌ شود و همین گونه هم شکل های آن ها ریز و ریزتر می شوند.

در حقیقت بزرگ ترین مثلث از چند مثلث دیگر به وجود می ‌آید. دوباره هر یک از آن مثلث ها هم از مثلث های کوچک تری تشکیل می شوند.

دانه ی برف کُخ

آن فقط از یک مثلث تشکیل می ‌شود. نام دانه های برف کُخ از اسم یک ریاضیدان بزرگ به نام هلگ وان کُخ مشتق شده است.

این شکل هندسی زیبا در طبیعت هم زیاد به چشم می خورد مثلا کوه ها، ابرها، دانه های برف، ریشه ی درختان و … . لذا با کمک آن ها می توان پدیده های طبیعی زیادی را تفسیر کرد.

فراکتال در بازارهای مالی

مواردی که Fractal ها در زندگی روزمره کاربرد دارند بسیار است؛ به عنوان نمونه می توان موارد زیر را برشمرد:

فراکتال در بازارهای مالی

در بازارهای سرمایه نیز این سیستم صدق می ‌کند. در واقع اگر بازه ی زمانی را نظیر یک طیف فرض کنید و جهت روند از طرف چپ به طرف راست باشد.

فراکتال در بازارهای مالی

در طرف چپ و در نقطه ی شروع این طیف، تیک نمودار را به منزله ی کوچک ترین آجر (سنگ بنای) بازه های زمانی دیگر خواهید داشت.

مثلا هنگامی که نرخ جدیدی برای جفت ارزی بیان شود تیک چارت عوض می شود.

در وهله ی بعدی بازه ی زمانی یک دقیقه ای وجود دارد که اطلاعات تیک نمودار را به اندازه ی یک دقیقه مختصرا بیان کرده است.

در یک شمع هم که شامل قیمت باز شدن یک دقیقه، قیمت بسته شدن یک دقیقه، بالاترین و پایین ترین نرخ در یک دقیقه است بررسی می‌ شود.

بازه ی زمانی بعدی در طیف بازه ی زمانی ۵ دقیقه می ‌تواند باشد؛ یعنی اطلاعات پنج شمع یک دقیقه ای را در داخل خود جای داده و به شکل یک کندل نشان می ‌دهد.

در اینجا قیمت های open، close، high و low در ۵ دقیقه مورد بررسی قرار می گیرد.

به همین شکل وقتی از طرف چپ این طیف به طرف راست آن حرکت می‌ کنید بازه ی زمانی مدام بزرگ تر می شود.

جزء غیر قابل تجزیه در همه ی آن ها که در Fractal ها وجود دارد در رابطه با این بازه های زمانی، تیک چارت است.

نکته ی خیلی مهم که در ساختار فراکتالی بازه های زمانی وجود دارد این است:

همه ی تکنیک ها، اندیکاتورها، روش ها، اندیکاتور فراکتال سبک ها و غیره که برای یک بازه ی زمانی قابلیت استفاده را دارند برای همه بازه‌ های زمانی نیز با همان دقت قابلیت استفاده را دارند.

استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر

آن یک استراتژی بسیار قوی است که شامل اندیکاتورهای بیل ویلیامز فراکتال و بیل ویلیامز الیگیتور است. بیل ویلیامز یک نظریه ی ویژه ای را گسترش داد.

استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر

این نظریه، ترکیب کردن تئوری آشفتگی همراه با روانشناسی تجاری است. در این نظریه اثرهای این موارد در حرکت بازار مورد بررسی قرار می ‌گیرند.

بیل ویلیامز اطلاعات زیادی درباره ی کالاها، سهام، بازار جفت ارزها و غیره داشت؛ لذا او توانست اندیکاتورهای زیادی را گسترش دهد که از جمله ی آن ها می ‌توان به الگوهای Fractal اشاره کرد.

بیل ویلیامز اطلاعات زیادی درباره ی کالاها، سهام، بازار جفت ارزها و غیره داشت

این الگوها برای معامله ها استفاده می شوند. از نظر بیل ویلیامز شما در صورتی سود می کنید که ساختار اولیه ی بازار مورد نظرتان را به خوبی درک نمایید.

سپس اطلاعات لازم در رابطه با قسمت های داخلی یا ابعاد بازارتان را داشته باشید.

لازم است بدانید که اندیکاتورهای بیل ویلیامز در سیستم عامل های مختلف وجود دارند و به صورت استاندارد می باشند.

فراکتال و تمساح بیل ویلیامز

Fractalها به شکل فلش هایی در بالا و پایین کندل ها ظاهر می شوند. این Fractalها وقتی شکل می ‌گیرند که ۵ میله به روش مجزا تکرار گردند.

در واقع شما ۵ میله را احتیاج دارید تا قیمت باز و بسته شدن و پایین ترین و بالاترین نرخ را بیابید.

اندیکاتور تمساح نکات زیادی دارد که در مقاله ای مجزا در مورد آن صحبت شده است اما مختصراً لازم است بدانید که خط آبی یا آرواره ی تمساح بازه ی زمانی ۱۳ روزه را نشان می‌ دهد.

خط قرمز یا دندان تمساح بازه ی زمانی ۸ روزه و خط سبز که معروف به لب تمساح است بازه ی زمانی ۵ روزه را نمایش می دهد.

خط قرمز یا دندان تمساح بازه ی زمانی ۸ روزه و خط سبز که معروف به لب تمساح است بازه ی زمانی ۵ روزه را نمایش می دهد.

استراتژی معاملاتی فراکتال و تمساح برای خرید

استراتژی معاملاتی فراکتال و تمساح برای خرید

ابتدا باید اندیکاتورهای فراکتال و تمساح را بر روی چارتتان باز کنید. این اندیکاتورها در هر سیستمی استاندارد هستند و شما به راحتی می توانید آن ها را روی چارتتان بیاندازید.

حالا باید بررسی کنید که Fractal در پایین یا بالای دندان الگیتور شکل گرفته است یا نه؟

اگر در خرید معاملاتی تان چنین حالتی رخ دهد یعنی یک Fractal زیر خط دندان تمساح، پیش از باز بودن پوزیشن نمایان شود، آن خرید معتبر نیست.

یا اگر Fractal برروی کندلی پدیدار شود که در بالای دندان تمساح است نشانه ی معامله ی خرید معتبر است.

دلیل این که Fractal در این حالت بر روی شمع شکل گرفته این است که بالاتر از Fractal پیش از خود است.

توجه داشته باشید برای معامله ی خرید، حرکت نرخ باید حداقل ۵ کندل پی ‌در پی در بالای دندان تمساح قرار گیرد.

علت این که ۵ شمع پی ‌در پی حداقل باید شکل بگیرد این است که لازم است وقت شکل گرفتن پولبک را نیز در نظر بگیرید.

یعنی احتمال دارد جریان بازگشتی شکل بگیرد یا حرکت نرخ در بازار خنثی شود. هم چنین برای انجام پوزیشن خرید، خط های تمساح نباید همدیگر را قطع کرده باشند.

چنین برای انجام پوزیشن خرید، خط های تمساح نباید همدیگر را قطع کرده باشند.

در حقیقت وقتی این اتفاق بیفتد نشانه ی این است که باید بازار را ترک کنید و از معامله خارج شوید؛ چون به احتمال قوی تمساح اصطلاحا به خواب رفته و حرکت نرخ معکوس یا ثابت خواهد شد.

استراتژی معاملاتی فراکتال و تمساح برای فروش

در وهله ی اول باز باید دو اندیکاتور فراکتال و الیگیتور را روی چارت تان بیندازید.

در وهله ی بعد باید یک Fractal پایینی، زیر دندان تمساح باشد و حرکت نرخ هم باید حداقل ۵ کندل پی در پی در زیر دندان تمساح بزند.

وهله ی سوم لازم است روند نرخ در زیر کندل فراکتال دچار شکست شود که در وهله ی اول کندل Fractal شناسایی شده است.

مرحله آخر هم زمانی است که دو خط تمساح همدیگر را قطع کردند که در این صورت لازم است از معامله تان خارج شوید.

جمع بندی کاربرد اشکال فراکتال در بازارهای مالی

کاربرد اشکال فراکتال در بازارهای مالی

دانستید که این اشکال قابلیت تکرار شدن را دارند و از آن ها در ساخت برنامه های زیادی استفاده می کنند.

در فراکتال ها کاملاً بدیهی است که بازه های زمانی اندیکاتور فراکتال پایین ‌تر میکروسکوپیک و حرکت ها دارای بُردهای کم تری هستند.

بالعکس بازه ‌های زمانی بالاتر ماکروسکوپیک است و‌ حرکت ها دارای بردهای زیادتری هستند.

در کل این گونه می‌ توان گفت که دید فراکتالی به بازارهای سرمایه می ‌تواند سبب بهبود تحلیل ‌تکنیکال شما شود.

اما استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر، ترکیبی از فراکتال و تمساح بیل ویلیامز است که برای انجام خرید و فروش لازم است به نکاتی که بیل ویلیامز به آن ها اشاره کرده، توجه کنید.

دید فراکتالی به بازارهای سرمایه می تواند سبب بهبود تحلیل تکنیکال شما شود.

در کل این سبک ترکیبی معاملاتی را حتما اول با سرمایه ی کم امتحان کنید و پس از کسب تجربه در این زمینه اگر تمایل داشتید آن را به استراتژی تان اضافه نمایید.

جهت کسب اطلاعات بیش تر هم می توانید مقالات مرتبط دیگر در این زمینه را از سایت آکادمی طهرانی مطالعه کنید.

بیل ویلیامز تحلیل تکنیکال اندیکاتور

بیل ویلیامز تحلیل تکنیکال اندیکاتور

ساعد نیوز: بیل ویلیامز، معامله گر معروف و یکی از چهره های تاثیرگذار تحلیل تکنیکال معاملات بورس جهان است. ویلیامز از اندیکاتورهایی در تحلیل تکنیکال خود استفاده می کند که شناخته شده ترین آن الیگیتور استبیل ویلیامز برای درک ساختار جامع بازار، توصیه کرد تا بازار از طریق پنج جنبۀ زیر تجزیه و تحلیل شود: که در این متن به آنها می پردازیم.

بیل ویلیامز، معامله گر معروف و یکی از چهره های تاثیرگذار تحلیل تکنیکال معاملات بورس جهان است. ویلیامز از اندیکاتورهایی در تحلیل تکنیکال خود استفاده می کند که شناخته شده ترین آن الیگیتور است.قبل از هر چیز اگر بخواهیم تعریفی از اندیکاتور بیان کنیم درواقع ابزاری است که با اعمال روابط ریاضی مشخص روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو شکل می گیرد. که در جهت تحلیل قیمت سهام یا شاخص بازار کاربرد دارد. اسیلاتورها یا نوسانگرها نیز یکی از زیرمجموعه های اندیکاتورها محسوب می شوند که حول یک خط مرکزی یا میان سطوح معینی نوسان می کنند و سعی دارند ما را از میزان هیجانات خریدوفروش در معاملات بورس آگاه سازند.

در مباحث آموزش بورس اندیکاتورها معامله گران را جهت تحلیل تکنیکال سهم کمک می کنند. بیل ویلیامز برای درک ساختار جامع بازار، توصیه کرد تا بازار از پنج جهت تجزیه و تحلیل شود :

  • اولین بعد بازار Space یا فاصله نام دارد که با اندیکاتور Fractal شناسائی می شود
  • دومین بعد بازار انرژی نام دارد که با اندیکاتور Awesome Oscillator شناسائی می شود
  • سومین بعد بازار نیرو نام دارد که با اندیکاتور Acceleration/Deceleration Oscillator شناسائی
    می شود
  • بعد چهارم بازار، Zone Trading است که ترکیب ابعاددوم و سوم است
  • بعد پنجم بازار نیز، Balance Trading می باشد

بیل ویلیامز برای تبیین این پنج بعد بازار ابتدا اقدام به معرفی دو گونه از شرایط بازار یعنی بازار “روند (Trend) و مسطح (Range) ” با معرفی یک اندیکاتور به نام تمساح کرده است.

اندیکاتور تمساح (Alligator)

این اندیکاتور از ترکیب سه میانگین متحرک ساده که هر یک نامی از اجراء دهان تمساح گرفته، تشکیل شده است شامل :

  • آرواره(Jaws) که میانگین متحرک ساده ۱۳ دوره ای است و با رنگ آبی در اندیکاتور مشخص شده است.
  • دندان(Teeth) که میانگین متحرک ساده ۸ دوره ای است و با رنگ قرمز در اندیکاتور مشخص شده است.
  • لب ها(Lips) که میانگین متحرک ساده ۵ دوره ای است و با رنگ سبز در اندیکاتور مشخص شده است.

این اندیکاتور مانند دیگر اندیکاتور های بر مبنای خطوط میانگین متحرک، یک اندیکاتور تاخیری محسوب می شود به این معنی که معمولا” بعد از شروع روند، اخطار به شروع آن می دهد.اندیکاتور تمساح زمانی که چهار عنصر قیمت، لب ها، دندان و آرواره به ترتیب قرار بگیرند در یک روند بوده(تمساح در حال شکار است) و زمانی که داخل همدیگر بروند به معنی Range شدن بازار می باشد (تمساح در حال استراحت است). معمولا” تمساح بعد از یک استراحت، گرسنه شده و اقدام به شکار می کند و بعد از شکار نیز به استراحت می پردازد. به چارت زیر توجه نمائید که اندیکاتور تمساح، دو روند نزولی که بین آن تمساح استراحتی کوتاه می کند را نشان می دهد. در چارت زیر، مشاهده می نمائید که چهار عنصر مذکور به ترتیب قرار دارند به گونه ای که قیمت در زیر لبها ، لبها در زیر دندان و دندان در زیر آرواره قرار گرفته است (در روند صعودی ترتیب قرارگرفتن آنها، معکوس می باشد به طوری که قیمت در بالای لب ها، لب ها در بالای دندان و دندان در بالای آرواره قرار می گیرد).

اندیکاتور فراکتال بیل ویلیامز

فراکتال ها به صورت فلش هایی هستند که در بالا و پایین کندل ها (شمع ها) قرار می گیرند. این فراکتال ها زمانی که پنج کندل مجزا داشته باشیم شکل می گیرد. وجود پنجمین کندل یا میله سبب می شود تا بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت پدیدار شوند. درواقع زمانی که یک کندل بالا یا پایین تشکیل دهد اگر از دو کندل قبلی و بعدی خود بالاتر یا پایین تر باشد یک فراکتال به وجود آورده است.

فراکتال در تحلیل تکنیکال به دو صورت ایجاد می شود:

  • Bullish Fractal، شامل سه کندل صعودی و دو کندل نزولی است.
  • Bearish Fractal، شامل سه کندل نزولی و دو کندل صعودی است.

هر فراکتال که تشکیل می شود در صورت صعودی بودن تمام فراکتال های صعودی قبل از خود را باطل می کند و اگر نزولی باشد تمام فراکتال های نزولی قبل خود را بی اعتبار می نماید. درواقع فراکتال های پیش رو دارای اهمیت بوده و در سفارش گذاری کاربرد دارند.از طرفی فراکتال هایی که داخل خطوط الیگیتور تشکیل می شوند، فاقد اعتبار هستند. بااین وجود اگر فراکتال جدیدی داخل خطوط تمساح تشکیل شود بازهم فراکتال های ماقبل خود را باطل می کند.

سیگنال مربوط به دومین بعد بازار،Awesome Oscillator

این اندیکاتور از مجموعه اندیکاتورهای بیل ویلیامز است که با نام اختصاری AO در چارت نمایش داده می شود و فاصله ی بین دو میانگین متحرک ۳۴ دوره ای و ۵ دوره ای را با خطوط هیستوگرامی سبز و قرمز نشان می دهد که در آن، هر گاه طول یک کندل در چارت از طول کندل قبلیش بیشتر باشد خط هیستوگرام سبز شده و اگر طول یک کندل از کندل قبلیش کمتر باشد خط هیستوگرامی آن قرمز می شود. شکل زیر چارتی را نشان می دهد که این اندیکاتور به آن اضافه شده است.

در مجموع شش نوع سیگنال در خطوط هیستوگرامی سبز و قرمز این اندیکاتور به شرح زیر وجود دارد

سیگنال خرید بشقابی (DiB) : سیگنال خرید شامل سه خط هیستوگرامی متوالی در بالای خط صفر این اندیکاتور می باشد به گونه ای که خط اول بلند تر از خط وسطی بوده و می تواند به هر دو رنگ سبز یا قرمز باشد، خط وسطی قرمز بوده و خط سوم که خط سیگنال است می بایست سبز باشد

سیگنال فروش بشقابی (DiS) : سیگنال فروش شامل سه خط هیستوگرامی متوالی در زیر خط صفر این اندیکاتور می باشد به گونه ای که خط اول بلند تر از خط وسطی بوده و می تواند به هر دو رنگ سبز یا قرمز باشد، خط وسطی سبز بوده و خط سوم که خط سیگنال است می بایست قرمز باشد.

سیگنال خرید تقاطع خط صفر (CrB) : این سیگنال زمانی حادث می شود که خطوط هیستوگرام، خط صفر را به سمت بالا قطع می کنند، در این حالت اولین خط سبز هیستوگرام سیگنال خرید است.

سیگنال فروش تقاطع خط صفر (CrS) : این سیگنال زمانی حادث می شود که خطوط هیستوگرام، خط صفر را به سمت پائین قطع می کنند، در این حالت اولین خط قرمز هیستوگرام سیگنال فروش است.

سیگنال خرید قله های دوقلو (۲pB) : این سیگنال زمانی حادث می گردد که خطوط هیستوگرام دو قله در پائین خط صفر ایجاد نمایند به گونه ای که قله دوم نزدیک تر از قله ی اول به خط صفر باشد.

سیگنال فروش قله های دو قلو (۲pS) : این سیگنال زمانی حادث می گردد که خطوط هیستوگرام دو قله در بالای خط صفر ایجاد نمایند به گونه ای که قله دوم نزدیک تر از قله ی اول به خط صفر باشد.

نکته مهم : سیگنالهای فوق از دو قانون مهم تبعیت می کنند : ۱- هر کدام از سیگنالهای فوق تنها زمانی معتبر می شوند که بعد از شکل گیری آنها، در چارت قیمت یک فرکتال در بیرون از آرواره تمساح (خط آبی) شکل گرفته باشد. ۲- در زمان ورود به بازار با پوزیشن خرید می بایست رنگ هیستوگرام در لحظه ورود به بازار سبز بوده و برای ورود به بازار با پوزیشن فروش باید رنگ هیستوگرام در لحظه ورود به بازار قرمز باشد.

اندیکاتور AC بیل ویلیامز ( Accelerator Oscillator):

در تحلیل تکنیکال اگر بتوانیم حرکت روند سهم را قبل از شروع آن متوجه شویم، می توانیم زودتر وارد عمل شویم. قبل از اینکه اندیکاتور AOتغییر جهت دهد اندیکاتورAC تغییر جهت می دهد. درواقع این اندیکاتور بیل ویلیامز قبل از رسیدن به موقعیت خرید یا فروش هشدار می دهد.به عبارت دیگر آخرین چیزی که در چارت تغییر جهت می دهد قیمت است که قبل از آن AO و قبل از این اندیکاتور، AC تغییر جهت می دهد.

AC تنها یک مدل سیگنال دارد و کراس AC از خط صفر هیچ معنایی ندارد. در اندیکاتور AO زمانی که الیگیتور دهانش را به یک سمت باز می کند. بر اساس سه سیگنال وارد معامله می شویم اما در AC زمانی سیگنال داریم که پرایس بارها یا بالای خط صفر باشد یا پایین خط صفر تشکیل شود.

در روند صعودی دو حالت پیش می آید:

  • اگر AC بالای خط صفر باشد، بعد از دو پرایس بار سبز، در پرایس بار سبز سوم یک سیگنال برای خرید دریافت می کنیم.
  • اگر AC پایین خط صفر باشد، بعد از سه پرایس بار سبز، در پرایس بار سبز چهارم وارد معامله خرید می شویم.

در روند نزولی دو حالت داریم:

  • اگر AC بالای خط صفر باشد، بعد از سه پرایس بار قرمز، در پرایس بار قرمز چهارم وارد معامله فروش می شویم.
  • اگر AC پایین خط صفر باشد، بعد از دو پرایس بار قرمز، در پرایس بار قرمز سوم وارد معامله فروش می شویم.
  • AC قبل از AO بازار را پیش بینی می کند و هرگاه AOواکنش نشان می دهد، قیمت شروع به حرکت می کند

Zone Trading : سیگنال مربوط به بعد چهارم بازار

بعد چهارم بازار در سیستم معاملاتی بیل ویلیامز مربوط است به ترکیب دو اندیکاتور AO و AC به گونه ای که خطوط هیستوگرامی هر دو اندیکاتور یک رنگ باشند ( برای این حالت بهتر است چارت قیمت در حالت بار قرار بگیرد).

  • سیگنال خرید زمانی حادث می گردد که حداقل دو هیستوگرام سبز رنگ متوالی در هر دو اندیکاتور شکل گرفته باشد به گونه ای که در چارت قیمت، قیمت بسته شدن در Bar متقارن هیستوگرام دوم، بالاتر از قیمت بسته شدن Bar متقارن هیستوگرام اول باشد.
  • سیگنال فروش زمانی حادث می گردد که حداقل دو هیستوگرام قرمز رنگ متوالی در هر دو اندیکاتور شکل گرفته باشد به گونه ای که در چارت قیمت، قیمت بسته شدن در کندل متقارن هیستوگرام دوم، پائین تر از قیمت بسته شدن کندل متقارن هیستوگرام اول باشد.
  • .تعداد خطوط هم رنگ معمولا” بین ۵ تا ۷ خط می باشند که بهتر است معامله پس از پنجمین خط هیستوگرامی هم رنگ بسته شود

سیگنال مربوط به بعد پنجم بازار: Balance Line Trading

بعد پنجم بازار در سیستم معاملاتی بیل ویلیامز مربوط است به ترکیب اندیکاتور Alligator به عنوان Balance Line و بارهایی از چارت قیمت به عنوان Base Bar که در آن بالاترین قیمت کمتر از بالاترین قیمت در بار قبل ازآن می باشد (برای این حالت بهتر است چارت قیمت در حالت بار قرار بگیرد).

سیگنال خرید بالای خطوط اندیکاتور Alligator : برای این منظور فرض کنید از بارهای چارت قیمت در عکس زیر تنها بار شماره ۱ و بارهای قبل از آن را می بینید (بار شماره ۱ را Base Bar در نظر می گیریم زیرا بالاترین قیمت در آن کمتر از بالاترین قیمت در بار قبل از آن می باشد). در این حالت یک Buy Stop یک پیپ بالای High ی بارقبل از بار شماره۱ قرارمی دهیم، حال، بارشماره ۲ شکل می گیرد و چون High آن کمتر از High بار شمار ۱ است، این دفعه بار شماره ۲ را Base Bar در نظر می گیریم و Buy Stop قبلی را کنسل کرده و یک Buy Stop جدید، یک پیپ بالاتر از High ی بار شماره ۱ قرار می دهیم. این کار را تا زمانی که به Base Bar اصلی، یعنی بار B برسیم تکرار می کنیم (بار B به این دلیل Base Bar اصلی است چرا که وقتی بار شماره ۴ شکل می گیرد دیگر High آن کمتر از High ی بار B نیست) در این حالت Buy Stop را در بالای بار شماره ۳ قرار داده و تا زمانی که Base Bar تغییر نکند آن را کنسل نمی کنیم. حال بار شماره ۵ شکلمی گیرد هنوز به حد خرید در حال انتظار خود (Bye Stop) نرسیده ایم و بار اصلی نیز تغییر نکرده است. زمانیکه بار شماره ۶ شکل می گیرد وارد بازار شده ایم.

سیگنال خرید زیر خطوط اندیکاتور Alligator: فرض کنید به بار اصلی یعنی B رسیده ایم (در این حالت به ۲ بار احتیاج داریم که High ی آنها بیشتر تر از High بار B باشد که در شکل روبرو بارهای ۳ و ۱ هستند). وقتی بارهای ۴ و ۵ شکل می گیرند هنوز بار اصلی تغییر نکرده است و خرید در حال انتظار ما (Buy Stop) یک پیپ بالاتر از بار شماره ۳ قرار دارد. زمانی که بار شماره ۶ شکل می گیرد خرید در حال انتظار ما اجرائی می شود.

سیگنال فروش بالا و پائین خطوط اندیکاتور Alligator: بر عکس حالات گفته شده می باشد به گونه ای که برای فروش زیر خطوط اندیکاتور همانند خرید بالای این خطوط عمل کرده (با این تفاوت که در این حالت به جای یک High به یک Low که از Low کندل اصلی پائین تر باشد احتیاج داریم) و برای فروش بالای خطوط اندیکاتور نیز همانند خرید زیر این خطوط عمل میکنیم (با این تفاوت که در این حالت به جای دو High به دو Low که از Low کندل اصلی پائین تر باشند احتیاج داریم). شکل زیر مربوط به فروش بالای خطوط اندیکاتور Alligator می باشد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا