استراتژی معاملاتی محدوده

حداقل یک ماه باید روند معاملاتی خود را یادداشت کنید، در این یادداشت باید تاریخ و دلیل سهمها و جفتارزهای خریداری شده نوشته شود. ابتدا سرمایهگذاران یک ماه کارهای انجام شده خود را بنویسند و سپس از این یادداشتها یک پلن معاملاتی خوب استخراج خواهد شد
معامله گری با الگوی 123(دوره اول)
وظیفه اصلی تحلیلگر تکنیکال در این جمله «مارتین پرینگ» از اساتید مسلم و برجسته تکنیکالیست خلاصه می شود: «تشخیص روند در مراحل آغازین آن و موج سواری بر اساس آن تا زمانی که وزن گواهی ها رای به پایانش بدهد». برای حصول و تحقق این هدف سترگ، 2 گام اصلی نیاز است:
- تشخیص روند حاکم بر بازار جهت موج سواری بر اساس آن
- رهگیری و رصد نشانه های دال بر پایان روند حاکم و احتمالاً شکل گیری روند جدید
در این راستا، عملاً می توان 2 استراتژی کلان تکنیکالی تعریف نمود که یکی «تعقیب مومنتوم» - Momentum Following – و دیگری «برگشت به میانگین» - Mean Reversion – استراتژی معاملاتی محدوده می باشد. در قالب استراتژی نخست معامله گر صرفاً به دنبال ورود در جهت روند غالب بازار است و در چهارچوب استراتژی دوم معامله گر به دنبال یافتن نشانه هایی از ضعف روند حاکم می گردد جهت استفاده از فرصت های برگشت بازار در محدوده های قیمتی و زمانی مناسب.
هر کدام از این استراتژی ها نقاط قوت و ضعف خود را دارند. در حالی که در استراتژی های تعقیب مومنتوم، امکان شکار روندهای قدرتمند طولانی وجود دارد، اما در عوض یافتن محدوده های مناسب برای تعیین حد زیان از دشواری های این سبک است. در استراتژی های برگشت به میانگین، در حالی که ریوارد به ریسک خوبی در موقعیت های احتمالی وجود دارد، اما امکان شکار روندهای بزرگ غالباً وجود ندارد.
اما آیا استراتژی معاملاتی می توان یافت که تا حد زیادی این ضعف ها را پوشش داده و در عین حال به صورت نسبی نقاط قوت هر دو استراتژی کلان تکنیکالی یادشده را دارا باشد؟!
به باور ما استراتژی معاملاتی مبتنی بر الگوی 123 پاسخی است به پرسش و نیاز فوق. در این استراتژی هر چند بر خلاف استراتژی های برگشتی به دنبال خرید در پایین ترین کف یا فروش در بالاترین سقف ممکن نیستیم و هر چند که ضریب اطمینان موقعیت های ایجادشده به اندازه موقعیت های استراتژی های تعقیب مومنتوم بالا نیست، اما در عوض در مراحل ابتدایی روندهای جدید ورود خواهیم داشت و می کوشیم تا از بخش عمده روند جدید استفاده کرده و سودهای مناسبی کسب کنیم.
نکته مهم آنکه در کلاس حاضر، بر خلاف کلاس های مشابه، فرآیند تشخیص و شکل گیری الگوی 123 را به صورت کامل به شیوه مکانیکی و بدون دخالت سلیقه انسانی دربیاوریم تا ضریب اطمینان سیستم افزایش یابد و امکان تداوم بخشی به فرآیند سوددهی فراهم گردد.
روشهای تعیین حد سود و زیان
روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همانگونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معاملهگران به منظور پیشبینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در این مطلب به بیان مهمترین روشهای تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثالهایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.
فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود
برخی سرمایهگذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان میشوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معاملهگر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود میگیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.
اعداد رند
استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معاملهگران کهنهکار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژهای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آنها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار میشود. برخی معاملهگران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.
اندیکاتورها
بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معاملهگران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم میشوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایهگذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آنها استفاده میکنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معاملهگران مبتدی، سهولت کاربری آنها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرمهای تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی میشوند.
میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج میباشد. میانگینها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده میشوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.
اگر قیمت بالاتر از میانگینها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت همزمان حد سود و زیان را پوشش میدهد.
فیبوناچی
افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را میشناسند و داستان معروف آن را نیز شنیدهاند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار میآیند که حتی میتوان صرفاً بر مبنای آنها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معاملهگران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده میکنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه میشویم که معاملهگر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی میباشد؛ قرار داده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت
تعداد کثیری از معاملهگران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آنها را شامل میشود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایهگذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانهای به نظر میرسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونهای از موقعیتهای معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شدهاند.
خطوط روند
همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده میشود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل میشوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار میروند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی میشوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آنها تدوین یافتهاند. به عنوان نمونه کانالهای قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری میباشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم میشوند.
در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده میکنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معاملهگر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم مینمایند. در چنین موقعیتهایی معاملهگران بلندمدتی میتوانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایهگذار افق کوتاه مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، میتوان از معامله خارج شد.
الگوهای قیمتی
امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آنها بازار روند مشخصی استراتژی معاملاتی محدوده پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شدهاند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کفهای چند قلو، کنج.
این الگوها بر اساس شرایط وقوع میتوانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی میتواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.
استراتژی های ترید چیست؟
امروزه با گذشت زمان و گسترش تکنولوژی روشهای زیادی در حوضه کسب درآمد ارائه شدند که یکی از آنها کسب درآمد از طریق معاملهگری در بازار ارزهای دیجیتال میباشد. همانطور که در مقالات نوسان گیری و کندل استیک مطالعه کردید، برای تحلیل و بررسی هر رمزارز نیازمند به یادگیری تکنیکهای خاصی میباشید که در این مقاله قصد داریم شما را با استراتژی های ترید آشنا کنیم. ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید و فروش دارایی است. معاملهگری و سرمایهگذاری باهم تفاوت دارند و به یک معنا نیستند، تریدها در دوره ماهانه تا سالانه انجام میشود. ترید روزانه به کوتاهترین نوع معامله گفته میشود که کاربر در کمتر از یک روز یک معامله را باز میکند، سپس از آن خارج میشود،
در واقع معاملهگر، معامله را در چند ساعت انجام میدهد که معمولا در این سبک سود معامله پایین میباشد. توصیه میشود برای خرید و فروش دارایی از تحلیلهای تکنیکال و فاندمنتال استفاده شود. تحلیل و بررسی این نمودارها به کاربر کمک میکند که روند صععودی یا نزولی یک رمزارز را بهتر بشناسد و با استفاده از آمار صحیح شروع به معامله کند.
بنابراین کاربران برای انجام هرگونه معامله در بازارهای مالی و ارز دیجیتال ابتدا باید نحوه معامله کردن و زمان مناسب را بشناسند که در ادامه به چند مورد از آنها میپردازیم.
10 مورد از بهترین استراتژی های ترید
برای درک بهتر از معاملات و استراتژی های ترید باید ابتدا دارایی موردنظر را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید. با استفاده از استراتژی های ترید، بدون شک شانس موفقیت بیشتری در معاملات پیشرو خواهید داشت.
1. اسکالپینگ(Scalping)
اسکالپینگ یکی از روشهای خوب و سودآور برای معامله در بازارهای مالی است که در اصطلاح به عنوان نوسان گیری شناخته میشود. در این روش معاملهگران از نوسانات لحظهای بازار به سود میرسند. به گفتهی کارشناسان دنیای ارزهای دیجیتال با استفاده صحیح از روش اسکالپینگ، میتوانید به سودهای قابل توجهای دست یابید. در واقع در اسکالپینگ شما با شناسایی نوسانات قیمت ارز موردنظر وارد معامله میشوید و به محض اینکه میزان مشخصی سود از این دارایی کسب کردید از آن خارج میشوید. میزان سود در این معاملات پایین است اما از آنجایی که یک معاملهگر حرفهای در طول یک روز معاملات زیادی را به این روش انجام میدهد، در مجموع سود قابل توجهای دریافت میکند. در این معامله سود بالا مهم نیست و تنها چیزی که اهمیت دارد تعداد معاملات در یک مدت زمان کوتاه میباشد.
مهمترین ویژگی استراتژی اسکالپینگ را میتوان تایم فریمهای معاملاتی بسیار کوتاه آن دانست. در این حالت فرض کنید که شما برای ورود به یک معامله اشتباه تحلیل کنید، میتوانید به محض آنکه به اشتباه خود پی بردید از این معامله خارج شوید زیرا ضرر و زیان در اسکالپینگ بسیار ناچیز است.
2. مونتوم(Momentum trading)
معامله مونتوم به عنوان یکی از سادهترین استراتژیهای ترید در بازار ارزهای دیجیتال شناحته میشود. در این روش شما میتوانید تنها با سوار شدن بر موج نوسانات قیمت، به سود برسید. این روش برخلاف اسکالپینگ یک روش پر ریسک است، زیرا در هر لحظه ممکن است روند تغییر کند و موجب ضرر و زیان شما شود. یکی از مواردی که در ترید مونتوم اهمیت بسیاری دارد، حجم معاملات است. در این روش تریدرها صبر میکنند تا حجم معاملاتی دارایی موردنظر به میزان مشخصی برسد، سپس از آن خارج شوند. این روش برای افراد تازهکار و مبتدی به هیچ وجه توصیه نمیشود زیرا استفاده از اندیکاتور مناسب و تحلیل صحیح روند بازار کار هر کسی نیست.
3. معاملات معکوس(Reverse trading)
در این روش معاملهگران با پیشبینی معکوس یک رمزارز وارد معامله میشوند؛ فرض کنید ارز دیجیتال آکیتا طی یک بازه زمانی مشخص، روند صعودی داشته است، معاملهگران روند آینده آن را نزولی پیشبینی میکنند و به سرعت وارد معامله میشوند. این روش جز یکی از پرسودترین استراتژی های ترید میباشد اما در نظر داشته باشید که در صورت پیشبینی اشتباه، ممکن است ضررهای قابل توجهی را متحمل شوید. بنابراین میتوان معاملات معکوس را یک روش پر ریسک دانست که برای استفاده از آن بهتر است قدرت ریسک پذیری بالایی داشته باشید.
4. فیدینگ(Fading trading)
فیدینگ استراتژی معاملاتی محدوده همانند معاملات معکوس عمل میکند؛ بدین شکل که معاملهگر باید روش معکوس در بازار را پیشبینی و شناسایی کند، سپس وارد معامله شود. اکثر استراتژی های ترید مانند فیدینگ خطرناک و پر از ریسک میباشند، بنابراین توصیه میشود ابتدا روشهای تحلیل و بررسی را یاد بگیرید سپس اقدام به معامله کنید. درست است که این روش پر از ریسک و خطر میباشد، اما با استفاده صحیح و به موقع از آن، سوددهی آن به مراتب بیشتر از تریدهای روزانه است.
5. نوسان گیری روزانه
بدون شک بازار هر رمزارز دارای نوسانات مختلفی در ارزش قیمتی خود دارد که پس از نوسانات قیمت آن روند صعودی یا نزولی را پیش میگیرد. معاملهگران در این روش پس از مشاهده با نوسانات در کوتاهترین زمان ممکن وارد معامله میشوند و بر موج نوسانات ایجاد شده سوار میشوند. به عنوان مثال قیمت بیت کوین در چند روز اخیر دچار افت 20 درصدی شد (میتوانید در مقاله ریزش بیت کوین دلایل این افت قیمتی را مطالعه کنید) و معاملهگران پس از مشاهده این نوسان قیمتی شروع به معامله کردند. خرید یا فروش در این زمان بستگی به نوع استراتژی ترید شما دارد.
6. محدوده نوسان(Range trading)
در روش محدوده نوسان، کاربران باید با الگوهای کندل استیک به طور کامل آشنا باشند زیرا در این روش معاملهگران مدام با سطوح حمایت و مقاومت سروکار دارند. فرض کنید قیمت ارز دیجیتال گالا به سطح حمایت نزدیک شده است، معاملهگران در این زمان وارد بازار میشوند و زمانی که این دارایی به سطح مقاوتی نزدیک میشوند، اقدام به فروش دارایی خود میکنند. محدوده نوسان میتواند استراتژی ترید مناسبی برای مبتدیان دنیای ارز دیجیتال باشد. اما در نظر داشته باشید که یادگیری الگوهای کندل استیک در این روش یک امر ضروری است.
7. خرید در قیمت پایین و هولد کردن دارایی
خرید ارز در قیمت پایین و نگه داشتن آن یک استراتژی بلند مدت است. وارن بافت یکی از غولهای ثروتمند بازار بورس است که در کتاب خود به سرمایهگذاری بلندمدت اشاره زیادی کرده است. در درس های کتاب وارن بافت ذکر شده است که سرمایهگذاری در بلند مدت باید حداقل بیش از یک دهه سرمایه خود را هولد کنید. همانطور که گفته شد بازار ارزهای دیجیتال، دنیای پر از ریسک است و برای هر کسی مناسب نیست. ممکن است پس از هر نوسان قیمتی و پیشگیری روند نزولی، بسیاری از افراد دچار ترس و اظطراب شوند و از بازار خارج شوند، اما اینگونه نوسانات برای معاملهگران حرفهای یک فرصت عالی است.
معاملهگران پس از مشاهده اینگونه نوسانات و افت قیمتی یک رمزارز، وارد معامله میشوند و پس از هولد آن در بلندمدت به سودهای قابل توجهای دست مییابند. در نظر داشته باشید که تاکنون ارزهای دیجیتالی مخصوصا آنهایی که معروفیت زیادی کسب کردهاند همیشه در حال رشد و صعود بودند و این موضوع به محبوبیت زیاد آنها در دهه اخیر بر میگردد. بنابراین استراتژی خرید و هولد یکی از روشهای کم خطر با سود بالا محسوب میشود.
8. معاملات الگوریتمی(High frequency trading)
یکی از پیچیدهترین استراتژیهای ترید معاملات الگوریتمی یا فرکانس بالا است. در این روش کل فرایند معامله توسط کامپیوترهای تخصصی انجام میشود و معاملهگران برای معامله با این روش نیازمند تجهیزات تخصصی میباشند. شما برای پیشبینی و بررسی بازار یک رمز ارز میتوانید تمام موارد ذکر شده را باهم به کمک کامپیوتر انجام دهید. مهمترین مریت این روش سرعت بالای آن است، زیرا دیگر نیازی نیست که معاملهگران شروع به بررسی و تحلیل درباره یک دارایی کنند؛ معاملهگران میتوانند با استفاده از کامپیوتر تمام فرایند را در کمتر از چند دقیقه انجام دهند. معاملات الگریتمی یک روش کسب سود در کوتاه مدت است اما چون نیازی به دخالت معاملهگر ندارد و همه کار را کامپیوتر در کمترین زمان ممکن انجام میدهد، از محبوبیت قابل توجهای برخوردار است.
9. آربیتراژ(Arbitrage)
آربیتراژ یک روش آسان و راحت است؛ بدین شکل که کاربران قیمت یک رمز ارز را در چند صرافی مورد بررسی قرار میدهند و پس از پیدایش ارزانترین قیمت در یک صرافی خریداری میکنند، سپس دارایی خود را به صرافی دیگر با قیمت بالاتری میفروشند.
10. نقاط طلایی(Golden Cross) و تقاطع مرگ(Death Cross)
یکی دیگر از روشهای بررسی روند یک بازار، نقاط طلایی و تقاطع مرگ است. نقاط طلایی به زمانی گفته میشود که میانگین قیمت یک ارز در بازه زمانی کوتاهی از میانگین بلند مدت آن بیشتر باشد. به عنوان مثال فرض کنید قیمت ارز دیجیتال ریپل در یکسال گذشته 8 درصد افزایش قیمت داشته باشد، اما در یک ماه اخیر 10 درصد رشد کرده باشد. با این زمان نقاط طلایی ریپل گفته میشود. در خلاف آن اگر این نتیجه برعکس باشد تقاطع مرگ اتفاق میافتد.
5 شرط کلیدی که هر معاملهگر باید پیش از ورود به معامله بررسی کند
مهم نیست در چه بازاری فعالیت دارید: فارکس، بورس یا ارز دیجیتال. فرصتها در بازارهای مالی بیشمار هستند اما تمامی فرصتها برای یک معاملهگر ارزشمند نیست. تنها معاملاتی برای تریدر حائز اهمیت هستند که احتمال موفقیت بالایی دارند. برای تشخیص این دست از معاملات، معاملهگران باید چک لیستی داشته باشند تا قبل از ورود به معامله، شرایط ذکر شده در آن را بررسی کرده و در صورتی که فرصت ایجاد شده با چک لیست معاملاتی آنها همسو باشد، وارد معامله شوند.
در این مقاله 5 مورد مهم از چک لیست معاملاتی را بررسی میکنیم که تمامی معاملهگران اعم از اسکالپر، سوینگ تریدر یا سرمایه گذارها میتوانند برای ورود به معاملات خود از آنها استفاده کنند.
شرط اول: ستاپ معاملاتی
ستاپ معاملاتی اولین شرط در چک لیست و به معنای “دلیل برای ورود به معامله” است. در واقع شرایط نمودار باید به نحوی همسو با ستاپ معاملاتی باشد تا معاملهگر را به انجام معامله ترغیب کند. برای مثال اگر استراتژی معاملهگر ترید در جهت روند باشد، نیاز است که یک روند وجود داشته باشد تا معاملهگر بتواند طبق آن معامله کند. نحوه تشخیص و تایید یک روند در استراتژی و پلن معاملاتی معاملهگر ذکر میشود.
در شکل بالا یک مثال از ستاپ معاملاتی را مشاهده میکنید. نمودار یک روند نزولی را شروع کرده و مدام در حال ثبت سقف و کفهای پایینتر است. در ادامه اگر قیمت به سقف کانال نزولی و مقاومت کلیدی برسد، فرصتی مناسب برای ثبت یک پوزیشن شورت و فروش است.
شرط دوم: ماشه یا تریگر معامله
اگر ستاپ معاملاتی خود را چک کردید و مطمئن شدید که برای ورود به معامله دلیلی دارید، برای انجام معامله به یک تایید نهایی نیاز دارید. تایید نهایی برای ورود به معامله با نام ماشه یا تریگر معامله شناخته میشود. تریگر معامله با توجه به سبک و استراتژی معاملاتی هر فرد معاملهگر متفاوت است.
شکل بالا یک مثال از ستاپ معاملاتی و دو نوع تریگر معامله در تایم روزانه است. مشاهده میکنید که قیمت پس از شکست مقاومت و خروج از یک محدوده رنج، به سقف رنج و حمایت کلیدی پولبک زده است. در اینجا ما بر اساس استراتژی مورد استفاده، میتوانیم از دو نوع تریگر استفاده کنیم.
ماشه اول معامله زمانی کشیده میشود که روند نزولی کوچک شکل گرفته و با خط آبی نشان داده شده، شکسته شود. در واقع این یک روند نزولی در تایم فریم پایینتر است که وقتی به سمت بالا شکسته شود، نشاندهنده بازپسگیری قدرت توسط خریداران است.
ماشه دوم معامله زمانی کشیده میشود که بر روی حمایت مهم و کلیدی، یک کندل سبز بزرگ و به اصطلاح Engulfing بسته شود که داخل دایره قرمز رنگ مشاهده میکنیم. این نوع کندل نشاندهنده قدرت گرفتن خریدار است و در استراتژی پرایس اکشن از این روش استفاده میشود.
شرط سوم: حد ضرر
برای داشتن یک معامله استاندارد با احتمال موفقیت بالا، تایید ستاپ معاملاتی و تریگر معامله کافی نیست. به سراغ سومین شرط چک لیست میرویم، شما باید قبل از ورود به معامله بدانید حاضرید چه مقدار و چند درصد از سرمایه خود را ریسک کنید؟ مقدار ریسک در هر معامله جزو مطالبی است که باید در تریدینگ پلن ذکر شده باشد.
برای مدیریت ریسک معامله، از ابزاری به نام حد ضرر استفاده میشود. راههای متفاوتی برای تنظیم و تعیین حد ضرر وجود دارد. یکی از سادهترین و محبوبترین روشهای تعیین استراتژی معاملاتی محدوده حد ضرر این است که برای معاملات خرید، حد ضرر کمی پایینتر از آخرین کف قیمتی و برای معاملات فروش، کمی بالاتر از آخرین سقف قیمتی قرار داده میشود.
شکل بالا در واقع همان مثال معاملاتی قبلی است که برای تریگر معامله بررسی کردیم. در این موقعیت با اعتماد به سطح حمایتی، میخواهیم وارد معامله شویم. اگر حمایت شکسته شود در واقع تحلیل اشتباه بوده و بهتر است هرچه زودتر ضرر معامله قطع شود. حد ضرر در در اخرین قیمت محدوده حمایتی و حتی کمی پایینتر از آن قرار داده میشود تا طعمه نوسانات بازار نشود.
برای آشنایی کامل با مفهوم حد ضرر و نحوه تعیین کردن آن، پیشنهاد میشود این مطلب را مطالعه کنید.
شرط چهارم: هدف معامله
اگر سه شرط قبلی چک لیست معاملاتی را تایید کردهاید، حالا موقع محاسبه اهداف معامله و نقاط ذخیرهی سود است. اهداف معامله باید با استفاده از استراتژی معاملاتی و ابزارهای تکنیکال محاسبه شود، نه اینکه بصورت دلخواه بر روی نمودار تعیین شود.
برای مثال با استفاده از ابزار فیبوناچی، هدف معامله را میتوان روی خطوطی مانند 0.272- قرار داد یا در استراتژی پرایس اکشن، هدف معامله را کمی پایینتر از مقاومت کلیدی بعدی قرار داد. نکته مهم در تعیین حد سود این است که آن را بر اساس بازار و تحلیل اطلاعات موجود بدست آورید نه بر اساس احساسات استراتژی معاملاتی محدوده خود.
برای خروج از معاملات سود آور میتوان از روش حد ضرر شناور یا Trailing Stoploss نیز استفاده کرد. در این روش شما محدودهای برای خروج تعیین نمیکنید و از قبل نمیدانید که ممکن است معامله چقدر سودده باشد.
وقتی معامله در جهت تحلیل پیشروی میکند، با استفاده از استراتژی و محاسبات مورد نیاز، حد ضرر را بالاتر میآورید. با استفاده از حد ضرر شناور شاید بیشترین سود ممکن را از معاملات خود نگیرید اما باعث میشود در مجموع، ضررها کاهش یافته و سود معاملات افزایش یابد.
تصویر بالا همان مثال قبلی است. اگر با استراتژی فیبوناچی معامله کنیم، میتوانیم هدف معامله را بر روی عدد 0.272- فیبوناچی (هدف معامله – 1) قرار دهیم . مشاهده میکنیم که قیمت به این عدد و کمی بالاتر از آن نیز رسیده است.
اگر بر اساس حمایت/مقاومت یا پرایس اکشن معامله میکنیم، میتوانیم هدف معامله را در نزدیکی مقاومت کلیدی بعدی (هدف معامله – 2) قرار دهیم. از آنجایی که ممکن است قیمت به محدوده مقاومتی نفوذ نکند، بهتر است هدف معامله کمی پایینتر از مقاومت قرارداده شود تا احتمال به هدف رسیدن معامله بالاتر برود.
شرط پنجم: ریسک به ریوارد
نسبت ضرر به سود هر معامله به نام ریسک به ریوارد شناخته میشود که یکی از مهمترین ارکان مدیریت ریسک/سرمایه و چک لیست معاملاتی است. اگر شما بهترین تحلیلگر دنیا باشید ولی از ریسک به ریوارد در جهت سوددهی کلی معاملات خود استفاده نکنید، یحتمل موفق نخواهید شد.
هر معاملهگری با مطالعه روشهای بقیهی معاملهگران و کسب تجربه در بازار یک میزان حداقلی را برای ریسک به ریوارد معاملات خود تعیین میکنند. برای مثال بسیاری از معاملهگران به معاملاتی که ریسک به ریوارد کمتر از ۱.۵ دارد ورود نمیکنند، حتی اگر تمام شروط قبلی را داشته باشد.
ریسک به ریوارد ۱.۵ به این معناست که شما یک موقعیت معاملاتی دارید که اگر به حد ضرر برخورد کند، ۱۰۰ دلار ضرر میکنید اما اگر به اهداف خود برسد، ۱۵۰ دلار سود میکنید. البته اگر از تریلینگ استاپ استفاده میکنید، قادر به محاسبه هدف و در نتیجه ریسک به ریوارد معامله نیستید، اما با این حساب، شما باید در نظر بگیرید احتمال به سود رسیدن معامله بیشتر از احتمال ضرر دهی آن است یا خیر؟
اگر ریوارد یک معامله هم اندازه یا کمتر از ضرر معامله بود، از این معامله دوری کنید. با اینکه تمامی شروط قبلی چک لیست تایید شده اما با عدم تایید ریسک به ریوارد این معامله دیگر برای شما یک موقعیت معاملاتی مناسب نیست. دوری از موقعیتهای معاملاتی نامناسب به اندازه ورود به معاملات مناسب، در موفقیت یک معاملهگر تاثیرگذار است.
سایر شرایط چک لیست
انتشار اخبار اقتصادی
بسیاری از معاملهگران یکی از شروط چک لیست خود را به زمان انتشار اخبار اقتصادی اختصاص میدهند. از آنجایی که بعضی از اخبار اقتصادی میتوانند باعث نوسانات بالا و غیرقابل پیشبینی در بازار شوند، معاملهگران ترجیح میدهند در زمان انتشار اخبار اقتصادی معاملهای انجام ندهند تا ریسک معاملات پایینتر بیاید.
اگر تمامی موارد قبلی چک لیست تایید شده باشد اما اخبار اقتصادی جدیدی منتشر شود، بسیاری از معاملهگران از انجام معاملهی خود منصرف میشوند.
تحلیل مولتی تایم فریم
اگر در پلن یا استراتژی معاملاتی خود قانونی برای تحلیل سایر تایم فریمها (بجز تایم فریم معامله) ندارید، وقت آن است که یک تغییر در آن ایجاد کنید. بسیار مهم است تا حداقل یک تایم فریم بالاتر یا پایینتراز تایم فریم معامله خود را چک کنید تا آشنایی بیشتری با شرایط و جو بازار پیدا کنید.
ممکن است تریگر معامله شما در تایم فریم پایینتر باشد. همچنین امکان دارد تایم فریم بالاتر شرایط و روند متفاوتی داشته باشد و شما را از انجام معامله پشیمان کند.
جمعبندی
چک لیست معاملاتی در کنار تریدینگ پلن و استراتژی معامله، جزو مهمترین ابزارهای یک معاملهگر هستند. چک لیست از ورود به معاملات اشتباه جلوگیری کرده و با تعیین حد ضرر و حد سود، در مدیریت معاملات شما را یاری میکند. نیاز است تا در تمامی چک لیستها 5 مورد اصلی حتما ذکر شود و بقیه موارد میتواند بسته به سبک معاملهگر به آن اضافه یا حذف شود.
شاید در ابتدا عمل به این شرایط سخت باشد اما بعد از گذشت زمان به آن عادت کرده و میتوانید با سرعت عمل بیشتری شرایط ذکر شده را بررسی کرده و در صورت تایید، وارد معامله شوید.
استراتژی معاملاتی تا چه میزان در موفقیت در بازار فارکس تأثیرگذار است؟
کارشناس بازارهای مالی درباره اهمیت داشتن پلن معاملاتی برای ورود به بازار فارکس توضیحاتی را ارائه کرد.
بازار؛ گروه بورس : این هفته نیز به رسم هفته های قبل با علی حیدری کارشناس بازار فارکس به گفتگو نشسته ایم که از نظر شما می گذرد:
*آیا داشتن پلن معاملاتی برای فارکس واجب است؟
هر کسی که قصد دارد وارد بازار فارکس، طلا، سکه و دیگر بازارها شود، قبل از انجام دادن هر کاری باید یک جلسه مشاوره شغلی برود و در آن صورت مشاور یا روانشناس تناسب شما با سبک هیجانی بازارهای را میسنجد بنابراین، هر کسی نمیتواند وارد این بازار شود. همیشه به همگان توصیه کردهام که افراد زیر ۲۳ سال وارد این بازارها نشوند زیرا افراد دارای این سن تصمیمهای هیجانمحور میگیرند. بعد از گرفتن مشاوره شغلی، داشتن پلن معاملاتی حتما تأیید میشود.
روند کلی بازار با شیوههای مختلفی به دست میآید. روند ماهیانه را میتوان با حرکت بانک مرکزی تشخیص داد و حرکت بانک مرکزی هم بر مبنای اقتصاد همان کشور استراتژی معاملاتی محدوده است
*آیا پلن معاملاتی حتما باید مکتوب باشد؟
بعد از اینکه سرمایهگذاران برای ورود به این بازار پس از جلسه مشاوره تأیید شدند، حداقل یک ماه باید روند معاملاتی خود را یادداشت کنند. در این یادداشت باید تاریخ و دلیل سهمها و جفتارزهای خریداری شده نوشته شود. ابتدا سرمایهگذاران یک ماه کارهای انجام شده خود را بنویسند و سپس از این یادداشتها یک پلن معاملاتی خوب استخراج خواهد شد. این روش حتی مشخص میکند که یک سرمایهگذار تکنیکالیست است و یا بنیادی کار میکند و یا بر اساس انتظارات و احساسات بازار فعالیت میکند.
*بهترین پلن برای افراد تازهوارد به بازار چیست؟
بهترین پلن این است که سرمایهگذاران مطالعه خود را آغاز کنند و سادهترین فرمولها را در نظر بگیرند. اگر شخص تکنیکالیست است، میتواند روندها را برای خودش ترسیم کند تا سبک و سیاق این روندها را درک کند. اگر شخص قصد دارد بر مبنای خبر در بازار فارکس فعالیت کند، میتواند از سایتی مانند Forex Factory خبرها را رصد کند و معاملات خود را آغاز کند و مسئولیت تصمیمهای خود را بپذیرد. همچنین اگر شخص قصد دارد بر مبنای انتظارات و تمایلات بازار فعالیت کند، میتواند از سایتهایی مانند Forex Factory یا FxStreet هم استفاده کند که حاوی مطالبی مانند تمایلات معاملهگران بازار است. افراد میتوانند چنین رفتارهایی را برای خودشان روی حساب دمو یادداشت کنند که میتواند به آنها کمک کند.
*چگونه میتوان به یک پلن معاملاتی کمریسک و پرسود برسیم؟
راه رسیدن به چنین پلنی ساده است. کسانی که برای خود نمودار ترسیم میکنند، میتوانند با کشیدن خط روندها مانند Moving Average برای خود پلن جامعی داشته باشند، اما نباید نمودار خود را چندان شلوغ کنند. در کنار این، فعالان باید گوشهچشمی به اخبار داشته باشند و قبل از آن هم میتوانند با نگاه به کلیات بازار، تمایلات و انتظارات بازار را درک کنند. البته، نباید رعایت اصول مدیریت سرمایه را نادیده گرفت که داشتن حجم یا لات مناسب است. شاید این کارها زیاد به نظر برسند، اما این میزان کار در بازاری بینالمللی که فکر پیچیدهای پشت آن است و غولهای بزرگی در آن حضور دارند، ضروری است.
*پلنهای معاملاتی معاملهگران خرد، بروکرها و بانکها در بازار فارکس چیست؟
معاملهگران خرد بیشتر سفتهباز هستند یعنی محدوده مشخص میکنند و به دنبال سودهای لحظهای در بازار هستند و با رسیدن قیمت به یک محدوده و یا حجم از بازار خارج میشوند. بروکرها، بانکهای بینالمللی، مؤسسات پولی و مالی حرکت خود را تابع حرکت بانکهای مرکزی و اقتصاد کشور خودشان میدانند و اصولا، در کنار آن، شرکتهای بازرگانی بینالمللی کار خودشان را انجام میدهند. بنابراین، ما در مقابل حرکت شرکتهای بینالمللی ناتوان هستیم و اینجاست که شناخت بازار سهام آمریکا و خبرهای مربوط به آن خیلی به شخص کمک میکند. بانکهای مرکزی هر کشور هم تابع حرکاتی هستند که برای کشور اقتصاد سالم و سودآور تعیین کند. پیشنهاد من به شخص تازهوارد در این بازار این است که بپذیرد با سرمایه کم وارد بازار شده است و در معاملات سخت نگیرد و محدوده تعیین کند. در بازار فارکس باید معنای خاصی ندارد.
*آیا با چهار استراتژی «ضرر کوچک کن، سیو سود متوسط کن، با حجم حداقلی بزن و ورود کمریسک کن» موافق هستید؟
این اصول یک ایدهآل گرایی در بازار فارکس است؛ در بازاری که احتمالات وجود دارد، ورود در یک نقطه دقیق، یک مسئله ۵۰/۵۰ است و از آنجا که بازار تابع احتمالات است، باید احتمالات را در نظر گرفت که اگر نیاز بود، باید از بازار خارج شد و اگر هم لازم نبود، باید مسیر را ادامه داد. پیشنهاد من این است که وقتی معاملهگذان به محدودههای سود رسیدند، به صورت پلکانی از بازار خارج شوند.
حداقل یک ماه باید روند معاملاتی خود را یادداشت کنید، در این یادداشت باید تاریخ و دلیل سهمها و جفتارزهای خریداری شده نوشته شود. ابتدا سرمایهگذاران یک ماه کارهای انجام شده خود را بنویسند و سپس از این یادداشتها یک پلن معاملاتی خوب استخراج خواهد شد
*روند کلی بازار را چگونه تشخیص میدهید؟
روند کلی بازار با شیوههای مختلفی به دست میآید. روند ماهیانه را میتوان با حرکت بانک مرکزی تشخیص داد و حرکت بانک مرکزی هم بر مبنای اقتصاد همان کشور است. روند هفتگی بازار را بر مبنای خبرهایی که در هفته در بازار منتشر میشوند، میتوان به دست آورد و روند روزانه هم با ترسیم خط روند میتوان تشخیص داد. مهمترین مسئلهای که در بازار فارکس وجود دارد، میزان اعتماد به نفس و تبدیل شدن دانش به مهارت است که این اصل یک شبه پدید نمیآید بنابراین، معاملهگران باید به مطالعه بپردازند و فریب کسانی که با تبلیغات برای خودشان بازار درست کردهاند، نخورند زیرا این بازار در هر لحظه زمانی و مکانی واکنش خاص خود را نشان میدهد.