اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال

حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟
حجم (Volume)، مقدار اوراق بهادار و یا داراییای است که در یک بازه زمانی (معمولاً روزانه) جابهجا میشود. برای مثال، حجم سهام، اشاره به تعداد سهام مبادله شده در بین بازه زمانی باز شدن، و بسته شدن بازار دارد. حجم، و تغییرات آن در طی زمان، اطلاعاتی مهم برای معاملهگران تکنیکال به شمار میرود.
نکات کلیدی:
- حجم، تعداد سهام یا دارایی مبادله شده در طی یک بازه زمانی است.
- بهطورکلی، اوراق بهاداری با حجم بالا، دارای نقدینگی بیشتری نسبت به اوراقی هستند که حجم معاملاتی پائینی دارند؛ زیرا آنها «فعالتر» میباشند.
- حجم، یک اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود، زیرا برای بررسی اهمیت حرکت قیمت در بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
- هرچه حجم یک حرکت قیمتی بیشتر باشد، آن حرکت از اهمیت بیشتری برخوردار است و هرچه حجم در طی یک حرکت قیمتی کمتر باشد، آن حرکت از اهمیت پایینتری برخوردار است.
درک مفهوم حجم
هرگونه مبادلهای که بین خریدار و فروشنده یک سهم انجام میشود، در محاسبه حجم معاملاتی کلی آن سهم؛ در نظر گرفته میشود. معامله، زمانی صورت میگیرد که خریدار قبول کند تا مبلغ مورد نظر فروشنده را بپردازد. اگر تنها 5 سهم در یک روز معامله شوند، حجم معاملاتی آن سهم در آن روز، برابر با عدد 5 بوده است.
برای آشنایی با میانگین حجم معاملات روزانه مقاله آموزشی «میانگین حجم معاملات روزانه» را مطالعه نمایید.
تمامی بازارهای مبادلاتی، حجمهای معاملات را ثبت کرده و آنها را به شکل اطلاعات حجم معاملاتی (trading volume)، بهصورت رایگان و یا با دریافت هزینهای با کاربران خود به اشتراک میگذارد.
اعداد مربوط به حجمهای معاملاتی، ساعتی یکبار طی روز معاملاتی بروز رسانی میشوند. البته در نظر داشته باشید که این گزارشهای منتشرشده، تخمینی میباشند. همچنین میزان کلی حجم معاملاتی که در پایان روز اعلام میشود نیز عددی تخمینی است.
اعداد واقعی و دقیق، در روز بعدی منتشر میشوند. همچنین ممکن است سرمایهگذاران به دنبال حجم تیک (tick volume) یک سهم، و یا تغییرات در قیمت قراردادها (changes in contract’s price)، بهعنوان جایگزینی برای حجم معاملاتی باشند. زیرا قیمتها در حجمهای معاملاتی بالا تمایل به تغییر بیشتری دارند.
حجم معاملاتی به سرمایهگذاران در مورد فعالیت بازار و میزان نقدینگی (liquidity) آن اطلاعرسانی میکند. میزان حجم معاملاتی بالاتر برای یک سهام به معنی نقدینگی بالا، اجرای بهتر دستورات معاملاتی و بازاری فعال برای متصل کردن خریداران و فروشندگان به یکدیگر، میباشد.
زمانی که سرمایهگذاران در مورد جهت حرکت بازار مُردد هستند، حجم معاملاتی در قراردادهای آتی افزایش مییابد، که باعث میشود که قرارداد اختیار معامله (options) و قراردادهای آتی (futures) مربوط به این سهام، بهصورت فعالتری مورد معامله قرار گیرند.
حجمهای معاملاتی بهصورت کلی حین باز شدن و بسته شدن بازارها، بالاتر میباشند. همچنین میزان این حجمهای معاملاتی در روزهای دوشنبه و جمعه بالاتر است. به یاد داشته باشید که حجمهای معاملاتی در ظهر و همچنین روزهای پیش از تعطیلات، کاهش پیدا میکنند.
حجم در تحلیل تکنیکال
برخی از سرمایهگذاران از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، استراتژی که بر اساس قیمت سهام بنا شده و بهمنظور تصمیمگیری برای ورود به یک سهم از آن استفاده میشود.
تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیدا کردن نقاط ورود و یا خروج هستند. سطوح حجم بازار نقشی مهم را در یافتن این نقاط بازی میکنند، و میتواند سرنخهایی برای پیدا کردن بهترین نقاط ورود و یا خروج از بازار را به ما بدهند.
حجم، یک اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود، زیرا برای بررسی میزان اهمیت حرکات بازار از آن استفاده میشود. اگر قیمتها در بازار، حرکت بزرگی را در یک بازه زمانی داشته باشند، قدرت این حرکت به دو شکل تفسیر میشود:
- یا این قدرت حرکتی به روند ما اعتبار بیشتری میدهد
- ایجاد بدبینی در خصوص حجم معاملاتی در آن بازه زمانی، میکند.
هر چه حجم معاملاتی در یک حرکت قیمتی بالاتر باشد، آن حرکت از اهمیت بیشتری در تحلیل ما برخوردار خواهد بود. بهطور عکس، اگر حجم معاملاتی در یک حرکت قیمتی پایینتر باشد، آن حرکت اهمیت پایینتری خواهد داشت.
حجم یکی از شاخصههای اصلی در اندازهگیری قدرت حرکت سهام، برای معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال میباشد. از دیدگاه مزایدهای (َauction perspective)، زمانی که خریداران و فروشندگان در یک قیمت خاص در بازار به فعالیت بیشتری میپردازند، حجم معاملاتی بالاتری را نیز در آن نقطه از بازار شاهد خواهیم بود.
تحلیلگران از نمودارهای میلهای ( bar charts) برای تشخیص سریع سطوح حجم استفاده میکنند. نمودارهای میلهای همچنین تشخیص روند در حجمهای معاملاتی را آسانتر میکنند. زمانی که میلهها در یک نمودار میلهای از میانگین بالاتر باشند، نشانههایی از حجم معاملاتی بالا و یا قدرت بیشتر بازار، در یک قیمت خاص را شاهد هستیم.
با بررسی نمودارهای میلهای، تحلیلگران میتوانند از حجم معاملاتی بهعنوان یک تأییدیه حرکات قیمتی، استفاده کنند. اگر حجم در هنگام حرکات صعودی و یا نزولی قیمت افزایش پیدا کند، حرکت مد نظر یک حرکت قدرتمند خواهد بود.
اگر معاملهگران قصد گرفتن تأییدیه بازگشت قیمتی در سطوح حمایتی را داشته باشند، به حجم خرید بالا (high buying volume) نگاه میکنند. بهطور عکس، اگر معاملهگران به دنبال تأییدیه شکست یک سطح حمایتی باشند به دنبال حجم معاملاتی پایین از خریداران، خواهند بود.
اگر معاملهگران بخواهند تا تأییدیه در خصوص بازگشت قیمتی در یک سطح مقاومتی (یا سقف قیمتی) را به دست آورند، آنها به دنبال حجم فروش بالا در بازار خواهند بود. بهطور عکس، اگر معاملهگران به دنبال تأییدیه یک شکست در یک محدوده مقاومتی باشند، به دنبال حجم معاملاتی بالا از خریداران، خواهند بود.
دیگر ملاحظات
در دوران اخیر، معاملهگرانی که با تناوب بالا به معامله میپردازند (High Frequency Traders – HFT) و صندوقهای سرمایهگذاری در شاخصها (Index Funds)، بخش مهمی از حجمهای معاملاتی در بازارهای ایالاتمتحده آمریکا را تشکیل دادهاند.
با استناد به تحلیل سال 2017 موسسه JP Morgan، سرمایهگذاران منفعل مانند صندوقهای قابل معامله در بازار بورس (Exchange traded funds – ETFs) که از الگوریتمهای متناوب برای معاملهگری استفاده میکنند، حدود 60 درصد از کل حجم معاملاتی در بازار را تشکیل دادهاند.
در حالیکه معاملهگران بنیادی اختیاری (fundamental discretionary traders) – یا معاملهگرانی که پیش از سرمایهگذاری، به بررسی عوامل بنیادی تأثیرگذار در قیمت سهام میپردازند – تنها 10 درصد از کل حجم معاملاتی در بازار را تشکیل دادهاند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید. مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
اندیکاتور مومنتوم (Momentum) در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
اندیکاتور مومنتوم یکی از اعضای خانواده اسیلاتورها و محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای سرمایهگذاران در بازار رمزارزها است. اندیکاتورهای تکنیکال، در خانواده اسیلاتورها، میان 2 مقدار شدید که سیگنالهای معاملاتی در رابطه با خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد بازار ارزهای دیجیتال را ایجاد میکنند، در نوسان هستند. در کنار اندیکاتور Momentum اسیلاتورها شامل شاخص جریان پول (MFI)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، نرخ تغییر (ROC) و اسیلاتور تصادفی (Stochastic) میشوند.
ساختار اندیکاتور مومنتوم چگونه است؟
اندیکاتور Momentum برای تعیین شتاب قیمت سرمایه از طریق اندازه گیری سرعت تغییر قیمت استفاده میشود. در اصل حرکت بازار با مد نظر گرفتن دائم اختلاف قیمت در یک دوره زمانی معلوم، اندازهگیری میگردد. برای ساخت یک خط مومنتوم، قیمت بسته شدن روز اول از قیمت بسته شدن روز آخر، کم و سپس مقدار منفی یا مثبت به دست آمده، حول خط صفر رسم میشود.
فرمول محاسبه اندیکاتور Momentum
M = V –Vx
- V: آخرین قیمت
- Vx: قیمت بستهشده x چند روز قبل
در بیشتر ابزارهای نمودار موجود در صرافیهای ارز دیجیتال، میتوانید در دوره های 10 الی 14 روزه که متداول ترین دوره ها در بین سرمایهگذاران هستند؛ مقدارهای گوناگون تعیین کنید تا اندیکاتور مومنتوم آن را با قیمت بسته شدن فعلی، مقایسه کند.
استفاده از اندیکاتور مومنتوم برای ترید ارزهای دیجیتال
در بازار ارزهای دیجیتال، سرمایهگذاران از شاخص مومنتوم به روشهای گوناگون استفاده میکنند. به صورت کلی، از این اندیکاتور برای معامله رمزارزها به 3 شکل زیر استفاده میشود:
Riding the Trend (دنبال کردن خط روند)
راحتترین راه برای استفاده از این شاخص، دنبال کردن خط حرکت مومنتوم است.
در این نمودار قیمت، ما شاهد کاهش قیمت در کوتاه مدت هستیم؛ چون خط مومنتوم به پایین ترین سطح میرسد و سپس با افزایش قیمت BTC، در طول مسیر بهبود مییابد. اندیکاتور مومنتوم در این نمودار معلوم میکند که شرایط بازار از نزولی به صعودی تغییر میکند؛ یعنی به زودی فرصتهای معاملاتی بسیاری برای سرمایهگذاران کوتاهمدت، ایجاد خواهد شد.
Trading Extremes (خرید و فروش در کف و سقف)
در مقابل استراتژی Riding the Trend، استراتژی Trading Extremes قرار دارد. از این مدل زمانی استفاده میشود که قصد دارید به کمترین قیمت بخرید یا به بیشترین قیمت، بفروشید. در اصل، این استراتژی مشابه استفاده از RSI برای فروش بیش از حد (Oversold) و خرید بیش از حد (Overbought) در بازار ارزهای دیجیتال است برای اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال معلوم کردن حداکثر و حداقل، از مقادیر +400 و -400 استفاده شده است. همان گونه که میبیند، پس از پشت سر گذاشتن مقدار حداقل، شرایط بازار برعکس شده و بهبود یافته است. البته لازم به ذکر است که همیشه پس از یک بازه فروش بیش از حد، نباید انتظار چنین وضعیتی را داشت. به همین خاطر است که میگویند در تحلیل تکنیکال، باید از اندیکاتورهای گوناگون برای کسب نتیجه بهتر استفاده کرد.
Divergence (واگرایی)
واگرایی یکی از پدیدههای رایج، در بسیاری از اندیکاتورها است. در این شرایط، وضعیت تغییرات نمودار قیمت، درست برعکس تغییرات اندیکاتور مومنتوم است؛ یعنی حرکت بازار در حال صعود و رشد است و قیمت میتواند از اندیکاتور مومنتوم بگذرد یا بالعکس!
سخن پایانی
یادگیری تحلیل تکنیکال، یکی از نخستین مراحلی است که پیش از خرید ارز دیجیتال باید آن را پشت سر بگذارید! یکی از قسمتهای مهم یادگیری تحلیل تکنیکال، آشنایی با انواع اندیکاتورها و سیگنالهای تولیدی هر کدام است. در این مقاله، ما در مورد اندیکاتور مومنتوم و سیگنالهای آن برای معامله ارز دیجیتال، صحبت کردیم. گرچه آشنایی و استفاده از شاخص Momentum به شما برای تصمیمگیری بهتر در خصوص انتخاب بهترین زمان خرید یا فروش کمک بزرگی میکند، اما همه آن چیزی نیست که برای موفقیت و کسب سود در بازار ارزهای دیجیتال به آن احتیاج دارید! درنتیجه به استفاده از یک شاخص اکتفا نکنید و به صورت حرفهای برای یادگیری تحلیل بنیادی و تکنیکال، قدم بردارید.
۵ نکته مهم درباره تحلیل تکنیکال که باید بدانید
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد.
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد. روشهایی که معامله گران بازار را تحلیل تکنیکال می کنند متفاوت هستند. آنها از خطوط روند، سطوح مقاومت و حمایت، اندیکاتورها، استراتژی معاملاتی یکسانی استفاده نمیکنند. چیزی که هنگام طراحی استراتژی معاملاتی باید در نظر داشته باشید این حقیقت است که یک ترفند یا یک اندیکاتور جادویی که بتواند همیشه سودآور باشد وجود ندارد. چیزی که یک تریدر هنگام ساختن استراتژی معاملاتی باید در ذهن داشته باشد یک چارچوب مناسب برای تحلیل تکنیکال است. در اینجا به این چارچوب اشاره ای می کنیم.
۱ – تنها یک بازه زمانی وجود ندارد
وقتیکه در حال ساخت یک مدل تحلیل تکنیکال برای معاملات کوتاه مدت که اغلب از ۵ دقیقه تا چند ساعت است هستید، به نظر میرسد که باید تمرکز را برروی بازه های زمانی یا TimeFrame های کوتاه مدت و یک روزه بگذارید. ولی میدانیم که تحلیل تکنیکال مبتنی بر نمودارها بر اساس بازه های زمانی متفاوت است و بازه های زمانی کوتاه مدت، خود بخشی از بازههای زمانی بلند مدت تر هستند و از بازههای بلند مدت تر متاثر میشوند.
این بدین معنی است که، وقتیکه ما در حال مطالعه و ساخت یک مدل بر مبنای بازه زمانی کوتاه مدت یک روزه هستیم، باید گاهی تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر نیز بگذاریم و برای مثال بررسی کنیم که در چند روز، چند هفته و حتی چند ماه گذشته در نمودار چه اتفاقاتی افتاده است.
در اینصورت است که می توانیم نمایی بازتر از اتفاقات بازار داشته باشیم و روندهای کوتاه مدت را بهتر و دقیق تر بررسی کنیم. همچنین می توانیم نقاط مهم تغییر روند را در کنار سطوح مقاومت و حمایت شناسایی کنیم که ممکن است در بازه های اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال کوتاه مدت دیده نشوند.
در هنگام معامله کردن، وقتیکه سیگنالی از یک میانگین متحرک در بازه زمانی یک ساعته دریافت میکنید، می توانید نمودار یک روزه را نیز بررسی کنید و اگر سیگنالی مشابه دریافت کردید، میتوانید دلیل محکم تر برای انجام معامله داشته باشید. در غیر اینصورت سیگنال می تواند نامعتبر باشد.
در نتیجه، زمانیکه می خواهید معاملات کوتاه مدت انجام دهید، پس از بررسی بازه های زمانی کوتاه مدت، تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر ببرید تا از معامله ای که می خواهید انجام دهید مطمئن شوید. سپس دوباره به چارت کوتاه مدتتر برگردید و ترید کوتاه مدت خود را انجام دهید.
۲ – خطوط مقاومت و حمایت خطوط باریک روی چارت نیستند بلکه نواحی نسبتا گستردهای هستند
زمانیکه در حال بررسی و تحلیل خطوط مقاومت و حمایت هستید، بهتر است که به آنها بعنوان نواحی عمومی برای خرید و فروش احتمالی نگاه کنید. نکته مهم درباره آنها این حقیقت است که خطوط مقاومت و حمایت خطی باریک روی نمودار نیستند، بلکه نواحیای هستند که یک قیمت دقیق را نشان نمی دهند.
بنابراین زمانیکه در حال شناسایی و طراحی سطوح مقاومت و حمایت هستید، باید این انعطاف پذیری را در استراتژی خود داشته باشید که قیمت ها ممکن است از خط شما گذر کنند و یا در نزدیکی آن بازگشت کنند. بنابراین باید همیشه حاشیهای برای خطوط مقاومت و حمایت خود در نظر بگیرید.
۳ – نداشتن پوزیشن در بازار هم نوعی پوزیشن معاملاتی است
بسیاری از معامله گران هستند که به معامله یک جفت ارز فارکس یا یک ارز دیجیتال یا یک سری از سهام علاقه دارند و احساس بهتری اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال در هنگام معامله این دارایی های بخصوص دارند و سعی می کنند که همیشه یک معامله را در آنها شناسایی کنند.
آنها بدون داشتن دلیل کافی یک معامله را به امید سود به خود تحمیل می کنند واغلب در جهت غلط قرار می گیرند. گاهی معامله نکردن و منتظر ماندن برای دریافت سیگنالی معتبر تنها کاری است که باید انجام دهید، زیرا در غیر اینصورت احتمال از دست دادن پول در معامله بیشتر از کسب سود است.
شما نیاز ندارید که همیشه در بازار موقعیت باز داشته باشید. زمانیکه در بازار موقعیت بازی ندارید، بررسی کنید که چرا هیچ معامله ای ندارید. اگر دلیل نداشتن معامله باز در بازار را متوجه شدید، پس درواقع یک پوزیشن باز در بازار دارید.
به عبارتی دیگر، اگر در بازار موقعیتی خوب و مطمئنی نمیبینید که با استراتژی معاملاتی شما متناسب باشد، تنها کاری که باید انجام دهید منتظر ماندن و باز نکردن معامله تا زمان مناسب است.
۴ – اندیکاتورها ابزاری در خدمت مدل و استراتژی معاملاتی شما هستند
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال نمیتوانند دلیل اصلی برای خرید و فروش و معامله کردن باشند. اندیکاتورها ابزاری بسیار با ارزش هستند ولی باید از آنها برای ارزیابی و تایید تصمیمات خود استفاده کنید.
هدف اصلی در تحلیل تکنیکال، رسیدن به یک توانایی برای تحلیل چارت است. یعنی یک تریدر با استفاده از پرایس اکشن، الگوها و تغییرات قیمت می تواند تصمیمات خود را بگیرد و برای تایید تصمیمات خود می تواند از اندیکاتورها استفاده نماید.
در واقع، مهمترین توانایی برای یک معامله گر، توانایی تحلیل نمودار بدون استفاده از اندیکاتورهاست. سپس می تواند سیگنال خرید و فروش احتمالی خود را با سیگنالی که از اندیکاتورها می گیرد مطابقت دهد تا به تصمیم خود اعتبار بیشتری بدهد. بنابراین می تواند اندیکاتور یا اندیکاتورهایی که بیشترین پتانسیل برای استراتژی معاملاتی او دارد را تشخیص دهد و از آن حداکثر بهره را ببرد. برای آشنایی با یکی از بهترین استراتژی های تحلیل تکنیکال پست آموزشی تجارت آفرین به نام آموزش کامل تصویری تحلیل تکنیکال را ملاحظه نمایید.
۵ – خودداری از رویکرد یک بعدی
انواع استراتژی های معاملاتی می توانند درصورتی که شرایط بازار با آنها هماهنگ باشند سودآوری به همراه داشته باشند. برای مثال اگر استراتژی شما بر مبنای معامله در روندها باشد، زمانیکه یک روند شکل می گیرد بیشترین بازدهی را خواهد داشت. در اینصورت اگر بازار روندی نباشد، سیگنال های اشتباه زیادی دریافت خواهید کرد و در نتیجه استراتژی شما به خوبی جواب نمی دهد. در چنین مواقعی یک تریدر باید یک استراتژی برای بازارهای خنثی داشته باشد که بتواند در صورت وقوع چنین بازاری از آن استفاده نماید.
بنابراین عدم موفقیت یک استراتژی در یک شرایط بخصوص در بازار، بمعنی بیهوده بودن آن استراتژی نیست. بلکه شما بعنوان یک تریدر باید برای شرایط متفاوت بازار، استراتژی های متفاوتی داشته باشید تا بتوانید از آنها سود کسب کنید.
وقتیکه یک چارچوب مناسب با استفاده از ۵ نکته بالا را در کنار استراتژی تحلیل تکنیکال قرار دهید، موفقیت در بازار آسان اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال میشود. تنها چیزی که بعد از آن نیاز دارید عدم انحراف از این چارچوب است.
کاربرد اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
شما در هر شغل و حرفهای که مشغول به کار باشید، نیاز به یک سری ابزار خاص دارید تا بتوانید کارتان را بهتر و دقیقتر انجام دهید. برای مثال یک پزشک به فشارسنج، اتوسکوپ، گوشی پزشکی و … نیاز دارد و یک معمار هم به تخته رسم و قلم راپید و خطکش. حال یک تحلیلگر و سرمایهگذار در بازار ارزهای دیجیتال هم به ابزارهایی نیاز دارد تا بتواند تحلیل درستی از حرکات بازار داشته باشد. یکی از این ابزارهای کاربردی، اندیکاتورها هستند. در واقع، اندیکاتورها ابزارهایی در نمودار هستند که از طریق محاسبات ریاضی، اطلاعات بیشتری راجع به قیمت در اختیار ما قرار میدهند. با استفاده از اندیکاتورها میتوانیم زمان مناسب برای ورود به پوزیشن در هر سهم را انتخاب نماییم. در ادامهی این مطلب از سایت آموزش و استخدام چراغ به بررسی مفهوم اندیکاتور، انواع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال و معرفی اندیکاتورهای پرکاربرد در ارزهای دیجیتال خواهیم پرداخت.
منظور از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال چیست؟
در حقیقت منظور از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال مجموعهای از اطلاعات میباشد که با استفاده از فرمولهای خاصی استنتاج میگردند. اطلاعات ورودی که از آنها برای به دست آوردن اندیکاتورها استفاده میشود، میتواند ترکیبی از قیمتهای آغازین (Open)،پایانی (Close)،سقف (High) و کف (Low) یک بازهی زمانی باشد. اطلاعات قیمت میتواند تنها شامل قیمت آغازین، پایانی، سقف، کف و یا ترکیبی از اینها باشد. این اطلاعات در قالب فرمولهای سادهی ریاضی و بعضاً پیچیدهای قرار میگیرد. خروجی نهایی به شکل یک گراف نمایش داده خواهد شد. این گراف در واقع روی قیمتها قرار میگیرد و یا به صورت یک پنجرهی مجزا از قیمتها میباشد. این پنجرهی مجزا و منحنیای که به شکل دیاگرام در داخل آن قرار دارد، به نام اندیکاتور شناخته میشود. تحلیلگران با توجه به اتفاقاتی که روی چارت رخ میدهد این دیاگرام را تجزیه و تحلیل مینمایند و نقاط خرید یا فروش به موقع سهم را تشخیص میدهند.
نکته: هیچگاه از اندیکاتورها به تنهایی برای پیشبینی بازار استفاده نکنید. این نکته را همواره به یاد داشته باشید که اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بهعنوان یک مکمل میباشد. در حقیقت، اندیکاتورها ابزاری هستند که از آنها برای اطمینان خاطر از تحلیلهایی که قبلاً روی نمودار انجام دادهایم، استفاده میشود.
یکی از نکات مهم در تحلیل تکنیکال، بررسی اندیکاتورها است.
آشنایی با اندیکاتورها و نحوه ترکیب اندیکاتورهای مناسب و کمک به عدم ایجاد سیگنالهای اشتباه، یک اقدام موثر در تحلیل تکنیکال خواهد بود.
ندیکاتورها بطور کلی در سه دسته جای میگیرند.
در صورتی که اندیکاتورهای یک طبقه خاص را با هم ترکیب کنیم افزونگی اندیکاتور انجام دادهایم. البته امکان ترکیب چند اندیکاتور از دستههای مختلف نیز با یکدیگر وجود دارد.
دستههای اندیکاتور عبارت اند از:
- اندیکاتورهای حرکت
- اندیکاتورهای تعقیب روند
- اندیکاتورهای تغییرپذیری
- اندیکاتورهای مطالعات نمودار
با ترکیب درست این اندیکاتورها و شناخت کافی درباره هرکدام و هر دسته میتوان به نتایج و اطلاعات مناسبی دست پیدا کرد. البته در صورت رعایت نشدن این موضوع و ترکیب اشتباه نیز به همان میزان کار ما گره خواهد خورد
اسیلاتور چیست و چه تفاوتی با اندیکاتور دارد؟
کار اصلی تحلیل تکنیکال در بازار های سرمایه گذاری تشخیص زمان طلایی ورود است. از ابزارهای تشخیص ورود درست به سهام، میتوان به اندیکاتور و اسیلاتور ها اشاره کرد که در قالب سیستمهای در کف معروف هستند. تیم محتوا کالج تی بورس در این مقاله به بررسی تفاوت اصلی بین اندیکاتور ها و اسیلاتور ها خواهد پرداخت. ما در این مقاله در دو بخش مختلف به تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور خواهیم پرداخت. در بخش اول با مفهوم اندیکاتور و اسیلاتور آشنا خواهیم شد. در بخش دوم با تفاوتهای اصلی اندیکاتور و اسیلاتور خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
بخش اول: اندیکاتور و اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور و اندیکاتور دو ابزار متفاوت در تحلیل تکنیکال هستند که میتوان با کمک آن ها زمان طلایی ورود به هر سهمی را تشخیص داد.
اندیکاتور در تکنیکال چیست؟
اندیکاتور ها یک بخش مهم و اساسی از تحلیل تکنیکال میباشند که در کنار باقی اندیکاتور یا اسیلاتور ها استفاده میشود و به سیستمهای خرید در کف هم معروف هستند.
به اندیکاتور ها در زبان فارسی “شاخص” یا “مقیاس” هم گفته میشود. اندیکاتور ها با استفاده از میانگین حجم معاملات، روند سهم را تشخیص میدهند. همچنین آینده حرکات سهم را پیش بینی میکند و به ما تایید و هشدارهایی برای ورود و خروج به سهم میدهد.
اندیکاتور ها در تحلیل تکنیکال به ۴ قسمت مختلف تقسیم میشوند:
روند ها (trend)
حجم ها (volume)
اندیکاتور بیل ویلیامز (bill williams)
اسیلاتور ها (oscillators)
روند ها در تکنیکال چه معنایی دارند؟
از اصلیترین ابزارهایی که میتوان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد روندها هستند. این دسته از اندیکاتور ها در بازار های فارکس و بازار جهانی کاربرد بسیار خوبی دارند. از مهم ترین ویژگی روندها میتوان گفت که آنها دنبال کننده روند هستند. به این معنی که این اندیکاتور ها بر روی، خود نمودار قرار میگیرند و بر روی چارت یا همان کندل ها سوار میشوند. از مهم ترین اندیکاتور های دنبال کننده روند میتوان اندیکاتور قوی، ایچیموکو (ichimoku kinko hyo) را مثال زد همچنین باندهای بولینگر (Bollinger bands)، اندیکاتور مووینگ اوریج (moving average) و اندیکاتور سار (parabolic sar) از این دسته میباشند. با طی کردن مراحل زیر میتوان روند ها رو در نرم افزار مفید تریدر پیدا کرد:
پنجره ی راهبر اندیکاتور ها روند ها در تکنیکال
در عکس بالا اندیکاتور بسیار قوی ایچیموکو رو مشاهده میکنید که بر روی سهم شسپا قرار گرفته است.
حجم ها
اندیکاتور حجم همان طور از اسم آنها پیداست حجم و ارزش معاملات رو مورد بررسی قرار میدهند. این اندیکاتور ها در پنجره ای جداگانه در زیر نمودار نمایش داده میشوند. از این اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال اندیکاتور ها میتوان برای ورود و خروج پول به سهم کمک گرفت و بر تنظیمات این اندیکاتور ها را میتواند بر اساس حجم معاملات یا تعداد معاملات تنظیم کرد. حجم ها ۴ اندیکاتور دارد که مهمترین آن را میتواند اندیکاتور money flow index نام برد که در بین معامله گران و تحلیل گران بازار به اسم MFI معروف است. از دیگر اندیکاتور ها میتوان volumes، on balance volume و اندیکاتور accumulation\distribution را مثال زد. همانطور که در عکس بالا میبینید سهم شاراک که اندیکاتور حجم MFI در پنجرهای جداگانه به تحلیل این سهم پرداخته است.
اندیکاتور بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال
جناب آقای بیل ویلیامز خالق یک سری از اندیکاتور ها بوده است و به خاطر تلاش بسیار زیاد ایشان یک دسته از اندیکاتور ها را به نام ایشان ثبت کردهاند. از معروف ترین اندیکاتور های بیل ویلیامز میتوان به اندیکاتور alligator نام برد.
اسیلاتور ها
اسیلاتور ها که در زبان فارسی به آنها “نوسانگر نماها” هم گفته میشود، یکی از دستههای اندیکاتور ها هستند که به ما در تشخیص ورود درست کمک میکنند. از بهترین اسیلاتور ها میتوان از اسیلاتور relative strength index با نام اختصاری RS نام برد که فوقالعاده بین معامله گران و تحلیل گران بازار محبوب هست. همانطور که در عکس بالا میبینید سهم شکربن که اسیلاتور RSI در پنجرهای جداگانه نمایش داده شده است.
بخش دوم: تفاوت های اصلی اندیکاتور و اسیلاتور ها در تکنیکال
تفاوت اول
همانطور که خواندیم اسیلاتور ها جدا از اندیکاتور ها نیستند و به عنوان یکی از شاخه های اندیکاتور ها شناخته میشوند. در واقع اسیلاتور ها جزئی از اندیکاتور ها هستند. همچنین اسیلاتور ها عموما به عنوان پنجره ای جداگانه در پایین نمودار نمایش داده میشوند. مانند اسیلاتور RSI، استوک استیک و مک دی. در طرف مقابل اندیکاتور ها عموما بر روی نمودار سهم سوار میشوند و حرکت میکنند و میتوان اولین تفاوت بین این دو را همین دانست.
تفاوت دوم
اشباع خرید
اشباع فروش
تفاوت سوم
سومین تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور را میتوان واگرایی دانست. واگرایی ها تنها در اسیلاتور ها کاربرد دارند و برای اندیکاتور ها کاربردی ندارند. همچنین از محبوب ترین اسیلاتور ها میتوان RSI و MACD را نام برد که برای گرفتن واگرایی کاربرد بسیار زیادی دارند.
نتیجه گیری
در این مقاله با ۳ تفاوت اصلی میان اندیکاتور و اسیلاتور ها آشنا شدیم. میتوان اندیکاتور و اسیلاتور ها رو در کنار هم به کار برد. و تایید ورود و خروج از سهم را بسیار قویتر کرد. ولی اینکه ترکیب کدام یک از اندیکاتور یا اسیلاتور با دیگری سیگنال قویتری میدهد، نیاز دارد که شما با شرکت در کلاس های آموزش سرمایه گذاری در بورس، نحوه خرید و فروش سهام و کسب سود در بورس را آموزش دیده باشید. چنانچه در رابطه با این مقاله سوالات و ابهاماتی برای شما وجود دارد، در پایین همین مقاله مطرح بفرمایید. تیم مدرسین و تحلیل گران کالج تی بورس آماده پاسخگویی به سوالات شما عزیزان است. به نظر شما ترکیب چه اندیکاتور و اسیلاتور هایی میتواند سیگنال و تایید قویتری صادر کند؟ [ads1]