اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری

بررسی رابطه بین توانایی مدیریت با کارایی سرمایهگذاری و ریسک کاهش قیمت سهام
ریسک ریزش قیمت سهام در بازار یکی از نگرانیهای اصلی سرمایهگذاران است و پژوهش در این زمینه میتواند برای بازار سرمایه دارای اهمیت باشد. افزایش پدیدة ریزش قیمت سهام، سبب بدبینی سرمایهگذاران در مورد سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار میشود؛ این مسئله درنهایت میتواند سبب شود که سرمایهگذاران منابع خود را از بورس اوراق بهادار خارج کنند. هدف این مقاله بررسی ارتباط بین تواناییهای مدیریت و سرمایهگذاری کارا با سقوط قیمت سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این مطالعه با استفاده از دادههای 152 شرکت موجود در بورس اوراق بهادار تهران در دورة زمانی سالهای 1385 تا 1394 به بررسی این موضوع پرداخته شد. برای اندازهگیری توانایی مدیریت از مدل دمرجیان و همکاران (2013) که مبتنی بر متغیرهای حسابداری است، استفاده شده است. دادهها به روش دادههای تابلویی و رگرسیون چند متغیره تجزیهوتحلیل شدهاند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین توانایی مدیریت و کارایی سرمایهگذاری رابطة معناداری وجود ندارد؛ درحالیکه بین توانایی مدیریت و ریسک سقوط قیمت سهام رابطة مثبت و معناداری وجود دارد.
کلیدواژهها
- توانایی مدیریتی
- کارایی سرمایهگذاری
- ریسک کاهش قیمت سهام
- بازار بورس اوراق بهادار تهران
20.1001.1.20089988.1396.9.2.4.2
عنوان مقاله [English]
A Study of the Relationship between Management Ability with Investment Efficiency and Stock Price Crash Risk
نویسندگان [English]
- Sajad Mohamadi 1
- allahkaram sallehi 2
Introduction
Stock price crash risk in the market is a key concern of investors, and research in this field is important for the capital markets. Increasing the phenomenon of stock price crash will result in investor’s pessimism about investing in the stock market, and this could finally force the investors to withdraw their investment. On the other hand, investment decisions are widely dependent on information asymmetry and agency problems. Therefore, the management ability which is a qualitative component that captures the intrinsic talent of managers by varying circumstances, can increase investment efficiency by reducing information asymmetry and agency costs, and thus provide the optimal use of resources, accountability, transparency, fairness and rights of all stakeholders companies.
Hypothesis
The aim of this study is to investigate the relationship between efficient investment and management ability with stock price crash of listed companies on the Tehran Stock Exchange.
Methods
Data of 152 listed companies on the Tehran Stock Exchange during the period of 2006 to 2015 is investigated. To measure the stock price crash risk from the regression model Hutton et al. (2009) and the investment efficiency from the extended version of Biddle et al. (2009) model and the management ability, Demerjian et al.(2013) model, based on accounting variables is used. Data are analyzed by using panel data approach and multiple regressions model.
Results
The results show that there is not a significant relationship between management ability and the investment efficiency; there is a significant and positive relationship between management ability and stock price crash risk. One of the reasons that led to such results in the Iran capital market may refer to the inability to analyze managers from the current and future conditions of the company and industry, and to utilize their intelligence and talent to achieve personal returns, raising information asymmetry and agency costs between stokholders, creditors and managers, lack of voluntary disclosure of information in accounting reportings, ups and downs of the capital market in recent years and the existence of a dominant government structure over Iran's economic system
Conclusion
There are two views regarding the impact of management ability on investment efficiency: An optimistic view, which states that a competent manager can use economic assets in order to increase shareholders' wealth in an appropriate time; and based on this view, there is a significant positive relationship between the ability of managers and investment efficiency. The pessimistic view argues that, in addition to the agency theory and conflict of interest between managers and owners, managers may use their talents in order to achieve their personal interests; or may act with high confidence and overestimate the return on investments because of their high intelligence, so that this fact will also cause losses. Our research results support pessimistic view. Therefore, the stock exchange should provide a mechanism to prevent opportunistic management practices for hoarding information and creating price bubbles and investors' uncertainty about such information.
Keywords: Management ability, Investment efficiency, Stock price crash risk, Tehran Stock Exchange.
آشنایی با مدیریت ریسک و راهکار هایی برای کاهش خطرات در کسب و کار
اول از هر چیز باید تعریف درستی از مدیریت ریسک در ذهنمان وجود داشته باشد و این تصور که مدیریت ریسک یعنی ریسک به صفر برسد اشتباه است!
مدیریت ریسک چیست؟
فرض کنید شرکت بزرگی دارید و شما مدیر شرکت هستید. در بین کارمندان شما یک کارمند از روز اول تاسیس شرکت در کنار شما بوده است و بخش های مختلف کار را به صورت کامل و دقیق یاد گرفته است و حتی کمک می کند آموزش به گروه های جدید نیز داده شود. حال فرض کنید که مدتی است کارمند مورد نظر به خوبی قبل کار نمی کند، دل به کار نمی دهد و بر روی سایر کارمندها نیز تاثیر منفی می گذارد. شما این موضوع را متوجه شده اید و او تلاش کرده اید که او را از این مسیر خارج کنید، به او پاداش داده اید و یا از روش های ترغیب کننده استفاده کردید اما باز هم تاثیر چندانی ندیده اید.
حال شما به عنوان مدیر دو راه بیشتر ندارید. راه اول اخراج کارمند است و این یعنی شرکت شما درگیر یک ریسک بسیار بزرگ می شود. به هر حال کارمند مورد نظر اگر کمتر کار می کند از هیچی بهتر است و در صورت اخراج وی می بایست کسی را پیدا کنید که تا حد زیادی به مسائل کاری تسلط دارد و این کار شاید ماه ها طول بکشد.
راه دوم شما این است که اجازه دهید او در شرکت بماند و در این صورت کارمند برای شما هم سود دارد و ضرر!
در هر دو روش مشخص شد که شما برای شرکتتان درگیر ضرر می شوید! در این راستا نیاز به مدیریت ریسک داریم!
مدیریت ریسک به ما کمک می کند در شرایط خطر آفرین نیز باز هم اهداف خود را جدی بگیریم! در واقع وقتی مدیریت ریسک به درستی دنبال شود به جای فرار از خطراتی که بر سر راه ما قرار گرفته است و مدیریت صحیح را در میدان ایفا می کنید و خطر را تا حد زیادی کاهش می دهیم.
مدیریت ریسک به این صورت است که در ابتدا ریسک شناسایی و تحلیل و ارزیابی و کنترل می شود و تمام هدف این است که نتایج نامطلوب حاصل به حداقل برسد. دقت کنید که در این راه نیاز است که یک سری حوادث قابل پیش بینی یا ناگهانی به صورت همه جانبه در نظر گرفته شود و تلاش صورت می گیرد که کسب دانش و آگاهی به شکل درستی باشد تا موقعیت بهتر و سودآوری فراهم شود.
مدیریت ریسک را با مدیریت بحران اشتباه نگیرید!
وقتی صحبت از مدیریت بحران است یعنی وضعیت بحرانی ایجاد شده است و این وضعیت پس از یک حادثه ناگهانی است و قرار است که وضعیت ایجاد شده مدیریت شود. در خصوص مدیریت ریسک شرایط فرق دارد و قرار است که مدیریت و پیشگیری پیش از وقوع حادثه صورت بگیرد. دقت کنید که مدیریت بحران سبب می شود بنابراین مدیریت ریسک به نوع زیادی آسیب های احتمالی را به حداقل می رساند.
لزوم حیاتی بودن مدیریت ریسک برای کسب و کار
یک کسب و کار هر چقدر وسیع و جا افتاده و مطرح و یا تازه کار نوپا همیشه در معرض خطر است! ما انسان ها همیشه در خطر هستیم همین حالا که نفس می کشیم این امکان وجود دارد که یک ذره آلوده وارد تنفس ما شود و ما را بیمار کند بنابراین ریسک در هر لحظه از زندگی ما وجود دارد. در خصوص کسب و کار ضررهای مالی و زمانی از موارد بسیار مهم و رایج هستند و مدیریت ریسک برای کسب و کار اهمیت زیادی دارد.
برای اینکه پروسه مدیریت ریسک در کسب و کار دقیق دنبال شود نیاز به یک مدیر پروژه متخصص دارید. او باید همه موارد ریسک آفرین را بررسی و جمع آوری سازد و از سوی دیگر فهرستی تهیه کند تا در آن به همه موضوعات اشاره شده باشد. دقت کنید که شما به عنوان فردی که قرار است برای شرکت خود مدیریت ریسک در نظر بگیرد باید واقع بین باشید. هرچه اطلاعات جمع آوری شده بیشتر و بهتر باشد پروسه مدیریت ریسک بهتر پیش می رود. از سوی دیگر ذهنیت اولیه برای همه افراد ارزیابی می شود و نیاز است که بدترین رویدادهای کاری نیز گزارش و پیش بینی شوند.
9 مرحله از مدیریت ریسک
برای مدیریت ریسک 9 مرحله جالب وجود دارد که بهتر است دنبال کنید:
محلی برای ثبت ریسک:
نیاز به سیستمی است تا مدیریت ریسک در آن به خوبی صورت بگیرد. این سیستم باید به شکلی دنبال شود که ریسک بر اساس تاریخ ثبت شود و احتمالات مرتبط ارزیابی شود و وضعیت آنها مشخص شود.
شناسایی خطرات:
مرحله دوم مربوط به شناسایی خطرات است. در واقع باید اطمینان حاصل شود که همه تیم به اندازه لازم برای مقابله با خطر آماده هستند. خطرات باید همه جانبه شناسایی شود و تفاوت آنها نیز بررسی شود. مساله نیاز به دسته بندی مختلف و بررسی خطرات هر دسته است.
شناسایی فرصت مختلف:
وقتی که در حال شناسایی ریسک هستید یک سری فرصت ها در آن وجود دارد. فرصت های جدیدی که همه رویدادها را مدنظر قرار می دهد و از سوی دیگر می تواند اثر گذاری خوبی داشته باشد. به هر صورت فرصت های مثبت جدید و ناگهانی بسیار اثر بخش هستند.
تحلیل خطرها:
یک بخش مهم دیگر این است که تحلیل درستی از خطرها در نظر گرفته شود. در واقع باید تحلیل صورت بگیرد که احتمال وقوع این خطرات چقدر است. هر یک از آثار مخرب ارزیابی می شود. به طور کلی تخمین در زمینه ریسک بسیار مهم است و خسارت مالی باید پیش بینی شود.
ارزیابی و رتبه بندی خطرات:
خطرات باید رتبه بندی و بازاریابی شوند. در واقع باید مشخص شود کدام ریسک ها مهم تر هستند و نیاز است که برای پیشگیری آنها وقت بیشتری گذاشته شود. نیاز است که معیار رتبه بندی ریسک موجود را ارزیابی کنید.
یافتن راه حل رفع خطر:
زمانی که شناسایی و تحلیل و رتبه بندی ریسک به پایان رسید نیاز است که روش های مقابله با آن پیدا شود. در واقع باید تکنیک خاصی برای آن مشخص شود.
انتخاب فرد مناسب برای مقابله با ریسک:
برای مقابله با هر ریسک نیاز است که یکی از اعضای تیم بر اساس توانایی و روحیاتی که دارد انتخاب شود. فردی که انتخاب می شود باید برای ریسک مورد نظر مناسب باشد.
به روزسانی و بررسی مدام خطرات:
زمانی که خطرات مشخص شدند بسیار مهم است که درک خوبی از خطرات ایجاد شود و سطح ریسک ها بررسی شود به این ترتیب باید گزارش کاملی از خطرات و ریسک های مختلف بررسی شود و مرتب سازمان زیر ذره بین قرار بگیرد.
پیام نهایی مدیریت ریسک:
مدیریت ریسک بر اساس یک تمرین دنبال نمی شود و باید کار مداوم صورت بگیرد و توجه و زمان مناسبی صرف شود. بسیار مهم است که بتواند رویکرد مدیریت ریسک بررسی و قابل قبول باشد.
مدیریت ریسک و کاهش آن با شناسایی صحیح
ریسک باید به طور صحیح شناسایی شود! اولین گام برای غلبه به ریکس این است که سطح شناسایی به درستی صورت بگیرد. برندها معمولاً به این نکته توجه کمتری می کنند و این موضوع دردسر ساز می شود. بسیاری از شرکت ها در زمان بروز بحران اقدام به تصمیم گیری برای شناخت ریسک احتمالی می کنند و این پروسه بسیار دردسر ساز خواهد بود.
مدیریت ریسک یعنی ما همیشه آمادگی لازم برای رویایی با خطر را داشته باشیم بنابراین باید شیوه هایی برای شناسایی ریسک ها و تفاوت ریسک ها با هم انتخاب کنید. یکی از روش های مناسب در شناسایی ریسک این است که از افراد خبره در این زمینه استفاده شود. کسانی که تخصص بالایی دارند و ریسک های زیادی را مدیریت کرده اند.
گاه برای شناسایی یک ریسک نیاز است که تامل بیشتری بر روی کسب و کار داشته باشیم. فشار کاری زیاد شناسایی ریسک در کار را بسیار سخت می کند برای شناسایی ریسک و کاهش خطرات در کسب و کار باید بتوانیم:
- اطلاعات دقیق و طبقه بندی شده ای داشته باشیم.
- موقعیت برندمان را شناسایی کنیم.
- بودجه مناسبی بر اساس برندمان در نظر بگیریم.
- نیاز است شرایط رویارویی با ریسک را داشته باشیم.
پیش بینی ریسک به شیوه تاثیر گذار
یکی از روش های مدیریت ریسک که سبب می شود خطرات کسب و کار بسیار کاهش یابد پیش بینی ریسک است. پس از اینکه ریسک ها شناسایی شدند می بایست یک سری شیوه های مناسب در نظر گرفته شود که بتواند پیش بینی ریسک را عمیق تر سازد. پیش بینی نحوه اثر گذاری یک ریسک روی کسب و کار اغلب با مقداری ابهام روبرو است. این موقعیت سبب می شود که ماهیت متغیری در حوزه کسب و کار صورت بگیرد. بنابراین باید پیش بینی های غیر واقع گرایانه کنار گذاشته شود.
تلاش هرچه دقیق تر روی کسب اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و کار پروسه مدیریت ریسک را آسانتر می کند. میزان دقت در پیش بینی ریسک سبب می شود که ریسک کاه یابد.
کنترل و پذیرش ریسک
تا زمانی که ریسک را نپذیریم، نمی توان اثری از مدیریت ریسک در نظر داشت. نیاز است که ریسک های موجود به نوبت مورد بررسی قرار بگیرند. در واقع بسیاری از برند ها این بخش را فراموش می کنند. زمانی که آگاهی از یک ریسک ایجاد شد می بایست آن را پذیرفت! وقتی پذیرش زودتر صورت بگیرد نتیجه ویرانگر ریسک به حداقل می رسد. دقت شود که پذیرش ریسک باید در عمل مشخص باشد. وجود نرم افزار های گزارش فصلی سبب می شود تا مدیریت ریسک رویکرد بهبود یافته تری داشته باشد.
پرهیز از ریسک
یکی از روش های کنترل و کاهش خطرات در کسب و کار این است که پس از شناسایی انواع ریسک ها و آثار آنها بیشترین تلاش صورت بگیرد تا از ریسک پرهیز شود. به طور کلی سرمایه گذاری در یک کشور به همراه ریسک یک سری نوسانات اقتصادی دارد. دقت کنید که ریسک های موجود به طور کلی بر اساس سطح کسب و کار تعیین می شوند. بازده سرمایه گذاری به واسطه پرهیز از ریسک می تواند رشد بهتری داشته باشد.
حذف ریسک به روش مدرن
فرض کنید صاحب کسب و کاری هستید که به طور مداوم در معرض سرقت اطلاعات الکترونیکی قرار می گیرد در این شرایط باید اقدام به نصب نرم افزارهای امنیتی پیشرفته شود تا میزان ریسک به حداقل برسد. دقت کنید که این بخش برای برندها نقش بسیار مهمی ایفا می کند و حوزه کسب و کار را تحت تاثیر قرار می دهد.
با فینتو هوشمندانه ریسک کنید!
فرقی نمی کند شما درگیر یک کسب و کار بزرگ هستید و یا قرار است کسب و کار نوپای خود را به رشد برسانید، ریسک از رگ گردن به شما نزدیک تر است. در این شرایط اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری به واسطه خدمات فینتو می توانید ریسک را به طور دقیق شناسایی کنید، پیش از شناسایی دقیق شرایط برای پیش بینی بهتر می شود و کنترل ریسک بهتر صورت می گیرد. کنترل و مدیریت ریسک به هر نحو سبب می شود تا کسب و کار جنبه سودآوری بیشتر داشته باشد. خدمات فینتو در زمینه ارائه نرم افزارهای امنیتی و حقوقی و مالی برای کسب و کار های متنوع برای شما فراهم شده است.
ریسک مالی چیست و چطور آن را مدیریت کنیم؟
آشنایی و درک ریسک مالی برای همه صاحبان مشاغل ضروری است. چه شما یک سرمایهگذار بزرگ باشید و چه یک مغازهدار کوچک، به هر حال با خطر از دست دادن سرمایه و شغل خود مواجه هستید. با اینکه برخی از عوامل خارج از کنترل شما هستند، ولی با یادگیری مباحث مربوط به مدیریت ریسک میتوانید ضررها را به حداقل برسانید.
در ادامه این مطلب همراه فانوس باشید تا ابتدا به شما بگوییم ریسک مالی چیست و سپس 6 راه برای مدیریت ریسک مالی را به شما معرفی کنیم.
ریسک مالی چیست؟
به زبان ساده، ریسک مالی را میتوان انواع ریسک و خطراتی دانست که پول شما را تهدید میکنند. درواقع هدف نهایی سرمایهگذاری، ایجاد ثروت و رشد پول برای کمک به تحقق اهداف اولیه مالی است. وقتی نوبت به سرمایهگذاری میشود، از دست دادن پول یک ریسک مالی واقعی به حساب میآید. در حالی که گاهی از دست دادن سرمایه آسان است، ولی شما میتوانید برای محافظت از خود در برابر آنها روشهایی را اتخاذ کنید.
انواع ریسک مالی
ریسک مالی در تجارت را میتوان دو نوع در نظر گرفت: ریسک داخلی و ریسک خارجی. ریسک داخلی ناشی از مدیریت ضعیف است که منجر به نقص فرآیندهای عملیاتی و عدم توانایی رشد میشود. ریسک خارجی ناشی از رقابت، بازار و تغییر نیازهای مشتری است. انواع ریسک عبارتند از:
ریسک عملیاتی
این ریسک یکی از انواع ریسکهای داخلی است که از نقص عملیاتی مانند سو مدیریت یا نقص فنی ناشی میشود. در اینجا شرکتها با عدم کنترل داخلی روبهرو هستند و همچنین گاهی به این دلیل اتفاق میافتد که افراد نتوانستند استراتژی مورد نظر را به خوبی اجرا کنند.
ریسک اعتباری
این نوع خطر زمانی ایجاد میشود که فرد نتواند به تعهدات خود در قبال طرف مقابل عمل کند. این از طرق مختلف بر صاحبان مشاغل تاثیر میگذارد. برخی افراد ریسک اعتباری بالایی دارند، نرخ بهره بالاتری پرداخت میکنند و در تامین وام مشکل بیشتری دارند. در نتیجه اگر وامها پرداخت نشود، خطر اعتباری صاحب مشاغل افزایش مییابد.
ریسک بازار
این مورد یک ریسک مالی خارجی است که به معنای تغییر شرایط در بازار، مثل رفتار مصرفکننده و وجود رقبا است. صاحبان مشاغل باید از نزدیک این نوع ریسک را تحت نظر داشته باشند.
ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی در نظر میگیرد که چگونه سریع و آسان داراییهای یک شرکت میتوانند به پول نقد تبدیل شوند. اگر شرکتی نتواند بدهیهای کوتاه مدت خود را با داراییهای خود پرداخت کند، خطر نقدینگی بالایی دارد.
ریسک قانونی
این نوع ریسک مالی ناشی از محدودیتهای قانونی، مانند دادخواستها است. هر زمان که یک شرکت پس از طی مراحل قانونی با ضررهای مالی مواجه شود، بحث ریسک قانونی به میان میآید.
مدیریت ریسک مالی چیست؟
مدیریت ریسک مالی، فرآیند درک و مدیریت ریسکهای مالی شما است که احتمالا در حال حاضر یا در آینده کسب و کار خود، با آن روبهرو شوید. این اصطلاح به معنی از بین بردن کامل خطرات نیست، زیرا تعداد کمی از مشاغل میتوانند آن را کنترل کنند. پس دلیل استفاده از مدیریت ریسک این است که بفهمید چه خطراتی را میخواهید بپذیرید، از چه خطراتی اجتناب میکنید و نهایتا بر اساس مقدار ریسکپذیری خود، یک استراتژی تدوین کنید.
کلید هر استراتژی مدیریت ریسک مالی، بخش اقدام آن استراتژی است. این روشها، رویهها و سیاستهایی است که تجارت شما از آنها استفاده خواهد کرد تا اطمینان حاصل شود که خطر بیشتری نسبت به آنچه برای آن آماده شدهاید، رخ نخواهد داد. به عبارت دیگر، این طرح به کارمندان توضیح خواهد داد که چه کارهایی میتوانند انجام دهند، و چه کاری را نمیتوانند انجام دهند. چه تصمیماتی را باید شدیدتر اجرا کرد و چه کسی مسئولیت کلی را در قبال هر خطر، بر عهده دارد.
راههای مدیریت ریسک مالی
سرمایهگذاریهای خود را متنوع کنید
متنوع سازی، یک استراتژی برنامهریزی مالی بسیار محتاطانه و مهم است. اگرچه شاید در یک رکود شدید نتواند ضررها را کاملا از بین ببرد، اما خطر نابودی مالی را کاهش میدهد. حفظ یک سرمایهگذاری متعادل و متنوع به شما کمک میکند تا با گسترش سرمایهگذاریهای خود در چندین سطح، خطر را به حداقل برسانید. آن را نوعی بیمه رایگان سرمایهگذاری بدانید که از شما در برابر ضررهای فاجعه بار محافظت میکند.
از حساب پس انداز استفاده کنید
مشاغل و افراد هنگام سرمایهگذاری باید بخشی از سرمایه خود را پس بگیرند. با استفاده از یک حساب پسانداز، تضمین میشود که در صورت لزوم وجه نقد این افراد برای اهداف اضطراری در دسترس است. اگر پول خود را در بانک قرار دهید، پسانداز ممکن است یک نوع سرمایهگذاری بسیار مطمئن باشد. مشاغل و افراد همچنین میتوانند هنگام خرید یا فروش سرمایه، با ایجاد زمان معاملات سریعتر، از حساب پسانداز برای انتقال الکترونیکی وجوه استفاده کنند.
منبع درآمد دوم داشته باشید
خوب است بدانید که فقط تنوع در سرمایهگذاری مهم نیست، بلکه گاهی وقتی از سرمایه خود درآمدی حاصل میشود، یعنی شما نتیجه خوبی گرفتهاید. بهترین راه برای محافظت از خود در برابر از دست دادن غیرمنتظره شغل، یافتن منبع درآمد جایگزین است. شاید بتوانید با انجام کاری که در اوقات فراغت از آن لذت میبرید، یک کار جانبی راهاندازی کنید. اگر واقعا خوششانس باشید، ممکن است بتوانید راهی برای کسب درآمد اضافی داشته باشید. حتی برخی از مشاغل از خانه و به صورت دور کار انجام میشوند و فرصت خوبی را برای درآمد دوم فراهم میکنند.
بدهی خود را به حداقل برسانید
داشتن بدهیهای بیش از حد، ثروتی که میتوانید در طول مسیر سرمایه گذاری جمعآوری کنید را بسیار کاهش میدهد. با دور ماندن از بدهیهای زیاد، شما بر زندگی خود کنترل دارید. همچنین از زنجیر بدهیهایی که مانع از دستیابی به آزادی مالی میشوند نیز جلوگیری خواهید کرد.
درباره سرمایهگذاری بیاموزید
مدیریت ریسک مالی اغلب به مشاغل و افرادی نیاز دارد که زمان زیادی را برای یادگیری و درک بازار سرمایهگذاری صرف کنند. بخشی از این زمان نیز باید صرف یادگیری ابزارهای خاص سرمایهگذاری ارائه شده توسط شرکتها و دولتها شود. آموزش سرمایهگذاری ممکن است از خانههای کارگزاری، وبسایتهای سرمایهگذاری، کتاب یا سایر مطالب مشابه باشد. آموزش مناسب میتواند به معنای تفاوت بین بازده بسیار موفق و زیان قابل توجه باشد. همچنین شما میتوانید با دانلود اپلیکیشن فانوس، مطالب و آموزشهای مهمی را درباره سرمایهگذاری و بورس یاد بگیرید.
اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری باهوش باشید، ولی حریص نباشید
سرمایه گذاری مالی اغلب به مشاغل و افرادی نیاز دارد که زیرک باشند، ولی حریص نباشند. سرمایه گذاران باهوش اغلب میفهمند که چه موقع باید پول نقد بگیرند و بازده مالی فعلی را قبول کنند. سرمایه گذاران حریص به طور مداوم منتظر افزایش سرمایه گذاری و ارائه بازده مالی بهتر خواهند بود. گاهی انتظار در افزایش سرمایه، باعث میشود سرمایه گذاری ها شروع به کاهش کنند. کاهش چشمگیر در سرمایه گذاری میتواند به سرعت اتفاق بیفتد و تمام بازدهی مالی حاصل از آن را حذف کند.
چه کسی ریسک مالی را مدیریت میکند؟
در یک تجارت کوچک، صاحب مشاغل و مدیران ارشد مسئول مدیریت ریسک هستند. تنها در شرایطی که تجارت شما شامل چندین بخش و فعالیت است، احتمالا نیاز باشد که یک فردی را برای کنترل ریسک مالی استخدام کنید. این فرد درباره سرمایهگذاری و مدیریت ریسک اطلاعات زیادی دارد و هم در مرحله برنامهریزی و هم در مرحله اجرا، توصیههای مفیدی را ارائه میدهد.
نتیجهگیری
همانطور که مطالعه کردید، برخی از خطرات مالی اجتناب ناپذیر هستند. اما هر چه اطلاعات شما بالاتر برود، کسب و کارتان از استحکام بیشتری برخوردار خواهد بود. بنابراین مشاغل باید با مدیریت مناسب جریان نقدی، ریسک اعتبار و نقدینگی را برطرف کنند. وجه نقد برای هر تجارتی حیاتی است. برای مشاغل گستردهتر، حتما از یک مدیر مجرب استفاده کنید.
اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید و از دو امکان جذاب و جدیدمون استفاده کنید😊
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک یکی از شرطهای ضروری برای موفقیت در معاملهگری فعال (Active trading) است و بااینوجود اغلب نادیده گرفته میشود. باید در نظر داشت یک تریدر بدون استراتژی مدیریت ریسک مناسب، حتی پس از سود بسیار تنها با یک یا دو معامله بد همهچیز را از دست خواهد داد. مدیریت ریسک به کاهش ضرر کمک میکند و همچنین میتواند معاملهگران را در برابر از دست دادن کل سرمایه بیمه کند. اگر شما ریسک یک معامله را مدیریت کنید، درهای کسب درامد در بازار برای شما باز خواهد شد.
در ادامه به برخی از استراتژیهای ساده مدیریت ریسک برای محافظت از سود و سرمایه شما، میپردازیم.
سرفصلهای این آموزش
پایبند بودن به قانون یک درصد
بسیاری از معاملهگران روزانه از قانون یک درصد پیروی میکنند. این قانون به این صورت است که شما هرگز نباید بیش از یک درصد از کل سرمایه خود را در یک معامله قرار دهید. بنابراین اگر برای مثال ۱۰ هزار دلار در حساب معاملاتی خود دارید، موقعیتی که قصد ورود به آن را دارید، تحت هیچ شرایطی نباید بیش از ۱۰۰ دلار باشد؛ اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یعنی یک درصد از کل سرمایه شما!
این استراتژی در بین سرمایهگذاران خردی که سرمایه زیادی ندارند بسیار محبوب است. هرچند گاهی این افراد ریسک بیشتری کرده و با دو درصد از کل سرمایه خود وارد یک معامله میشوند.
بد نیست بدانید که سرمایهگذاران بزرگتر حتی درصد کمتری از کل سرمایه خود را درگیر یک معامله میکنند. چرا که هرچه میزان سرمایه شما بیشتر باشد به طبع آن اندازه موقعیت معاملاتی (Position) شما نیز بزرگتر خواهد بود.
بهترین راه برای متعادل نگهداشتن ضرر و زیان، این است که این قانون را رعایت کنید و هیچوقت بیشتر از ۲ درصد از کل سرمایه خود را درگیر یک معامله نکنید. در غیر این صورت کل سرمایه شما در معرض ریسک زیادی قرار خواهد داشت.
تنظیم نقاط حد ضرر و سود (Stop-Loss & Take-Profit Points)
نقطه حد ضرر، قیمتی است که در آن معاملهگر سهام خود را میفروشد و میزان ضرر را به جان میخرد. این مسئله اغلب زمانی رخ میدهد که روند معامله طبق انتظار یک معاملهگر پیش نرود. اصولاً نقاط حد ضرر برای این است که معاملهگر دچار توهم ذهنی “قیمت دوباره برمیگردد” نشده و با کمک نقطه حد ضرر، از ضررهای بیشتر جلوگیری میکند.
بهعنوانمثال اگر سطح کلیدی حمایت یک رمزارز یا یک سهام شکسته شود، معاملهگران به سرعت اقدام به فروش آن دارایی میکنند.
از طرف دیگر نقطه برداشت سود به قیمتی گفته میشود که در آن معاملهگر سهام خود را میفروشد و با کسب سود از معامله خارج میشود. معمولاً این نقاط کمک میکنند که یک معاملهگر سود مطمئنه از یک معامله را به دست آورد.
بهعنوانمثال، اگر رمزارز یا سهامی پس از یک حرکت بزرگ صعودی به سطح مقاومتی کلیدی خود نزدیک شود، معاملهگران ممکن است پیش از رسیدن قیمت به ثبات نسبی در نزدیکترین مقاومت کلیدی اقدام به فروش دارایی کنند.
برنامهریزی معاملات؛ بخشی جدانشدنی از زندگی یک معاملهگر موفق
معاملهگران موفق معمولاً این عبارت را نقل میکنند: ” از قبل برای معاملات خود برنامهریزی کنید و اجازه بدهید این برنامهریزیها معاملات شما را پیش ببرند.” برنامهریزی کردن، اغلب فاصله بین موفقیت و شکست است.
مشخص کردن حد ضرر (Stop Loss) و نقطه برداشت سود (Take Profit) دو بخش کلیدی از برنامهریزی یک معاملهگر موفق است. یک تریدر موفق میداند که تا چه اندازه حاضر است برای یک دارایی هزینه کند و با چه قیمتی مایل است آن را بفروشد.
با دانستن این موارد، شما میتوانید احتمال بازدهی معاملات خود را با اهداف تعیینشده بسنجید و اگر میانگین سود مناسب باشد، وارد معاملات مذکور شوید.
در سوی دیگر یک تریدر ناموفق غالباً بدون داشتن برنامه در مورد نقاط فروش سود یا زیان، وارد معامله میشوند. درست مانند قماربازان به صورت پنجاهپنجاه و با تکیه بر شانس پیش میروند. آنها در این حین ناگهان مغلوب احساسات شده و معاملات احساسی جای معاملات منطقی را میگیرد. در ادامه با هر ضرر افراد معمولاً دوست دارند صبر کنند و امیدوارند که بتوانند پول ازدسترفته خود را به شکلی جبران کنند، درحالیکه اگر سود کنند به طمع کسب سودهای بیشتر شروع به معاملات بیپروا میکنند.
محاسبه بازده مورد انتظار
تنظیم نقاط حد ضرر و حد برداشت سود برای محاسبه بازده مورد انتظار نیز ضروری است. این محاسبه برای معاملهگران یا تریدرها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا به کمک آن انتظارات از معامله شکلی منطقی پیدا خواهد کرد. همچنین، این محاسبه روشی سیستماتیک برای مقایسه معاملات مختلف بوده و نهایتاً به کمک آن میتوان سودآورترین معاملات را انتخاب کرد.
با استفاده از فرمول زیر میتوان بازده مورد انتظار را محاسبه کرد:
[(احتمال سود) x (حد سود % سود)] + [(احتمال ضرر) x (حد ضرر% ضرر)]
[(Probability of Gain) x (Take Profit % Gain)] + [(Probability of Loss) x (Stop-Loss % Loss)]
بازده مورد انتظار یک معاملهگر فعال را میتوان به کمک این محاسبه به دست آورد. معاملهگران از این فرمول برای سایر موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند تا نهایتاً دارایی یا رمزارزی که بیشترین بازده را دارد انتخاب کنند. علاوه بر این احتمال سود یا ضرر را میتوان با استفاده از شکستهای تاریخی و شکست از سطح حمایت یا مقاومت نیز محاسبه کرد، هرچند برخی از معاملهگران به کمک تجربه اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و دانش خود، این میزان را بر پایه علم حدس میزنند.
تنوعبخشی و هج بودن (Hedge)
هرگز تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید تا مطمئن باشید که از معاملات خود حداکثر استفاده را میبرید. اگر تمام پول خود را در یک سهام یا یک رمزارز قرار دهید، در واقع خود را برای یک ضرر بزرگ آماده میکنید. بنابراین به یاد داشته باشید که باید به سرمایهگذاریهای خود تنوعبخشید. تنوعبخشی شامل مسائل زیادی از جمله صنعتی که در آن سرمایهگذاری کردهاید، بازارهای متفاوت و یا حتی مناطق جغرافیایی مختلف میشود. این مسئله نهتنها به شما کمک خواهد کرد تا ریسک خود را مدیریت کنید ، بلکه فرصت سرمایهگذاریهای بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد.
همچنین ممکن است زمانی مجبور به حفظ یا هدج کردن(Hedge) موقعیت معاملاتی خود باشید. معمولاً از هدج در زمانی استفاده میشود که معاملهگر به دنبال کاهش اثر نامطلوب حرکت قیمت است. در این مواقع فرد با اقدامی در مخالف جهت بازار یک ارز یا اقداماتی جبرانی برای حفظ سرمایه، از خود در برابر ریسک محافظت کرده و در زمان آرامش بازار، از این استراتژی دفاعی خارج میشود.
نسبت ریسک به پاداش یا R%
نسبت ریسک به سود یا پاداش، به میزان سود احتمالی دریافتی به ازای هر واحد دارایی در معرض خطر و ریسک سرمایهگذاری گفته میشود. بسیاری از سرمایهگذاران از محاسبه بازده مورد انتظار سرمایهگذاری و نسبت ریسک / پاداش استفاده کرده تا ریسک موردنیاز برای یک بازده مطلوب را محاسبه کنند.
یک سرمایهگذاری با نسبت ریسک به پاداش ۱ به ۷ (۱:۷) به این معنی است که یک سرمایهگذار حاضر است با احتساب کسب ۷ دلار، بر سر ۱ دلار از سرمایهاش ریسک کند. به همین ترتیب نسبت ریسک / پاداش ۱ به ۳ (۱:۳) نشان میدهد که یک سرمایهگذار برای کسب ۳ دلار سود باید ۱ دلار سرمایهگذاری کرده و بر سر آن ریسک کند.
برای محاسبه ریسک مجدداً نیاز به تعیین نقطه حد ضرر داریم (stop-loss) بین نقطه ورود ما به معامله و میزانی کمتر از این نقطه تعیین میشود.
معمولاً بازهای بین ۲ تا ۸ درصد، نقطه مناسبی برای تعیین حد ضرر محسوب میشود اما تعیین این میزان بستگی به نوع بازار و روحیه معاملهگر هم دارد.
نقطه حد سود (Take-Profit) که قبلاً به کمک بازده مورد انتظار محاسبه و پیشبینیشده است، نیز برای تعیین نقطه خروج مورداستفاده قرار میگیرد.
یک معاملهگر قصد دارد سهمی از یک دارایی را به قیمت ۲۹۰ تومان خریداری کند و حد ضرر را روی ۲۶۰ و نقطه سود را روی ۳۸۰ تومان تعیین کرده است. بنابراین ریسک این معامله به ازای هر سهم ۳۰ تومان و احتمال سود آن ۸۰ تومان است.
با تقسیم ریسک بر پاداش به یک نسبت عددی خواهیم رسید که در این مثال به شکل زیر است:
۰.۳۷۵ = ۸۰ / ۳۰ = ریسک/پاداش
اگر نسبت حاصلشده عددی بزرگتر از ۱.۰ باشد، ریسک معامله بیشتر از سو بالقوه آن در یک معامله است پس در نتیجه این معامله ریسک زیادی به همراه دارد. اگر این نسبت عددی کوچکتر از ۱.۰ باشد، سود بالقوه این معامله از ریسکی که متحمل خواهیم شد، بیشتر است.
سخن آخر
یک معاملهگر یا تریدر حتی پیش از ورود به یک معامله، باید نقاط ورود و خروج خود را مشخص کند. با بهرهگیری از حد ضرر مؤثر، نهتنها از ضرر مالی جلوگیری شده بلکه تعداد دفعات خروج غیرضروری از یک معامله نیز به حداقل میرسد. همینطور با استفاده از روش محاسباتی بازده مورد انتظار و نسبت ریسک به پاداش میتوان، دیدی وسیعتر و هوشمندانهتری نسبت به معاملاتی که در آنها قدم میگذاریم پیدا کنیم و در پایان، برنامه نبرد را از پیش برنامهریزی کنید تا از قبل بدانید که در جنگ پیروز شدهاید.
مدیریت سرمایه گذاری
در این صفحه می توانید لیستی از مقالات مربوط به مبحث مدیریت سرمایه گذاری را مشاهده نمایید. این مقالات از ژورنال های معتبر بین المللی دریافت شده و فایل PDF انگلیسی آنها را می توانید به صورت رایگان از سایت، دریافت نمایید. مدیریت سرمایه گذاری عبارت است از مدیریت حرفه ای دارایی ها، متشکل از انواع مختلف اوراق بهادار از جمله سهام، اوراق قرضه، و سایر دارایی ها همچون املاک. با انجام اقدامات مربوطه، اهدافی همچون سودآوری سرمایه گذاران، تامین می شوند. سرمایه گذاران شامل شرکت هایی همچون شرکت های بیمه، صندوق های بازنشستگی، خیریه ها، آموزشگاه ها، و سرمایه گذاران خصوصی هستند. آن ها دارای قرارداد مستقیم می باشند یا از روش های گروهی همچون صندوق های مشترک و صندوق های قابل معامله، استفاده می کنند.
واژه مدیریت دارایی، اغلب برای اشاره به مدیریت سرمایه های پولی بکار می رود. اما در نگاه کُلی تر، بیشتر سرمایه گذاری های سازمانی، مربوط به سرمایه گذاران بخش خصوصی است. مدیران این حوزه که متخصص در امر مشاوره هستند، به نیابت از افراد ثروتمند، خدمات خود را به عنوان مدیریت پول یا سبد سرمایه گذاری، ارائه می دهند و این عمل یک نوع بانکداری خصوصی نیز به حساب می آید. مدیریت ثروت توسط مشاوران مالی، دید کُلی تری نسبت به مشتری داشته و استراتژی های مدیریتی خاصی را شامل می شود.
این حوزه یعنی مدیریت دارایی های مالی یا سایر سرمایه گذاری ها. لازم به ذکر است که این حوزه صرفاً به خرید و فروش محصولات، محدود نمی شوند. مدیریت با چند استراتژی بلندمدت و کوتاه مدت روبرو است و سرمایه ها در سبد سرمایه گذاری، نگهداری می شوند. بانکداری، بودجه بندی، خدمات و مسئولیت های مالیاتی نیز در همین راستا قرار می گیرند. این واژه اکثراً اشاره به مدیریت سرمایه ها در درون یک پورتفولیو دارد. با رد و بدل کردن سرمایه ها، می توان به اهداف خاصی دست یافت. این حوزه به اسم مدیریت پول، مدیریت پورتفولیو و مدیریت ثروت نیز مشهور است.
مدیریت سرمایه گذاری حرفه ای، بدنبال تامین اهدافی خاص و نفع رساندن به مشتریان است. آن ها سرمایه های خود را به مدیران این حوزه واگذار می کنند. این مشتریان، ماهیت شخصی یا سازمانی دارند، برای مثال صندوق های بازنشستگی، طرح های بازنشستگی، دولت ها، موسسات آموزشی و شرکت های بیمه. خدمات این حوزه شامل تخصیص دارایی، تحلیل صورت های مالی، انتخاب سهام، نظارت بر سرمایه های فعلی، استراتژی و اجرای سبد سرمایه گذاری هستند. همچنین این حوزه شامل خدمات برنامه ریزی و فعالیت های مالی می شود. این اقدامات نه تنها بر پورتفولیوی مشتری نظارت داشته، بلکه آن را با سایر دارایی ها و اهداف کلان، هماهنگ می کنند. مدیران حرفه ای با اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری انواع گوناگونی از اوراق بهادار و دارایی های مالی از جمله اوراق قرضه، سهام، کالا و املاک، روبرو هستند. همچنین مدیر بر مدیریت دارایی هایی همچون فلزات گرانبها، کالا و آثار هنری، نظارت می کند. مدیران در هماهنگ سازی سرمایه ها با طرح های بازنشستگی، برنامه ریزی املاک و توزیع دارایی، مثمرثمر واقع می شوند. در زمینه امور مالی شرکتی، این فرآیند شامل تضمین حفاظت از دارایی های مشهود و نامشهود شرکت و استفاده بهینه از آن ها است.
مجموعه مقالات درس مبانی مدیریت سرمایه گذاری
در این صفحه می توانید جدیدترین مجموعه مقالات در زمینه درس مدیریت سرمایه گذاری را مشاهده نمایید. لازم به ذکر است که در راستای تسریع در فرآیندهای پژوهشی شما دانشجویان و پژوهشگران گرامی، ترجمه تخصصی این مقالات نیز توسط تیمی از بهترین مترجمین رشته مدیریت، انجام شده و با قیمتی تقریبا رایگان، در اختیار شما قرار داده شده است. ترجمه مقالات در قالب ورد (WORD) بوده و دارای فرمت doc یا docx می باشند و کاملا قابل ویرایش و شخصی سازی هستند.
تعریف مدیریت سرمایه گذاری اشاره به سازمان های حرفه ای فعال در حوزه دارایی ها و اوراق بهاداری همچون سهام، اوراق قرضه، کالا و املاک دارند. این موارد، اهداف مالی خاصی را برآورده می کنند که به نفع سرمایه گذار هستند. در چنین سناریویی، هم سرمایه گذاران خصوصی (مستقیماً از طریق قراردادهای سرمایه گذاری یا از طریق سرمایه گذاری های گروهی همچون تبادل پول، صندوق مشترک) یا سازمانی (شرکت ها، آموزشگاه ها، شرکت های بیمه، صندوق های بازنشستگی و خیریه ها)، در نقش سرمایه گذار ظاهر می شوند. این مفهوم به اسم مدیریت پول یا مدیریت ثروت هم شناخته می شود. چنین واژه فراگیری، برای معاملات درون یک پورتفولیو نیز کاربرد دارد. به بیانی ساده، این حوزه یعنی مدیریت اوراق بهادار و دارایی های موجود در پورتفولیو، و برخورداری از استراتژی مورد نیاز برای تامین اهداف سرمایه گذاران.