شاخص گردش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟

نظریهی مقداری پول(QTM) چیست؟
مفهوم نظریهی مقداری پول (QTM) از قرن شانزدهم با انتقال طلا ونقره از آمریکا به اروپا که به سکه ضرب شده بود شروع شده که نتیجهی افزایش تورم را داشت.
همین باعث شد که اقتصاددان هنری تورنتون (Henry Thornton) در سال ۱۸۰۲ فرض کند که پول بیشتر برابر با تورم بیشتر است و اینکه یک افزایش در عرضهی پول الزاما به معنای افزایش در تولید اقتصادی نیست. در اینجا ما فرضها و محاسبات اساسی نظریهی مقداری پول (QTM) همچنین ارتباطش با پولگرایان و راه هایی را که این نظریه به چالش کشیده شده است را می بینیم.
نظریهی مقداری پول در یک نگاه
نظریهی مقداری پول (QTM) بیان می دارد که یک رابطهی مستقیم بین مقدار پول در اقتصاد و سطح قیمت کالا و خدمات فروخته شده وجود دارد. براساس نظریهی مقداری پول (QTM) اگر مقدار پول در اقتصاد دو برابر شود، سطح قیمت ها نیز همچنین دو برابر و باعث تورم (درصد افزایش سطح قیمت ها در یک اقتصاد) می شود. بنابراین مصرف کنندگان برای همان مقدار کالا و خدمات دو برابر می پردازند. راه دیگر برای فهمیدن این نظریه اینست که پول را نیز همانند یک کالای دیگر درنظر بگیریم که افزایش عرضهی آن ارزش نهایی (ظرفیت خرید یک واحد بیشتر) را کاهش می دهد. بنابر این یک افزایش در عرضهی پول باعث می شود قیمتها در عوض کاهش ارزش نهایی پول افزایش یابد.
فرمول بندی نظریه
در ساده ترین شکل آن، تئوری به صورت زیر بیان می شود:
M: عرضهی پول
V: سرعت گردش پول (تعداد دفعاتی که پول دست به دست می شود.)
P: سطح متوسط قیمت ها
T: حجم معاملات کالا ها وخدماتتئوری اصلی در میان اقتصاددانان کلاسیک قرن هفدهم در نظر گرفته شد و توسط اقتصاددانان قرن بیستم ایروینگ فیشر، که معادلهی بالا را فرمول بندی کرد و میلتون فریدمن بازنگری شد. آن روی مفهوم معادلهی مبادله ساخته شده است بنابراین اگر یک اقتصاد ۳ دلار پول دارد. و این ۳ دلار در یک ماه پنج بار خرج شود. کل مخارج یک ماه ۱۵ دلار می شود.
فرضیات نظریهی مقداری پول (QTM)
نظریهی مقداری پول (QTM) فرضیاتی را به منطق معادلهی مبادله می افزاید. در اساسی ترین شکل آن، این نظریه فرض می کند که V سرعت گردش پول و T حجم معاملات در کوتاه مدت ثابت هستند. بهرحال این فروض مورد انتقاد قرار گرفته اند. بویژه فرض اینکه V ثابت است. استدلال اشاره می کند که سرعت گردش پول به انگیزه های مخارج تاجران و مصرف کنندگان بستگی دارد که نمی تواند ثابت باشد.
این تئوری همچنین فرض می کند که مقدار پول که توسط عوامل بیرونی تعیین می شود، اثر اصلی فعالیت های اقتصادی در یک جامعه است. یک تغییر در عرضهی پول تغییر در سطح قیمتها یا تغییر در سطح کالاها و خدمات را نتیجه می دهد. در ابتدا این تغییرات در بازار پول است که باعث تغییر در هزینه ها می شود و سرعت گردش پول نه به مقدارپول موجود یا سطح قیمت های جاری بلکه به تغییرات در سطح قیمت ها بستگی دارد.
در نهایت حجم معاملات(T) توسط نیروی کار، سرمایه، و منابع طبیعی (مثلا عوامل تولید)، دانش و سازمان تعریف می شود. این تئوری همچنین فرض می کند که اقتصاد در تعادل و در اشتغال کامل است.
اساسا مفروضات این نظریه این را می رسانند که ارزش پول به وسیلهی مقدار پول موجود دریک اقتصاد تعیین می شود. به طوری که افزایش در عرضه پول، کاهش ارزش پول را نتیجه می دهد. زیرا یک افزایش در عرضهی پول باعث افزایش تورم می شود. همانطور که تورم افزایش می یابد، قدرت خرید یا ارزش پول کاهش می یابد. بنابراین هزینه بیشتری برای خرید همان مقدار کالا و خدمات نیاز است.
عرضهی پول، تورم و پولگرایان (Monetarism)
همانطور که نظریهی مقداری پول (QTM) می گوید که مقدار پول، ارزش پول را تعیین می کند، همین بنیان پولگرایان را تشکیل می دهد. پولگرایان می گویند که افزایش سرعت عرضهی پول منجر به افزایش سرعت در تورم می شود. رشد پول جلوتر از رشد تولید اقتصاد، تورم را نتیجه می دهد. به طوری که پول بیش ازحد در پشت تولید بسیار کم وجود دارد. به منظور مهار تورم، رشد پول باید پایین تر از رشد تولید در اقتصاد باشد.
این فرض باعث این می شود که چطور سیاست های پولی انجام شود. پولگرایان معتقدند که عرضه پول باید در یک حد قابل قبول نگه داشته شود. به طوری که بتوان سطح را کنترل کرد. بنابراین برای کوتاه مدت، بیشتر پول گرایان توافق دارند که افزایش در عرضهی پول می تواند تولید را افزایش دهد. به هر حال در بلند مدت اثر سیاست های پولی هنوز نامعلوم است.
در طرف دیگر پولگرایان کمتر ارتدوکس، می گویند که گسترش عرضهی پول هیچ اثری بر فعالیت های حقیقی اقتصاد ندارد (تولید، سطح اشتغال، هزینه و شاخص گردش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟ غیره)، اما برای اکثر پولگرایان هر سیاست ضد تورمی از مفهوم اساسیای که باید یک کاهش تدریجی در عرضهی پول وجود داشته باشد ناشی میشود. پولگرایان براین باورند که بجای سیاستهای اقتصادی صلاحدیدی و مداوم دولت( برای مثال، مخارج دولتی و مالیات ها) بهتر است به سیاست های ضد تورمی بپردازیم. (برای مثال کاهش تدریجی عرضه پول) که اقتصاد را به سمت اشتغال کامل می برد.
تجربهی نظریهی مقداری پول (QTM)
جان مینارد کینز(John Maynard Keynes) در سال ۱۹۳۰ این نظریه را به چالش کشید و گفت که افزایش عرضهی پول منجر به کاهش سرعت گردش پول می شود. و اینکه درآمد واقعی، جریان پول در عوامل تولید افزایش یافته است. بنابراین سرعت گردش پول می تواند در پاسخ به تغیرات عرضهی پول تغییر کند. این توسط تعداد زیادی از اقتصاددانان بعد از او تصدیق شد که ایدهی کینز درست بوده است.
نظریهی مقداری پول (QTM)، همانند آنچه که پولگرایان ریشه گرفته است، در دههی ۱۹۸۰ در میان برخی از اقتصاد های بزرگ مانند ایالات متحده و بریتانیا در دوره های به ترتیب رونالد ریگان و ماراگارت تاچر(Ronald Reagan and Margaret Thatcher) محبوب بوده است. آن زمان رهبران برای اعمال تئوری ای در اقتصاد تلاش می کردند که در آن رشد پول تنظیم می شد. بهرحال با گذشت زمان تعداد زیادی پذیرفتند که پایبندی به کنترل عرضهی پول لزوما یک راه حل همه جانبه برای بیماری اقتصاد نیست.
جریان نقدینگی چیست؟ (همراه با نمونهای از گزارش جریان نقدینگی)
جریان نقدینگی یکی از بخشهای مهم در سرپا نگه داشتن هر کسبوکاری است. حسابداران و سایر کارشناسان اقتصادی باید نظارت دقیقی بر گردش پول داشتهباشند تا منافع شرکت حفظ شود. یادگیری درمورد جریان نقدینگی به شما کمک خواهد کرد تا درک بهتری از عملکرد کسبوکار داشتهباشید. در این مطلب، توضیح خواهیم داد که جریان نقدینگی چیست، انواع مختلف آن را شرح میدهیم و مثالی از گزارش جریان نقدینگی ارائه میکنیم.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
جریان نقدینگی چیست؟
جریان نقدینگی به معنای وارد کردن یا خارج کردن پول به کسبوکار است. سازمانها از جریان نقدینگی برای شاخص گردش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟ تحلیل موقعیت مالی خود و آمادگی برای آینده استفاده میکنند؛ به طور کل، میتوان گفت که نوعی برقراری تعادل است.
سپردهای دارید یا پولی به حساب شما واریز شدهاست، همچنین برداشتهایی از حساب داشتهاید یا پولی از حسابتان خارج شدهاست. برای افراد و شرکتها جریان نقدینگی مثبت به این معناست که بدون اینکه نیازی به برداشت اضافه از حساب خود داشتهباشند، برای پوشش هزینهها یا پرداخت وامها پول کافی دارند.
چرا جریان نقدینگی مهم است؟
جریان نقدینگی نهتنها شرکت را سرپا نگاه میدارد، بلکه کمک میکند که سازمان برای هزینهها و تغییرات موقعیتهای اقتصادی آماده باشد. گزارش جریان نقدینگی در تصمیمگیری فعالیتهای آینده، مانند خرید کسبوکار دیگر، استخدام کارمند یا مزایای اضافی برای شرکت، به سازمان کمک میکند.
انواع جریان نقدینگی
جریان نقدینگی بخشی از گزارش مالی شرکت است.
در ادامه، انواع جریان نقدینگی مشاهدهشده در گزارش مالی را خواهیم دید:
- ارزش فعلی خالص: ارزش یک کسبوکار با استفاده از تنزیل جریان نقدی (discounted cash flow).
- نقدینگی فعلی: برای تعیین وضعیت شرکت در پرداخت تعهدات مالی خود است.
- جریان نقدینگیدر هر سهام: درآمد شما پس از کسر مالیات، تقسیم بر سهام موجود میشود.
- نرخ تبدیل پول نقد: این مورد فاصله زمانی پرداخت هزینهی اقلام توسط شرکت و دریافت آن از مشتری را مشخص میکند.
- جریان نقدینگیفعالیتهای اجرایی: هزینهی بهدستآمده از فعالیتهای اصلی شرکت است و شامل درآمد سرمایهگذاری نمیشود.
- کسری شاخص گردش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟ بودجه: مقداری را مشخص میکند که شرکت برای جبران کسری نیاز دارد.
- پرداخت سود سهام: نوعی از جریان نقدینگی که برای پرداخت سود سهام به سرمایهداران استفاده میشود.
- هزینههای سرمایهگذاری: گردش مالی موردنیاز برای سرمایهگذاری مجدد روی کسبوکار خود را مشخص میکند.
- جریان نقدینگیمستقل سرمایهداری: تفاوت گردش مالی فعالیتهای اجرایی و هزینههای سرمایهگذاری است.
- جریان نقدینگی مستقل شرکت: این پارامتر فرض میکند شرکت هیچ وامی ندارد و برای ارزشگذاری شرکت استفاده میشود.
- تغییرات نقدینگی خالص: تفاوت گردش مالی در یک دورهی حسابداری و دورهی دیگر را تعیین میکند.
نمونهای از گزارش جریان نقدینگی
در زیر نمونهای از گزارش جریان نقدینگی و همچنین چگونگی استفاده از آن برای گزارش مالی کلی را بیان کردهایم:
شرح | هزینه (دلار) |
جریان نقدی حاصل از فعالیتها | ۷۰۰ |
فروش | ۱۰۰۰ |
مالیات | (۳۰۰) |
جمع کل | |
جریان نقدی حاصل از سرمایهگذاریها | (۲۰۰) |
سرمایهی خریداریشده | (۲۰۰) |
جریان نقدینگی کارهای مالی | ۱۵۰۰ |
وام (خروجی) | (۵۰۰) |
وام (ورودی) | (۲۰۰۰) |
کل | ۲۰۰۰ |
در ادامه، توضیحات اضافیِ مربوط به گزارش جریان نقدینگی که در ۳ بخش خلاصه میشود را آوردیم:
۱. توضیحات گزارش جریان نقدینگی: فعالیتهای اجرایی
این نوع فعالیتها هستهی اصلی فعالیتهای کسبوکار هستند؛ برای مثال، اگر شما محصولی را میفروشید، تولید، فروش و تحویل محصول به عنوان فعالیتهای اجرایی در نظر گرفته میشوند؛ همچنین، شامل پرداخت مشتری، خرید اقلام، حسابهای پرداختی و صورتپرداخت شرکت نیز میشود. سایر موارد شامل استهلاک تجهیزات یا داراییهای مشهود دیگر، استهلاک داراییهای نامشهود و مالیات معوقه هستند.
۲. توضیحات گزارش جریان نقدینگی: فعالیتهای سرمایهگذاری
این نوع از جریان نقدینگی شامل خرید و فروش سرمایههایی مانند زمین، ساختمان، تجهیزات یا اوراق بهادار قابلفروش است؛ همچنین، میتواند مواردی مانند وام به تأمینکنندگان یا دریافتی از مشتریان و پرداختی ادغامشدهها یا تملکات را نیز شامل شود.
۳. توضیحات گزارش جریان نقدینگی: فعالیتهای مالی
شامل وجه نقد سرمایهگذاران و وجه نقد سهامداران به صورت سود سهام است؛ همچنین، میتواند فعالیتهایی مانند فروش یا خرید مجدد سهام شرکت را شامل شود که بر بدهیها و حقوق صاحبان سهام بلندمدت یک سازمان تأثیر بگذارد.
سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی
بعضی از سؤالاتی که به طور مکرر بیان میشوند:
- تفاوت بین جریان نقدینگی و درآمد خالص چیست؟
- فرمول تبدیل سود به جریان نقدینگی چیست؟
- چه راههایی برای حفظ جریان نقدینگی وجود دارند؟
- آیا لازم است بدانم جریان نقدینگی آیندهام چقدر است؟
- جریان نقدینگی مثبت و منفی چیست؟
- مثالی از نمونههای معادل نقدی بزنید.
تفاوت بین جریان نقدینگی و درآمد خالص چیست؟
درآمد خالص، کسر هزینههای یک دورهی حسابداری از درآمد ناخالص است. جریان نقدینگی به تفاوت بین موجودی نقدی از این بازه تا بازهی بعدی اشاره دارد.
فرمول تبدیل سود به جریان نقدینگی چیست؟
سود خالص + استهلاک - حسابهای دریافتی - افزایش موجودی کالا + حسابهای دریافتی - کاهش وامهای بانکی/ مالی = نقدینگی خالص
چه راههایی برای حفظ جریان نقدینگی وجود دارند؟
این موارد بهترین نکاتی هستند که برای حفظ نقدینگی وجود دارند:
- بیشتر از آنچه خرج کردهاید، محصول یا سرویس بفروشید.
- اطمینان حاصل کنید که تعادل را برقرار کردهاید.
- راههایی را برای صرفهجویی در هزینهها از طریق خردهفروشی، فروش تجهیزات منسوخ و دیگر داراییها پیدا کنید تا بتوانید ذخیره کنید.
آیا لازم است بدانم جریان نقدینگی آیندهام چقدر است؟
دانستن جریان نقدینگی آیندهتان به شما کمک میکند که از سودمندی کسبوکار خود اطمینان حاصل کنید. با تعیین هزینهها و درآمدهای آتی میتوانید بفهمید که فعالیتهای آیندهتان چقدر ماندگار هستند یا برای افراط نکردن چه هزینههایی را باید بپردازید.
تحلیلگران مالی از این ۴ گام برای تحلیل جریان نقدینگی استفاده میکنند:
۱. فرضیاتی را مانند افزایش قیمت برای کسبوکارها و همچنین فروشندگان و تأمینکنندگان محاسبه میکنند. آنها فروشهای آینده، چرخههای فروش، افزایش پرداختی و دیگر هزینههای عمومی را نیز پیشبینی میکنند.
۲. فروشهای آینده را با نگاهی به فروش سالهای گذشته و ترند پیشبینیشده در صنعت تعیین میکنند.
۳. هزینههای آتی شامل پرداختیها، هزینهی انجام کسبوکار و سرمایهگذاریهای مالی را مشخص میکنند.
۴. اطلاعات را تحلیل میکنند تا متوجه شوند که کجا به کاهش هزینه یا سرمایهگذاریهای جدید نیاز دارند تا از رشد کسبوکار خود مطمئن شوند.
جریان نقدینگی مثبت و منفی چیست؟
جریان نقدینگی مثبت به معنای این است که کسبوکار برای ادامهی انجام فعالیت و پرداخت وامها پول کافی دارد. جریان نقدینگی منفی به معنی این است که شما بیش از فروش خرج میکنید و حتی ممکن است برای پرداخت وام خود نیاز داشتهباشید که قرض کنید.
مثالی از معادل نقد بزنید
معادلِ نقد سرمایهگذاریهای کوتاهمدتی هستند که نقدینگی بالایی دارند و از شاخص گردش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟ زمان خرید سررسید سهماهه یا کمتر دارند. برخی از این نمونهها شامل سند خزانهی کوتاهمدت ایالات متحده، حساب سپردههای سودآور، اوراق تجاری یا اوراق قرضه کوتاهمدت دولت است.
در این مطلب سعی کردیم تا مفهوم جریان نقدینگی را بهخوبی توضیح دهیم و زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. لطفا شما هم اگر پیشنهادی برای تکمیل این مطلب دارید با ما بهاشتراک بگذارید.
مارکت کپ چیست؟ با مفهوم ارزش بازار بیشتر آشنا شویم
چگونه باید ارزش یک ارز دیجیتال را در بازار تشخیص داد؟ قیمت رمز ارز نشانگر ارزش بازار آن نیست و معیار مناسبی برای مقایسه ارزش ارزهای دیجیتال محسوب نمیشود. تریدر ها و فعالان حرفهای بازار ارزهای دیجیتال از مفهوم ارزش بازار یا مارکت کپ برای مشخص کردن ارزش ارزهای دیجیتال و رتبه بندی آنها استفاده میکنند.
اما مارکت کپ چیست؟ چه اهمیتی دارد؟ چگونه میتوان از آن برای سرمایه گذاری استفاده کرد؟ با نوبیتکس در ادامه این مطلب همراه باشید تا با مفهوم ارزش بازار آشنا شویم و به این سؤالات پاسخ دهیم.
سرفصلهای این آموزش
مارکت کپ چیست؟ تعریف ارزش بازار
مارکت شاخص گردش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟ کپ (market cap) کوتاه شده عبارت market capitalization است. معنای دقیق این عبارت «مجموع سرمایه بازار» است که معمولاً اقتصاددانها آن را با عنوانهای «ارزش بازار» یا «ارزش کل بازار» معرفی میکنند. در بازار ارزهای دیجیتال مارکت کپ مجموع قیمت تمام سکههای در گردش است. این معیار مشخص ارزش بازار یک رمز ارز را مشخص میکند. آشنایی با شاخص گردش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟ مفهوم ارزش بازار به فعالان بازار خرید و فروش رمز ارز کمک میکند تا دید بهتری از ریسک، بزرگی بازار و میزان نقدشوندگی یک ارز دیجیتال داشته باشند. همچنین از این معیار برای مقایسه ارزش ارزهای دیجیتال مختلف نیز استفاده میشود.
اقتصاددانان برای به دست آوردن ارزش بازار از فرمول مارکت کپ استفاده میکنند.
فرمول مارکت کپ چیست؟ چگونه ارزش بازار را محاسبه کنیم
فرمول مارکت کپ یک فرمول بسیار ساده است که با استفاده از آن ارزش بازار را مشخص میکنند:
مجموع تعداد سکههای در گردش × قیمت هر سکه = ارزش بازار
برای مثال با بررسی قیمت لحظهای ارزهای دیجیتال در صرافی نوبیتکس متوجه میشویم قیمت ارز دیجیتال تتر تنها ۱ دلار است. این ارز دیجیتال یک استیبل کوین است که همیشه قیمت ثابت و برابر با ۱ دلار دارد. طبق آمار coin metrics تا به حال ۱۶.۰۷ میلیارد تتر وارد چرخه بازار شده است. با استفاده از فرمول مارکت کپ ارزش بازار تتر مشخص میشود:
۱ دلار (قیمت تتر) × ۱۶.۰۷ میلیارد (تعداد تتر های در گردش و موجود در بازار) = ۱۶.۰۷ میلیارد دلار (مارکت کپ تتر)
تتر با قیمت ثابت ۱ دلار و ارزش بازار ۱۶.۰۷ میلیارد دلار طبق آمار coindesk چهارمین ارز دیجیتال با ارزش جهان است.
در مقابل بیت کوین کش در حال حاضر (مهر ۹۹) قیمتی در حدود ۲۵۲ دلار دارد. آیا بیت کوین کش ارزش بیشتری از تتر دارد؟ طبق آمار ۱۸.۵۴ میلیون سکه بیت کوین کش در بازار در گردش است. بنابراین مارکت کپ بیت کوین کش به شکل زیر محاسبه میشود:
۲۵۲ × ۱۸.۵۴= ۴.۶ میلیارد دلار
با مقایسه مارکت کپ تتر و بیت کوین کش متوجه میشویم که در حال حاضر حتی با اینکه قیمت بیت کوین کش ۲۵۲ برابر تتر است اما بازار آن حدود یک چهارم تتر ارزش دارد.
چرا مارکت کپ اهمیت دارد؟ آشنایی با مفهوم ارزش بازار چه کمکی به ما میکند؟
مارکت کپ و ارزش بازار معیاری است که در تعیین استراتژیهای سرمایه گذاری و تحلیل بازار به کمک شما میآید. ارزش بازار به شما نشان میدهد که ریسک سرمایه گذاری در یک ارز دیجیتال چقدر است. هرچقدر که مارکت کپ یک رمز ارز بزرگتر باشد ریسک سرمایه گذاری در آن کمتر خواهد بود. ارزهایی که مارکت کپ کوچکی دارند معمولاً دارای پتانسیل رشد بیشتری هستند و میتوانند سود بیشتری نصیب شما کنند. با این حال به همان اندازه ریسک بیشتری هم دارند.
برای مثال خرید و فروش اتریوم که دارای دومین بازار با ارزش در بین تمام ارزهای دیجیتال است، ریسک سرمایه گذاری کمتری از ارزهای دیجیتالی با بازار نسبتاً کوچک مانند دش و میکر خواد داشت. با این حال، به همان اندازه نیز احتمال رشد سریع و شارپ در یک بازار کوچک مانند دش بیشتر از اتریوم است. البته این موضوع به این معنا نیست که بازارهای بزرگ ریسک ندارند یا بازارهای کوچک همیشه سوددهی بیشتری دارند. در ادامه مقایسهای بین مارکت کپ های بزرگ و کوچک خواهیم داشت.
دسته بندی بازارها بر اساس ارزش بازار؛ مارکت کپ کوچک، بزرگ و متوسط
ارزهای دیجیتال را بر اساس ارزش بازار دسته بندی میکنند. در اکثر صرافیها و منابع آماری بازار ارزهای دیجیتال، مارکت کپ مهمترین معیار رتبه بندی رمز ارزها است. به طور کلی مارکت کپ ها را بر اساس میزان ارزش آنها به سه دسته مختلف تقسیم میکنند.
مارکت کپ بزرگ: ارزهای دیجتال با ارزش بیش از ۱۰ میلیارد دلار در این دسته قرار میگیرند. بر اساس این دسته بندی تنها بیت کوین، اتریوم، تتر و ریپل در دسته ارزهای با مارکت کپ بزرگ قرار میگیرند.
مارکت کپ متوسط: رمز ارزهایی که ارزش بازار آنها بین ۱ تا ۱۰ میلیون دلار است، دارای مارکت کپ متوسط هستند. این دسته شامل تعداد زیادی از ارزهای معروف و محبوب مانند باینانس کوین، بیت کوین کش، لایت کوین و.. میشود. ریسک بیشتر از مارکت کپ بزرگ و احتمال رشد بیشتر ویژگی این دسته است.
مارکت کپ کوچک: هر ارز دیجیتالی که ارزش بازار آن کمتر از ۱ میلیارد دلار است در این دسته قرار میگیرد.ترین معیار رتبه بندی رمز ارزها است. برای مثال در حال حاضر بیت کوین گران قیمت ترین ارز دیجیتال نیست.
مارکت کپ کوچک یا مارکت کپ بزرگ؛ کدام یک گزینه بهتری برای سرمایه گذاری هستند؟
در ادامه بحث مارکت کپ چیست و بررسی مفهوم ارزش بازار بهتر است مقایسهای بین مارکت کپ های کوچک و بزرگ داشته باشیم تا با مزایا و معایب هرکدام از آنها برای سرمایه گذاری آشنا شویم.
ریسک سرمایه گذاری: در مارکت کپ های کوچک ریسک سرمایه گذاری بیشتر از مارکت کپ های بزرگ است.
مقاومت بازار در مقابل تغییرات عمدی: ایجاد تغییرات عمدی مانند بالا بردن یا پایین آوردن قیمتها، در بازارهای بزرگ نیاز به سرمایههای عظیمی دارد به همین دلیل مقاومت بازار در مقابل تغییرات بیشتر از بازارهای کوچک است.
نقد شوندگی: نقدشوندگی علاوه بر مارکت کپ به فاکتورهای دیگری مانند حجم تراکنشهای بازار در ۲۴ ساعت گذشته بستگی دارد، با این حال بازارهای بزرگ معمولاً نقد شوندگی بیشتری از یک بازار کوچک دارند. بیت کوین بزرگترین مارکت کپ و بیشترین میزان نقدشوندگی را دارد. شما میتوانید از ماشین حساب ارز دیجیتال برای تبدیل بیت کوین به ریال استفاده کنید و سپس به راحتی بیت کوینهای خودر را در صرافی نوبیتکس نقد کنید.
رشد قیمت و سودآوری: مقاومت مارکت کپ بزرگ در مقابل تغییرات سریع، از رشد سریع قیمت و سودآوری در آن جلوگیری میکند. بنابراین احتمال رشد سریع و سود آوری بیشتر در بازارهای کوچک معمولاً بیشتر از بازارهای بزرگ است.
مارکت کپ به تنهایی معیار سرمایه گذاری نیست!
به طور کلی بزرگ بودن یا کوچک بودن شاخص گردش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟ یک ارز دیجیتال تنها یکی از صدها فاکتوری است که در هنگام سرمایه گذاری به آنها توجه کنید. ارزش بازار چیزی در مورد رشد آینده یک بازار یا میزان سود و ضرر آن به شما نمیگوید. با این حال زمانی که قصد سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال را دارید، بررسی مارکت کپ دید خوبی نسبت به احتمال ریسک و سود در بازار به شما می هد.
معمولاً تریدر ها به صورت همزمان در ارزهای دیجیتال با مارکت کپ کوچک، متوسط و بزرگ سرمایه گذاری میکنند. یک استراتژی درست و توزیع منطقی سرمایه در بازارهای مختلف به شما کمک میکند درصد ریسک کمتری را تجربه کنید.
ارزش بازارها را بشناسید تا سرمایه گذاری کم ریسک تری تجربه کنید
در این مقاله با مارکت کپ و مفهوم بازار آشنا شدیم. مقایسه ارزش بازارها میتواند یک راه مناسب برای شناسایی بازارهای کم ریسک تر باشد. شما میتوانید با مراجعه به صفحه اصلی صرافی آنلاین نوبیتکس، وارد بازار ارزهای دیجیتالی با مارکت کپ بزرگ و متوسط شوید و سرمایه گذاری کم ریسکی را آغاز کنید.
تورم چگونه محاسبه میشود؟
تعداد گروههای کالایی، وزن گروهها در تورم، محاسبه براساس بودجه خانوار، تورم برخی گروهها در مناطق مختلف و بازه زمانی محاسبه تورم، از جزئیاتی است که در بررسی آمار تورم باید به آن توجه داشت.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، یکی از سوالات و ابهاماتی که سالهاست در افکار عمومی مطرح میشود، نرخ تورم اعلامی و نرخ تورم احساس شده مردم و میزان تغییر قدرت خرید در این تحولات است.
سبد کالایی بانک مرکزی و مرکز آمار مجموعه متنوعی از کالاها و خدمات را شامل میشود. بانک مرکزی 1300 قلم کالا و خدمات را در قالب 12 گروه کالایی قرار میدهد و این 12 گروه شامل «خوراکیها و آشامیدنیها»، «دخانیات»، «پوشاک و کفش»، «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها»، «اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه»، «بهداشت و درمان»، «حمل و نقل»، « ارتباطات»، «تفریح و امور فرهنگی»، «تحصیل»، «رستوران و هتل» و «کالاها و خدمات متفرقه» است. این سبد کالایی تقریبا همان سبد کالایی مرکز شاخص گردش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟ آمار ایران است اما وزن و تاثیر هر یک از این اقلام در تورم تفاوت دارد.
نحوه محاسبات تورم در ایران براساس استانداردهای بینالمللی انجام میشود. درواقع با همان روشی که سایر کشورهای جهان تورم خود را محاسبه میکنند، بانک مرکزی و مرکز آمار هم به بررسی و محاسبه تورم میپردازند.
پس از جمعآوری قیمت کالاها و خدمات توسط ماموران آمارگیر، آمار و ارقام در قالب فرمول شاخص قیمت لاسپیرز قرار گرفته و نرخ تورم محاسبه میشود. البته برای محاسبه شاخص، قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوارها در هر زمان نسبت به سال پایه سنجیده میشود، به این صورت که مقدار مصرف تعیین شده برای هر یک از کالاها و خدمات در سال پایه در قیمت جدید ضرب و هزینه جدید در زمان مورد نظر به دست می آید. با جمع هزینههای جدید اقلام سبد خانوار، مجموع هزینههای خانوار شهری براساس قیمتهای جدید محاسبه و سپس این هزینه بر هزینه خانوار در سال پایه تقسیم شده و عدد حاصل در ۱۰۰ ضرب میشود. بدین ترتیب شاخص تورم در زمان مورد نظر به دست میآید.
جدول زیر، جدول مرکز آمار ایران از تورم بهمن ماه است.
* توضیح درباره چند ابهام آماری
این ضرایب، وزن تاثیر تغییرات قیمت اقلام مختلف را نشان میدهد. به عنوان مثال اگر قیمت گروه خوراکیها و آشامیدنیها از بهمن ماه 96 تا بهمن 97 به میزان 100 درصد افزایش یابد، 25.6 درصد به سطح تورم اضافه میشود. یا فرض کنیم قیمت همه گروههای کالایی هیچ رشدی نداشته باشد و بهای گروه «مسکن، آب، برق و گاز و سایر سوختها» 100 درصد رشد داشته باشد، تورم نقطه به نقطه به سطح 37.05 درصد میرسد.
درواقع برای محاسبه تورم قیمت همه کالاها و خدمات به طور یکسان بررسی نمیشود. به عنوان مثال اگر قیمت گوشت 100 درصد افزایش یافت، متولی آمار تورم نرخ تورم را 100 درصد اعلام نمیکند، بلکه تورم این کالا براساس وزن و سهم آن در سبد کالای خانوار مبنای تورم آن است. به همین دلیل با وجود تورم 92.4 درصدی قیمت گوشت قرمز و گوشت سفید، سهم این تورم در عدد نهایی تورم نقطه به نقطه 5.4 درصد است. یعنی از تورم 42.3 درصدی تورم نقطه به نقطه، 5.4 درصد آن ناشی از تورم گوشت قرمز است.
یکی از نکاتی که مخاطب باید در ملاحظه تورم به آن توجه کند، تفاوت تورم نقطه به نقطه با تورم سالانه یا تورم میانگین در بازههای زمانی مورد بررسی است. در تورم نقطه به نقطه فقط تغییرات قیمت در 12 ماه بررسی میشود اما برای تورم میانگین تغییرات قیمت در 12 ماهه اخیر نسبت به 12 ماهه قبل از آن مورد ارزیابی قرار میگیرد. به همین دلیل تورم نقطه به نقطه زودتر و سریعتر از تورم میانگین تغییرات شاخص قیمتها را منعکس میکند.
یکی از مولفههای دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد، تفاوت تغییر بهای خرید و اجاره بهای مسکن در نقاط مختلف کشور است. طبق آمار بانک مرکزی قیمت مسکن در شهر تهران در یک سال منتهی به بهمن ماه 98 بیش از 85 درصد بوده است اما در جدولی که مرکز آمار ایران از تورم منتشر کرده، تورم نقطه به نقطه مسکن 23.7 درصد درج شده است و این عدد ممکن است ابهامزا باشد.
اما علت درج چنین عددی، این است که آمار تورم بخش بهای مسکن اساسا به صورت کشوری محاسبه میشود و علاوه بر شهر و استان تهران، قیمت سایر شهرها و مناطق کشور هم در نظر گرفته خواهد شد و با توجه به اینکه معمولا رشد قیمت مسکن در شهر تهران و کلانشهرها بسیار بالاتر از دیگر شهرهاست، این تفاوت بهوجود بیاید.
همچنین نرخ تورم اساسا بازه زمانی یک سال را در نظر میگیرد و بعد از یک سال از محاسبات تورم نقطه به نقطه خارج میشود ولی در اذهان مردم تغییرات قیمت خطکشی شده و براساس بازههای زمانی یکساله نیست. به عنوان مثال ممکن است قیمت مسکن یا هر کالای دیگری از بازه زمانی شهریور 96 تا بهمن 97 در شهر تهران بیش از 120 درصد و در کل کشور 40 درصد افزایش یافته باشد اما در دوره بهمن ماه 96 تا بهمن 97 این رشد در شهر تهران 85 درصد و در کل کشور 23.7 درصد است. این فرایند برای سایر کالاها هم رخ میدهد.
در صورتی که این چارچوبها و ساختار محاسبه نرخ تورم مدنظر قرار گیرد. ممکن است مخاطبان نقدهایی به وزنهای در نظر گرفته شده برای گروههای خوراکیها و آشامیدنیها داشته باشند که در جای خود قابل تامل و بحث است، اما نهادهای آماری مانند بانک مرکزی و مرکز آمار، سبد کالایی را براساس بودجه (هزینه) خانوار بابت خرید اقلام مختلف تهیه و وزن آنها را متناسب با آن محاسبه میکنند. درواقع ممکن است در یک خانوار سهم گروه خوراکیها و آشامیدنیها از هزینه کل 50 درصد باشد و در خانوار دیگری سهم آن 20 درصد. بانک مرکزی و مرکز آمار برای آمارگیری متوسط را در نظر میگیرید و بودجه خانوار براساس آن استخراج میشود.
معنای دقیق تورم چیست؟
هوشیار رستمی
پاسخ سوالهای اقتصادی خود را در این ستون بخوانید Andishe۲۸۲۹@Gmail.com
تورم عموما به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمتها در نظر گرفته میشود. به سخن دیگر، تورم، روند فزاینده و نامنظم افزایش قیمتها در اقتصاد است.
پاسخ سوالهای اقتصادی خود را در این ستون بخوانید Andishe۲۸۲۹@Gmail.com
تورم عموما به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمتها در نظر گرفته میشود. به سخن دیگر، تورم، روند فزاینده و نامنظم افزایش قیمتها در اقتصاد است. هر چند بر پایه نظریههای گوناگون، تعریفهای متفاوتی از تورم ارائه میشود؛ اما تمامی آنها به روند فزاینده و نامنظم افزایش در قیمتها اشاره دارند. مفهوم امروزی تورم، در سده نوزدهم میلادی رواج یافت. پیش از آن، مفهوم دیگری از تورم وجود داشت که جهت نشان دادن افزایش حجم اسکناسهای غیرقابل تبدیل به طلا به کار برده میشد.
با تعریف امروزی، میتوان نرخ تورم را نشاندهنده افزایش یا کاهش یا ثبات در قیمت مصرفکننده کالاها و خدمات دانست.
برای اندازهگیری این شاخص معمولا در بازههای زمانی هفتگی، ماهانه و سالانه، قیمت انواع کالاها و خدمات در سراسر هر کشوری اندازهگیری و اعلان عمومی میشود. کالاها و خدماتی که قیمتشان در نرخ تورم محاسبه میشود معمولا از کالاها و خدمات ضروری زندگی مردم بهشمار میروند؛ به مجموعه این کالاها «سبد کالایی و خدماتی سنجش نرخ تورم» میگویند. این سبد کالایی و خدماتی که به عنوان سبد پایه و شاخص کالا شناخته میشود، هرچند سالی یک بار مورد بازنگری قرار میگیرد. در ایران تدوین این سبد از سال ۱۳۳۸ آغاز شد و آخرین بار در سال ۱۳۸۳ با در نظر گرفتن ۳۵۹ قلم کالا و خدمات در ۷۵ شهر منتخب کشور از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی مورد ارزیابی و محاسبه قرار گرفت. برای اندازهگیری دقیق میزان تورم، دولتها باید با رصد هفتگی تغییرات در قیمت کالاها و خدماتی که در سبد سنجش تورم قرار دارند، میزان تورم هفتگی کشور را محاسبه کنند. میانگین نرخ تورم هر چهار هفته در یک ماه، نرخ تورم ماهانه نام دارد و میانگین نرخ تورم هر ۱۲ ماه در یک سال، میانگین نرخ تورم سالانه است.
چرا اقتصاد دچار تورم میشود؟
اقتصاددان معروف، پروفسور کینز دو دلیل عمده برای تورم ذکر میکند: کاهش عرضه کل یا افزایش تقاضای کل و در مقابل، پولگرایان رشد عرضه پولِ مازاد بر رشد اقتصادی را عمدهترین دلیل تورم میدانند. به عبارت دیگر، تورم، تناسب نداشتن حجم پول در گردش با عرضه خدمات و کالاهاست. تقریبا تمام اقتصاددانها بر این نکته متفقالقولند که تورم پایدار و دراز مدت، ریشهای جز عرضه پول و افزایش نقدینگی ندارد. هر چه میزان تورم بیشتر شود، قدرت خرید یک واحد پول کمتر میشود.
یکی از ریشههای تورم، نبود تعادل میان درآمدها و هزینههای دولت است. به این ترتیب که وقتی هزینههای دولت از درآمدهای آن در بودجه سالانه بیشتر باشد، دولت با کسری بودجه مواجه میشود. اگر دولت برای حل مشکل کسری بودجه اقدام به استقراض از بانک مرکزی یا فروش درآمدهای ارزی (مثلا حاصل از فروش نفت) به بانک مرکزی کند، پایه پولی و به دنبال آن نقدینگی کل در اقتصاد افزایش مییابد که این افزایش نقدینگی آثار تورمی به دنبال خواهد داشت.
یکی دیگر از علل افزایش نرخ تورم، انتظارات تورمی است. به این معنی که اگر مردم براساس تجربیات گذشته خود یا بر مبنای مشاهدات بازار پیشبینی کنند که در آینده نزدیک قیمتها روبه افزایش خواهد بود، میزان هزینه و خریدهای خود را افزایش میدهند. از طرف دیگر تولیدکنندگان و فروشندگان از فروش و عرضه کالاهای خود به امید افزایش قیمت در آینده خودداری میکنند، بدیهی است در این صورت با این سیاست، عرضه و تقاضا اثر مستقیم بر قیمتها خواهد داشت و موجب افزایش تورم میگردد.
تورم از جمله پدیدههایی است که میتواند آثار و تبعات مثبت و منفی به دنبال داشته باشد و مهمترین اثر آن، توزیعی است؛ به نحوی که به نفع گروههای پردرآمد و به ضرر گروههای فقیر و کمدرآمد و حقوقبگیر است. به عبارت دیگر تورم به افراد دارای درآمدهای پولی ثابت، ضرر میزند و از قدرت خرید آنان میکاهد و در مقابل، به نفع اغلب کسانی تمام میشود که درآمدهای پولی متغیر دارند. در یکی از گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس نیز آمده است که تورم همچنین هزینههای عمومی دولت را افزایش داده و در نتیجه دولت را مجبور به کسب درآمد بیشتر یا استقراض از بانک مرکزی میکند که در هر دو حالت ضربات جبرانناپذیری را به اقتصاد کشور وارد میکند. این گزارش در ادامه به طرح راهکارهای مبارزه با تورم پرداخته و تاکید میکند که حل معضل تورم در کشور کار خیلی پیچیدهای نیست و کافی است ریشههای تورم، که قابل شناسایی نیز هستند، به گونهای از میان برداشته شوند.
علاوه بر آثار اقتصادی، تورم بر ساختار اقتصاد و متغیرهای کلان اقتصادی تاثیرگذار است. تورم، در عصر حاضر، ابعاد اجتماعی و سیاسی گستردهای پیدا کردهاست. دلیل این مساله، ارتباط تنگاتنگ آن با زندگی افراد جامعهاست. بهعلاوه، ثبات سیاسی و اقتصادی یک کشور از طریق شاخصهای متفاوتی سنجیده میشود که تورم از جمله آنهاست. شعار بسیاری از نامزدهای ریاست جمهوری در کشورهای در حال توسعه، کنترل و پایین آوردن روند رشد قیمتهاست. از اینرو تورم را میتوان یکی از پیچیدهترین، مهمترین و حساسترین مقولات اقتصادی و اجتماعی عصر حاضر دانست و بررسی و تحلیل آن، میتواند نقش بسزایی در تحلیل و تبیین مسائل اقتصادی داشته باشد.
ردهبندی کشورهای جهان از نظر نرخ تورم
براساس گزارش صندوق بینالمللی پول، ایران با رکورد تورمی بیش از ۲۶ درصدی در سطح خاورمیانه بالاترین نرخ تورم را دارد. در حالی که میانگین نرخ تورم در کشورهای خاورمیانه برابر با ۳.۳ درصد است. همچنین ایران دومین نرخ بالای تورم را در سطح جهان دارد. براساس آمار این نهاد بینالمللی، بالاترین میزان تورم ایران در سالهای اخیر بوده و تا پایان سال ۱۳۹۲ نیز بالاترین نرخ تورم خواهد بود.
در ردهبندی سال ۲۰۱۱ مرکز اطلاع رسانی و تحلیل اقتصادی (Indexmundi) ونزوئلا با تورم (۲۹.۸) درصدی و سیشل با نرخ تورم (۲.۲-) درصدی به ترتیب نخستین و آخرین ردههای این فهرست را به خود اختصاص دادهاند. در این ردهبندی کشور شاخص گردش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟ زیمبابوه به علت فروپاشی ساختارهای اقتصادی و عدم امکان محاسبه میانگینی نرخ تورم در هفته حذف شده است. نرخ تورم منفی در سیشل و برخی دیگر از کشورهای ردههای پایین فهرست از جمله ژاپن، نشاندهنده افت قیمتها است. تورم منفی برخلاف ظاهرش که افت قیمتها را نشان میدهد در اقتصاد کلان یکی از عاملهای ایجاد بحران اقتصادی شاخص گردش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟ بهشمار میآید.
نرخ تورم در ایران پس از انقلاب
کمترین و بیشترین نرخ تورم به ترتیب، در دهه ۵۰ در سالهای ۵۷ و ۵۹، در دهه ۶۰ در سالهای ۶۴ و ۶۹، در دهه ۷۰ در سالهای ۷۰ و ۷۴ در دهه ۸۰ در سالهای ۸۴ و ۸۷ تحقق یافته است. کمترین میزان تورم مربوط به سال ۶۴ شاخص گردش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟ با ۶.۹ درصد و بیشترین مربوط به سال ۷۴ با ۴۹.۴ درصد بوده است. در دو دهه اخیر یعنی دهه ۷۰ و ۸۰ شاهد فرازونشیبهایی در نرخ تورم بودهایم؛ به این صورت که از سال ۷۰ روند صعودی تورم را با نرخ ۲۰.۷ درصد شاهد بودیم و این روند ادامه داشت تا اینکه در سال ۷۴ رکورد ۴۹.۴ ثبت شد که بالاترین نرخ رسمی تورم در کشور است. از سال ۷۵ به بعد مجددا کاهش تورم را داشتیم تا اینکه در سال ۸۰ نرخ تورم به ۱۱.۴ درصد رسید. هر چند در سالهای ۸۱ تا ۸۳ نرخ تورم حدود ۱۵ درصد را تجربه کردیم ولی از سال ۸۴ به بعد نیز تورم به مرز ۱۰ درصد رسید اما افزایش آن را تا سال ۸۷ شاهد بودیم، به طوری که تورم در این سال به ۲۵.۴ درصد رسید. آخرین و ششمین دوره افزایشی نرخ تورم هم به سال ۸۸ برمیگردد که از نرخ ۱۰.۸ درصد آغاز شد و در سال ۹۰ به نرخ ۲۱.۵ درصد رسید.