چگونه خطوط روند را ترسیم کنیم؟

- مخفی کردن ستونها: در ورکشیت خود، روی ستونی که نمیخواهید در نمودار ترسیم شود، کلیک راست کرده و Hide را کلیک کنید. پس از مخفی شدن ستون، خط مربوطه بلافاصله از نمودار ناپدید میشود. به محض اینکه ستون را غیر مخفی کنید، خط به جای خود باز خواهد گشت.
- مخفی کردن خطوط در نمودار: اگر نمیخواهید دادههای منبع را بهم بریزید، روی دکمهی Chart Filters در سمت راست نمودار کلیک کنید، تیک سری دادهای را که میخواهید پنهان کنید، بردارید و روی Apply کلیک کنید.:
- حذف کردن خط. برای حذف دائمی یک خط از نمودار ، روی آن راست کلیک کرده و از منوی محتوا Delete را انتخاب کنید.
- نمودار خطی داینامیک با چک باکس: برای نشان دادن و پنهان کردن خطوط در پرواز، میتوانید برای هر خط یک چک باکس وارد کنید، و نمودار خود را با انتخاب و پاک کردن چک باکسها پاسخگو کنید. دستورالعملهای دقیق برای ایجاد چنین نموداری را میتوان در اینجا یافت.
فیلم آموزشی ترسیم خط روند و کانال با محسن اسلامی
تحلیل تکنیکال، در یک تعریف، به معنای استفاده از ابزارهای آماری مختلف برای مطالعه و آنالیز رفتار بازار و معامله به کمک پیش بینی رفتار احتمالی قیمت است. از این رو، در تحلیل تکنیکال، با ابزاری سر و کار داریم که بخشی از آنها ترسیمی هستند (مانند خطوط حمایت/مقاومت، خط روند، کانال ها، انواع ابزار فیبوناچی، چنگال اندروز و… که با تشخیص تحلیل گر در مکان مناسب رسم می شوند.) و بخشی از آنها تفسیری هستند (مانند اندیکاتورها که بصورت خودکار توسط پلتفرم ها محاسبه شده و نمایش داده می شوند و تحلیل گر، اطلاعات را از آنها استخراج کرده و تفسیر می کند.)
در این دوره تلاش شده است که با نگاهی به دو ابزار مهم خط روند و کانال، استفاده از این دو جزء مهم تحلیل تکنیکال آموزش داده شود.
خط روند (Trend Line) چیست؟
خط روند از ابزاری است که گفته می شود توسط ریچارد وایکوف که از بزرگان علم تکنیکال بوده است، ابداع شد. برای شناخت خط روند، ابتدا باید با تعریف روند آشنا شویم.
روند (Trend): مشخص است که بازار هیچ گاه در یک خط مستقیم حرکت نمی کند؛ بنابراین، سقف ها و کف های مختلف در بازار تشکیل چگونه خطوط روند را ترسیم کنیم؟ می شوند. در واقع، به حرکت قیمت در یک جهت مشخص، روند می گویند. از این رو، روند، بسته به جهت حرکت خود، انواع مختلفی دارد:
انواع روند :
روند صعودی (Up Trend): هنگامی که بازار، دائما سقف های بالاتر از سقف قبل و کف های بالاتر از کف قبل می سازد، روند حرکت، یک روند صعودی است.
روند نزولی (Down Trend): هنگامی که بازار، دائما کف های پایین تر از کف قبل و سقف های پایین تر از سقف قبل می سازد، روند حرکت، یک روند نزولی است.
روند خنثی (Sideway): هنگامی که هیچ نشانه ی مشخصی از روند صعودی یا نزولی در بازار مشاهده نشود و قیمت در یک محدوده ی قیمتی دائما سقف ها و کف های پراکنده بسازد، روند حرکت، یک روند خنثی است.
حال با توجه به تعریف روند، می توان گفت که خط روند، یک خط راهنما است که تحلیلگر، در روند صعودی در زیر کف ها و در روند نزولی بر روی سقف ها ترسیم می کند تا علاوه بر مشخص شدن شیب روند، هنگامی که خط روند شکسته می شود، اخطار تغییر روند جاری را دریافت کند.
در تصویر زیر 👇 یک خط روند صعودی را مشاهده می کنید که قیمت هر بار که خط روند را لمس کرده با افزایش تقضا و قیمت مواجه شده. و خط روند صعودی حکم منطقه حمایتی را برای قیمت داشته است.
در تصویر زیر 👇 یک خط روند نزولی را مشاهده می کنید که قیمت هر بار که خط روند نزولی خود را لمس کرده با افزایش عرضه و کاهش قیمت مواجه شده. و خط روند نزولی مانند یک مقاومت مانع افزایش قیمت شده.
کانال (Channel) چیست؟
کانال ها، ابزاری هستند که با استفاده از دو خط موازی، حرکات قیمت را نظم داده و در خود جای می دهند. کانال هم مانند سایر اجزای علم تکنیکال، دارای انواع مختلف و متنوعی از جمله کانال های رگرسیون (Liner Regression Channel)، کانال های روند (Trend Channel)، کانال های انحراف (Deviation Channel)، کانال های معمولی و بدون در نظر گرفتن روند (Common Channel)، کانال های فیبوناچی (Fibo Channel) و… است.
کانال ها هم مانند روند، دارای حالت های صعودی، نزولی و افقی (خنثی) هستند و معمولا این گونه است که یکی از خطوطی که کانال را تشکیل می دهد، همان خط روند است. اما چون این موضوع، الزامی نیست، تحلیل گر اجازه دارد در هر قسمتی که مشخصات یک کانال موجود باشد، به رسم آن بپردازد.
این نکته نیز گفتنی است که طبیعتا هنگامی که یکی از خطوط کانال، همان خط روند باشد، اعتبار آن به مراتب بیشتر و موثرتر است. همچنین، زمانی که کانال قیمتی، پهن باشد و فاصله ی کف تا سقف آن، فاصله ی زیادی باشد، در اکثر موارد، قیمت نمی تواند با یک حرکت شتابان و بدون استراحت این فاصله را طی کند؛ بنابراین، معمولا هنگامی که به حد وسط این فاصله رسید یا هنگامی که از حد وسط این فاصله رد شد، وارد استراحت خواهد شد که به این خط که حد وسط کانال است و از کف و سقف به یک فاصله است، خط میانی یا میدلاین کانال (Middle Line) گفته می شود.
کانال ها برای قیمت ها حکم قفس را دارند و مادامی که قیمت در این قفس در حال نوسان است می توانید کف و سقف های قیمت را به راحتی پیش بینی کنید. مثلا در کف یک کانال صعودی (مانند تصویر زیر) سهامی را بخرید و وقتی قیمت به سقف کانال رسید آنرا بفروشد
در تصویر بالا 👆 یک خط روند و کانال صعودی را مشاهده می کنید
اهمیت کانال ها به این دلیل است که به کمک کانال، تحلیلگر حمایت ها و مقاومت های مهم و لازم را در اختیار دارد پس بهتر از قبل می تواند به معامله بپردازد. از طرف دیگر، هنگامی که قیمت از یک کانال معتبر خارج می شود، جهت حرکت خود را به خوبی برای تحلیلگر نمایان خواهد کرد.
رسم نمودار خطی در اکسل
نمودار خطی یکی از سادهترین و آسانترین نمودارها در اکسل است. اما ساده بودن به معنای بی ارزش بودن نیست. همانطور که هنرمند بزرگ لئوناردو داوینچی گفت، «سادگی بزرگترین شکل پختگی است». نمودارهای خطی در آمار و علم بسیار پرطرفدار هستند زیرا روند را به وضوح نشان میدهد و به راحتی طراحی میشوند.
بنابراین، بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه میتوان نمودار خطی را در اکسل درست کرد، چه وقتی به ویژه مؤثر است، و چگونه میتواند به شما در درک مجموعههای پیچیدهی داده کمک کند.
نمودار خطی در اکسل (line chart)
نمودار خطی یک نمایش بصری است که مجموعه ای از نقاط داده را که توسط یک خط مستقیم متصل میشوند، نشان میدهد. معمولاً برای نمایش بصری دادههای کمی در یک دورهی زمانی خاص استفاده میشود.
به طور معمول، مقادیر مستقل مانند فواصل زمانی در محور افقی x ترسیم میشوند در حالی که مقادیر وابسته مانند قیمتها، فروش و موارد مشابه به محور عمودی y میروند. در صورت وجود مقادیر منفی در زیر محور x ترسیم میشود.
افتان و خیزان خط در نمودار، روندهای موجود در مجموعه دادهی شما را نشان میدهد: شیب صعودی افزایش مقادیر را نشان میدهد و شیب رو به پایین نشاندهندهی کاهش است.
چه موقع از نمودار خطی استفاده کنیم
نمودارهای خطی در شرایط زیر به خوبی کار میکنند:
- تجسم خوب روندها و تغییرات. از بین انواع نمودارهای اکسل، نمودار خطی برای نشان دادن چگونگی تغییر چیزهای مختلف در طول زمان مناسب است.
- آسان برای ایجاد و خواندن. اگر به دنبال روشی ساده و بصری روشن برای تجسم دادههای بزرگ و پیچیده هستید، یک نمودار خطی انتخابی مناسب است.
- نمایش روابط بین چندین مجموعه داده. یک نمودار چند خطی میتواند به شما کمک کند روابط بین دو یا چند متغیر را آشکار کنید.
چه موقع از نمودار خطی نباید استفاده کنیم
چند مورد وجود دارد که یک نمودار خط مناسب آن نیست:
- برای مجموعه دادههای بزرگ مناسب نیست. نمودارهای خط بهتر است برای مجموعههای دادههای کوچک زیر 50 مقدار استفاده شوند. مقادیر بیشتر خواندن نمودار شما را دشوارتر میکند.
- برای دادههای پیوسته بهترین است. اگر دادههای گسستهای در ستونهای جداگانه دارید، از یک نمودار میلهای استفاده کنید
- برای درصد و نسبت مناسب نیست. برای نمایش داده به صورت درصد کل، بهتر است از نمودار پای یا ستونی جمعشده استفاده کنید.
- برای زمانبندی توصیه نمیشود. در حالی که نمودارهای خطی برای نشان دادن روندها در یک دورهی خاص عالی هستند، نمای بصری از پروژههایی که به مرور زمان برنامهریزی شدهاند، بهتر است توسط نمودار گانت انجام شود.
نحوهی رسم نمودار خطی در اکسل
برای ایجاد نمودار خطی در اکسل 2019، 2016، 2013 و نسخههای قبلی، لطفاً این مراحل را دنبال کنید:
- دادههای خود را تنظیم کنید
نمودار خط به دو محور احتیاج دارد، بنابراین جدول شما باید حداقل دو ستون داشته باشد: فواصل زمانی در سمت چپ ستون و مقادیر وابسته در ستون (های) سمت راست (بدیهی است برای شیتهای راست به چپ برعکس باید باشد).
در این مثال، ما میخواهیم یک نمودار تک خطی رسم کنیم، بنابراین مجموعه دادههای نمونهی ما دارای دو ستون زیر است: - دادههاتان را انتخاب کنید تا در نمودار قرار گیرند
در بیشتر شرایط، فقط انتخاب یک سلول برای اکسل کافی است تا کل جدول را بطور خودکار انتخاب کند. اگر میخواهید فقط بخشی از دادههای خود را ترسیم کنید، آن قسمت را انتخاب کنید و حتماً هدر ستونها را در این انتخاب وارد کنید. - نمودار خطی را درج کنید
با انتخاب دادههای منبع، به تب Insert > سپس Charts بروید، روی آیکن Insert Line یا Area Chart کلیک کنید و یکی از انواع نمودار موجود را انتخاب کنید.
همانطور که نشانگر ماوس را روی یک الگوی نمودار میبرید، اکسل توضیحی از آن نمودار و همچنین پیشنمایش آن را به شما نشان میدهد. برای درج نوع نمودار انتخابی در ورکشیت خود، به سادگی روی الگوی آن کلیک کنید.
در تصویر زیر نمودار 2-D Line را درج میکنیم:
به طور کلی، نمودار خطی اکسلی شما آماده است، و شما میتوانید در این مرحله به کار پایان دهید… مگر اینکه بخواهید سفارشیسازیهایی انجام دهید تا کار زیباتر و شیکتر به نظر برسد.
نحوهی ایجاد نمودار چندخطی در اکسل
برای ترسیم نمودار چند خطی، همان مراحل را برای ایجاد نمودار تک خطی انجام دهید. اما جدول شما باید حداقل 3 ستون از دادهها را داشته باشد: فواصل زمانی در ستون سمت چپ و مشاهدات (مقادیر عددی) در ستونهای سمت راست. هر سری داده به صورت جداگانه ترسیم میشود.
با دادههای مبدأ هایلایتشده، به تب Insert بروید، روی نماد Insert Line یا Area Chart کلیک کنید، و سپس بر روی 2-D Line یا نوع دیگری از نمودار مورد نظر خود کلیک کنید:
یک نمودار چند خطی بلافاصله در ورکشیت شما درج میشود و هم اکنون میتوانید روند فروش سالهای مختلف را با یکدیگر مقایسه کنید.
هنگام ایجاد نمودار چند خطی، سعی کنید تعداد خطوط را به 3-4 محدود کنید زیرا خطوط بیشتر باعث میشوند نمودار شما بههمریخته و خواندن آن دشوار باشد.
انواع نمودار خطی در اکسل
در اکسل انواع نمودار خطی زیر موجود است:
Line: نمودار خطی 2-D (٢ بعدی) کلاسیک در بالا نشان داده شدهاست. بسته به تعداد ستونهای موجود در مجموعه دادههای شما، اکسل نمودار تک خطی یا نمودار چند خطی را ترسیم میکند.
Stacked Line: این نمودار طراحی شدهاست تا نشان دهد که چگونه بخشهایی از یک کل با گذشت زمان تغییر میکند. خطوط موجود در این نمودار تجمعی هستند، به این معنی که هر سری دادهی بعدی به اولی اضافه میشود، بنابراین بالاترین خط، جمع کل خطوط زیر آن است؛ بنابراین، خطوط هرگز از هم عبور نمیکنند.
100% Stacked Line: این شبیه به نمودار Stacked Line است، با این تفاوت که محور y درصدها را به جای مقادیر مطلق نشان میدهد. خط اول همیشه جمع کل 100٪ را نشان میدهد و مستقیماً در بالای نمودار حرکت میکند. این نوع نمودار به طور معمول برای تجسم جزء از کل در طول زمان استفاده میشود.
Line with Markers: نسخهی مارکدار از نمودار خطی با نشانگرها در هر نقطه داده. نسخههای مارکدار نمودارهای Stacked Line و 100% Stacked Line نیز موجود هستند.
3-D Line (خطی 3 بعدی): نوع 3 بعدی از نمودار خط پایه.
نحوهی شخصیسازی و بهبود نمودار خطی در اکسل
نمودار خطی پیشفرض ایجادشده توسط اکسل در حال حاضر خوب به نظر میرسد، اما همیشه جایی برای بهبود وجود دارد. برای ایجاد نمودار منحصربهفرد و حرفهای خود، منطقی است که با شخصی سازیهای متداول زیر شروع کنید:
- افزدن، تغییر یا قالببندی عنوان نمودار.
- حرکت دادن یا مخفی کردن راهنمای نمودار (legend).
- تغییر مقیاس محور یا انتخاب قالب عددی دیگر برای مقادیر محور.
- نمایش یا مخفی کردن خطوط شبکه.
- تغییر سبک و رنگ نمودار.
به طور کلی، شما میتوانید هر عنصر از نمودار خود را اصلاح کنید.
علاوه بر این، میتوانید چند مورد سفارشیسازی خاص برای یک نمودار خطی را مانند آنچه در زیر توضیح داده شدهاست، انجام دهید.
نحوهی نمایش و پنهان کردن خطها در نمودار
در حالی که میتوانید یک نمودار چند خطی ایجاد کنید، ممکن است بخواهید همهی خطوط را به طور همزمان نشان ندهید؛ بنابراین، میتوانید یکی از روشهای زیر را برای مخفی کردن یا حذف خطوط بیربط استفاده کنید:
- مخفی کردن ستونها: در ورکشیت خود، روی ستونی که نمیخواهید در نمودار ترسیم شود، کلیک راست کرده و Hide را کلیک کنید. پس از مخفی شدن ستون، خط مربوطه بلافاصله از نمودار ناپدید میشود. به محض اینکه ستون را غیر مخفی کنید، خط به جای خود باز خواهد گشت.
- مخفی کردن خطوط در نمودار: اگر نمیخواهید دادههای منبع را بهم بریزید، روی دکمهی Chart Filters در سمت راست نمودار کلیک کنید، تیک سری دادهای را که میخواهید پنهان کنید، بردارید و روی Apply کلیک کنید.:
- حذف کردن خط. برای حذف دائمی یک خط از نمودار ، روی آن راست کلیک کرده و از منوی محتوا Delete را انتخاب کنید.
- نمودار خطی داینامیک با چک باکس: برای نشان دادن و پنهان کردن خطوط در پرواز، میتوانید برای هر خط یک چک باکس وارد کنید، و نمودار خود را با انتخاب و پاک کردن چک باکسها پاسخگو کنید. دستورالعملهای دقیق برای ایجاد چنین نموداری را میتوان در اینجا یافت.
تغییر نشانگر (Marker) دادهها در نمودار خطی
هنگام ایجاد نمودار خطی با نشانگر، اکسل از نوع نشانگر پیشفرض Circle (دایرهای) استفاده میکند، که به نظر بهترین انتخاب است. اگر این گزینه با طراحی نمودار شما مطابقت ندارد، میتوانید گزینهی دیگری را انتخاب کنید:
- در نمودار خود، روی خط دوبار کلیک کنید. با این کار خط انتخاب میشود و صفحه Format Data Series در سمت راست پنجرهی اکسل باز میشود.
- در قسمت Format Data Series، روی تب Fill & Line بروید، روی Marker کلیک کنید، Marker Options را باز کنید، دکمه رادیویی Built-in را انتخاب کنید و در کادر Type نوع نشانگر مورد نظر را انتخاب کنید.
- در صورت لزوم، با استفاده از جعبهی Size، نشانگرها را بزرگتر یا کوچکتر کنید.
تغییر رنگ و ظاهر یک خط
اگر رنگ خط پیشفرض برای شما زیاد جذاب به نظر نمیرسد، در اینجا چگونگی تغییر آنها آورده شدهاست:
- روی خطی که میخواهید دوباره رنگ کنید، دوبار کلیک کنید.
- در قسمت Format Data Series، روی تب Fill & Line بروید، روی جعبهی Color drop کلیک کنید و رنگ جدیدی را برای خط انتخاب کنید.
اگر پالت رنگ استاندارد برای نیازهای شما کافی نیست، روی More Colors… کلیک کنید و سپس رنگ RGB مورد نظر خود را انتخاب کنید.
در این صفحه همچنین میتوانید نوع خط، شفافیت، نوع خط تیره، نوع پیکان و موارد دیگر را تغییر دهید. به عنوان مثال، برای استفاده از خط تیره در نمودار خود، روی کادر کشویی نوع Dash کلیک کرده و الگوی مورد نظر خود را انتخاب کنید:
نکته. حتی گزینههای قالببندی بیشتری نیز در تب Chart Tools (Design and Format) وجود دارد که هنگام انتخاب نمودار یا عناصر آن فعال میشوند.
زاویههای صاف در نمودار خطی
به طور پیشفرض، نمودار خطی در اکسل با زوایایی ترسیم میشود که بیشتر اوقات خوب عمل میکند. با این حال، اگر نمودار خطی استاندارد به اندازهی کافی برای نمایش یا مواد چاپی شما زیبا نیست، یک روش آسان برای صاف کردن زوایای خط وجود دارد. در اینجا آنچه انجام میدهید آمده است:
- بر روی خطی که میخواهید صاف شود دو بار کلیک کنید.
- در صفحهی Format Data Series، روی تب Fill & Line بروید و چک باکس Smoothed line را انتخاب کنید. انجام شد!
در صورت وجود نمودار چند خطی، مراحل فوق را برای هر خط به صورت جداگانه انجام دهید.
محو کردن خطوط شبکهای (gridlines)
نمودار استاندارد اکسل شامل خطوط شبکهای افقی است که خواندن مقادیر برای نقاط داده را آسانتر میکند. با این حال، آنها لزوماً نیازی به نمایش قابل توجهی ندارند. برای اینکه خطوط شبکه کمتر مزاحم شوند، تنها کاری که باید انجام دهید تغییر شفافیت آنهاست. در اینجا نحوهی کار آمدهاست:
- در نمودار خود، بر روی یکی از خطوط شبکهای دو بار کلیک کنید. نقاط آبی در انتهای هر خط شبکهای ظاهر میشوند و نشان میدهد که همهی خطوط شبکهای انتخاب شدهاند (لطفاً تصویر زیر را مشاهده کنید).
- در تب Fill & Line از صفحهی Format Major Gridlines، سطح شفافیت را روی 50% - 80% قرار دهید.
تمام! خطوط شبکهای در پسزمینهی نموداری که به آن تعلق دارند، محو میشوند:
ایجاد نمودار خطی برای هر ردیف (Sparkline)
برای تجسم روند در یک سری از دادههای واقع در ردیفها، میتوانید تعدادی نمودار خطی بسیار کوچک ایجاد کنید که در داخل یک سلول منفرد مستقر شوند. این کار را میتوان با استفاده از ویژگی Sparkline اکسل انجام داد (انتخاب Line از تب Insert گروه Sparklines).
نتیجه چیزی شبیه به این خواهد بود:
بدین صورت است شما میتوانید یک نمودار خطی را در اکسل ترسیم کنید. از شما متشکرم که این مطلب را خواندید و امیدواریم باز شما را در وبسایتمان ببینیم!
خط روند صعودی؛ قسمت هشتم آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
خط روند صعودی (Uptrend Line) در تحلیل تکنیکال چیست؟ نحوه رسم و ترسیم خط روند صعودی را در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال آموزش میدهیم.
این جلسه از آموزش تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) را به معرفی خط روند صعودی (Uptrend Line) میپردازیم. به جهت تفاوت الگو و عملکرد، خطوط روند صعودی و نزولی در دو جلسه ارائه شدهاند. با اینکه تعریف آنها بسیار مشابه هم است، اما در هر حال دو الگوی متفاوت هستند.
تعریف و نحوه رسم خط روند صعودی
اگر در یک روند صعودی، کفهای قیمتی ایجاد شده را با خطی بههم وصل کنیم، خط روند صعودی رسم کردهایم.
برای رسم یک خط، تنها به دو نقطه نیاز داریم، نقطه ابتدا و انتها. اما در تحلیل تکنیکال و برای رسم خط روند، ما نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم. همچنین باید توجه کرد که نمیتوان از هر نقطه به هر نقطه خطی رسم کرد و نام آن را خط روند گذاشت. برای رسم خط روند حتما باید دقت کنیم روند حاکم کدام است. همچنین نحوه واکنش قیمت و حجم معاملات و شمایل کندلها هنگام برخورد با خط روند، موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
بررسی اعتبار الگوی خط روند صعودی
برای بررسی اعتبار این الگوی نموداری نیز از همان پارامترهای معرفی شده در جلسه قبل استفاده خواهیم کرد:
- میانگین فاصله نقاط
- تعداد برخورد
- طول خط روند
- حجم معاملات
میانگین فاصله نقاط
چه تعداد برخورد لازم است تا خط روند معتبر گردد و نقاط باید چقدر از هم فاصله داشته باشند؟ بولکوفسکی درباره فاصله نقاط از هم میگوید:
خط روندی که با دو برخورد نزدیک به هم شروع میشود، ممکن نیست در بلندمدت دوام بیاورد. از آنجا که خطوط روند بیانگر حمایت و مقاومت هم هستند، در نتیجه اگر فاصله دو نقطه از هم زیاد هم باشد، بازهم ارزش چندانی ندارد.
عبارت بالا راهکاری بسیار مفید برای تشخیص خط روند صحیح است. با این حال مشابه کاری که برای خط روند نزولی انجام دادیم، در اینجا نیز به تحقیقات انجام شده روی خطوط روند صعودی مراجعه میکنیم. نتایج زیر از بررسی 199 مورد از این الگو بدست آمده است:
شرح | نتایج |
میانگین فاصله کمتر از 29 کندل | 14- % |
میانگین فاصله بیشتر از 29 کندل | 19- % |
سه یا چهار برخورد | 16- % |
بیشتر از چهار برخورد | 18- % |
در جدول بالا، دو ردیف اول، پارامتر میانگین فاصله برخورد و دو ردیف بعد، پارامتر تعداد برخورد را نشان میدهد. خطوط روندی که میانگین فاصله برخوردهایشان کمتر از 28 کندل بوده، پس از شکست خط روند به طور میانگین 14 درصد کاهش قیمت داشتهاند. بنابراین، هرچه فاصله بین برخورد قیمت با خط روند صعودی بیشتر باشد، پس از شکست خط روند، کاهش قیمت بیشتری خواهد بود.
تعداد برخورد
توجه کنید که برخورد قیمت با خط روند در مناطق حمایت و مقاومت رخ میدهد. پس فاصله برخورد قیمت با خط روند نه باید خیلی از هم فاصله داشته باشد و نه باید خیلی به هم نزدیک باشد. اگر خط روندی رسم کردهاید که فاصله برخورد قیمت با خط روند زیادی به هم نزدیک یا زیادی از هم دور هستند، آن خط، خط روند نیست.
در مورد تعداد برخورد قیمت با خط روند، در خطوط روندی که قیمت 3 یا 4 بار با آن برخورد داشته است، پس از شکست، شاهد 16 درصد کاهش قیمت بودهایم. این در حالی است که وقتی تعداد برخورد بیشتر از 4 بار بوده، قیمت پس از شکست خط روند 18 درصد کاهش یافته است. بنابراین، هرچه تعداد برخورد قیمت با خط روند صعودی بیشتر باشد، پس از شکست خط روند، کاهش قیمت بیشتر خواهد بود.
تعداد برخورد قیمت با خط روند پارامتری مهم در تشخیص اهمیت خط روند است
طول خط روند صعودی
آیا شکسته شدن یک خط روند بلند مهمتر از شکسته شدن یک خط روند کوتاه است؟ بررسی تمام نوشتههای تحلیل تکنیکال نشان میدهد که پاسخ به این سوال مثبت است، اما هیچکدام حرف چگونه خطوط روند را ترسیم کنیم؟ خود را اثبات نکردهاند. در زیر نتایج بررسیهای انجام شده روی خطوط روند صعودی را نشان میدهیم.
شرح | نتایج |
خطوط روند کوتاه مدت (صفر تا سه ماه) | 15- % |
خطوط روند میان مدت (سه تا شش ماه) | 15- % |
خطوط روند بلند مدت ( بیش از شش ماه) | 20- % |
خطوط روند بسیار بلند مدت (بیش از یکسال) | 19- % |
(“نتایج” تغییرات قیمت پس از شکست خط روند است)
نتیجه این که شکسته شدن خطوط روند بلندمدتتر نسبت به خطوط کوتاه مدت از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین خطوط روند بلندمدت بهتر از خطوط روند کوتاه مدت عمل میکنند.
حجم معاملات در طول خط روند صعودی
روند حجم معاملات بر عملکرد قیمت پس از شکست خط روند صعودی موثر است. نتایج تحقیقات نشان میدهد که اگر روند حجم معاملات صعودی باشد، عملکرد بهبود مییابد. اگر در طول خط روند صعودی حجم معاملات افزایش یابد، پس از شکست خط روند، شاهد افت قیمت بیشتری خواهیم بود.
شرح | نتایج |
روند صعودی حجم معاملات | 19- % |
روند نزولی حجم معاملات | 14- % |
مطابق جدول بالا، حجم معاملات از روز آغاز خط روند تا پایان آن نشان میدهد که اگر روند حجم معاملات صعودی باشد، قیمت 19 درصد کاهش و اگر روند حجم معاملات نزولی باشد، قیمت 14 درصد کاهش مییابد.بنابراین هنگام رسم خط روند صعودی، افزایش حجم معاملات نشانه خوبی است.
تاثیر حجم معاملات بر عملکرد خط روند
هدف الگوی خط روند صعودی
حالا که با شکل الگو آشنا شدیم و همچنین پارامترهایی که اعتبار الگو را افزایش میدهد را معرفی کردیم، در بخش نهایی به معرفی اهداف این الگو خواهیم پرداخت. میزان موفقیت رسیدن به هدف این نوع از خط روند، 63 درصد است. به عبارتی، در 63 درصد از مواقع قیمت به هدف خود رسیده است. معمولا در بررسی اهداف الگو، موفقیت بالای 80 درصد اعتبار دارد. در خط روند صعودی این میزان تنها 63 درصد بوده و پس از شکستن الگو اطمینان زیادی برای رسیدن به هدف تعیین شده وجود ندارد.
در تصویر زیر هدف قیمتی خطوط روند صعودی، نشان داده شده است.
در جلسه بعد به معرفی کانال قیمت میپردازیم. با ادامه آموزش تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال با ما همراه باشید.
*در صورت داشتن سوال، کاربران میتوانند آن را در گروه تلگرامی اکسچینو مگ مطرح نمایند.
خط روند چیست و چه کاربردی در پیش بینی قیمت بیت کوین دارد؟
در بازارهای مالی، خطوط روند خط های موربی هستند که روی نمودار ترسیم می شوند. آنها از اتصال نقاط به یکدیگر ایجاد می شوند و تجسمی از قیمت ها و شناسایی روند بازار را برای کسانی که با نمودار کار می کنند و مبادله گران ارائه می دهند. خطوط روند یکی از اساسی ترین ابزارها برای تحلیل تکنیکال محسوب می شوند.
آنها به طور گسترده در بورس، بازار ارزهای فیات، بازار سهام و ارزهای رمزنگاری مورد استفاده قرار می گیرند. در اصل، خطوط روند مشابه سطح حمایت و مقاومت عمل می کنند، اما به جای خطوط افقی، به شکل مورب هستند. به این ترتیب آنها می توانند، شیب مثبت یا منفی داشته باشند. به طور کلی هرچه شیب خط بیشتر باشد، روند قوی تر است.
ما می توانیم خطوط روند را به دو دسته تقسیم کنیم: صعودی(خط صعودی) و نزولی(خط نزولی). همانطور که از نام آنها پیداست، در یک روند صعودی، خط از نقطه یا موقعیت پایین به سمت بالا کشیده شده است. همانطور که در شکل زیر مشخص است، این خط دو یا چند نقطه کف قیمتی را به هم وصل می کند.
در مقابل، یک خط نزولی از یک نقطه بالاتر به یک نقطه پایین تر کشیده می شود. این خط چند نقطه سقف قیمتی را به هم وصل می کند.
به طور خلاصه تفاوت این دو نوع خط در انتخاب نقاطی است که برای ترسیم آنها استفاده می شود. در یک روند صعودی، خطوط با استفاده از پایین ترین نقاط قیمتی در نمودار ترسیم می شوند(یعنی پایین ترین شمعی که کمترین قیمت را ثبت کرده است.). از سوی دیگر، چگونه خطوط روند را ترسیم کنیم؟ خطوط نزولی با استفاده از بالاترین مقادیر رسم می شود.
نحوه استفاده از خطوط روند
بر اساس بالاترین و پایین ترین نقاط در نمودار، خطوط روند نشان می دهند که در آن زمان روند غالب قیمتی چگونه است و قیمت پس از افزایش تا چه سطحی کاهش می یابد. ادامه این خط می تواند سطوح حمایت مهم بعدی را پیش بینی کند. البته تا زمانی که خط روند شکسته نشود، معتبر خواهد بود.
علیرغم این که می توان از خط روند در نمودار مربوط به داده های مختلف استفاده کرد، اما معمولا از این خطوط در نمودارهای قیمتی استفاده می شود. این بدان معنی است که می توان از آنها برای یافتن بینشی از عرضه و تقاضای بازار نیز استفاده کرد. به طور طبیعی خطوط روند صعودی نشان دهنده افزایش قدرت خرید(تقاضا بیشتر از عرضه) و خطوط روند نزولی که با افت قیمت همراه هستند، نشان دهنده افزایش فروش(عرضه بیشتر از تقاضا)، هستند.
با این حال حجم معاملات نیز باید در چنین تحلیل هایی در نظر گرفته شود. مثلا اگر قیمت در حال افزایش است، اما حجم معاملات رو به کاهش بوده یا نسبتا پایین است، احتمالا می تواند باعث ایجاد یک احساس کاذب و اشتباه در مورد پیش بینی افزایش قیمت شود.
همانطور که گفته شد، از خطوط روند برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت نیز استفاده می شود که دو مفهوم اساسی و بسیار مهم در تجزیه و تحلیل های فنی هستند. یک خط روند صعودی سطح حمایت را نشان می دهد که احتمالا قیمت پایین تر از آن سطح نمی آید. در مقابل یک خط نزولی سطح مقاومت را نشان می دهد که احتمال افزایش قیمت به بالاتر از آن سخت خواهد بود.
شکسته شدن یک خط روند، که با شکسته شدن سطح حمایت یا مقاومت همراه است، باعث می شود که یک خط روند صعودی یا نزولی نامعتبر شود. در بسیاری از موارد، وقتی این سطوح کلیدی نتوانند روند را حفظ کنند، بازار تمایل به تغییر جهت دارد.
هنوز تحلیل تکنیکال یک روش ذهنی و شخصی است و هر کس ممکن است روشی کاملا متفاوت برای ترسیم خطوط روند داشته باشد. بنابراین ممکن است افراد چندین شاخص و روش را برای کاهش ریسک تجزیه و تحلیل های خود، با هم ترکیب کنند.
ترسیم خطوط روند
از نظر فنی، خطوط روند از اتصال حداقل دو نقطه به یکدیگر می توانند ایجاد شوند. اما اغلب تحلیلگران فنی قبول دارند که استفاده از سه نقطه یا بیشتر چیزی است که باعث می شود یک خط روند معتبر شود. در اغلب موارد، از دو نقطه اول به عنوان تعیین جهت خط روند و از نقطه سوم به عنوان آزمون اعتبار خط یاد می شود.
بنابراین وقتی قیمت سه بار یا بیشتر خط روند را بدون این که آن را نقض کند، لمس می کند، این روند را می توان معتبر دانست. لمس و آزمون چندین باره خط روند نشان می دهد که روند صرفا تصادفی و در پی نوسانات قیمت نبوده است.
تنظیمات مقیاس
علاوه بر انتخاب تعداد نقاط کافی برای ایجاد یک خط روند معتبر، مهم است که هنگام ترسیم آنها، تنظیمات مناسب را در نظر بگیرید. از مهمترین این تنظیمات، تنظیمات مقیاس است.
در نمودارهای مالی، مقیاس مربوط به نحوه نمایش تغییرات قیمت است. دو مقیاس محبوب مورد استفاده در نمودارهای قیمتی، مقیاس حسابی و نیمه لگاریتمی است. در نمودارهای حسابی، تغییرات با بالا و پایین رفتن قیمت بر روی محور y مشخص می شود. در نمودارهای نیمه لگاریتمی، ثبت تغییرات بر حسب درصد بیان می شود.
به عنوان مثال در نمودار حسابی، تغییر قیمت از 5 دلار به 10 دلار همان فاصله ای را نشان می دهد که تغییر قیمت از 120 دلار به 125 دلار. با این وجود، در نمودار نیمه لگاریتمی، تغییر قیمت از 5 به 10 دلار یک تغییر 100 درصدی را نشان می دهد، در حالی که تغییر قیمت از 120 دلار به 125 دلار، تنها 4 درصد افزایش را نشان می دهد و فاصله بسیار کمتری را نشان خواهد داد.
این که هنگام استفاده از خطوط روند تنظیمات مقیاس را در نظر بگیرید، بسیار مهم است. استفاده از هر کدام از این نمودارها ممکن است منجر به سطوح اوج و کف متفاوت و در نتیجه خطوط روند متفاوتی شود.
نتیجه گیری
علیرغم این که خطوط روند ابزارهای بسیار مفیدی در تجزیه و تحلیل تکنیکال هستند، اما مسلما بدون خطا و اشتباه نخواهند بود. انتخاب تعداد نقاط مورد استفاده در ترسیم خطوط روند، می تواند نشان دهنده این باشد که خط تا چه اندازه می تواند به واقعیت نزدیک باشد که این خود خالی از اشتباه نخواهد بود.
به عنوان مثال برخی، نمودارها را صرفا بر اساس بدنه شمع و بدون در نظر گرفتن فتیله آنها رسم می کنند. برخی دیگر ترجیح می دهند خطوط را مطابق با بالاترین و پایین ترین قیمت ترسیم کنند.
بنابراین استفاده از خطوط روند در کنار سایر ابزارها و شاخص ها بسیار مهم است. شاخص هایی مثل میانگین متحرک، باند بولینگر، میانگین متحرک همگرایی واگرایی و شاخص RSI.
اصل بادبزن و خطوط روندی چیست؟ – آموزش و تحلیل تکنیکال
این قانون کاربرد دیگری از خطوط روند را به ما نشان میدهد. گاهی بعد از شکسته شدن خط روند صعودی، قیمت قبل از شروع موج بازگشتی به سمت خط روند که حالا به یک مقاومت تبدیل شده مقداری کاهش مییابد.
به شکل بالا دقت کنید. این شکل مثالی از اصل بادبزن است. با توجه به شکل بالا این نتیجه حاصل میشود که شکسته شدن سومین خط روند اخطار برگشت روند را میدهد. توجه کنیدکه خطوط روند شکسته شده 1 و 2 تبدیل به خط مقاومت شدهاند.
همینطور که در شکل بالا میبینید ، شکسته شدن سومین خط روند اخطار برگشت روند به روند صعودی را میدهد. خط شکسته شده 1 و 2 مانند خط حمایت عمل میکنند. خطوط بادبزن درمیان موجهای صعودی متوالی رسم شده است. شکسته شدن خط سوم بادبزن نشاندهنده شروع روند صعودی است.
شکسته شدن سومین خط روند معمولا بیانگر این است که قیمت به پایینترین حد خود رسیده است. همانطور که در شکل بالا مشاهده میکنید ، شکسته شدن سومین خط روند شروع روند صعودی جدیدی را اعلام میکند. در اشکال بالا ملاحظه کردید که چطور خط روندهای شکسته شده قبلی تبدیل به خط حمایت یا مقاومت شدند. عبارت «اصل بادبزن» از شکل ظاهری این خطوط که به تدریج با باز شدن خود شکل یک بادبزن را تداعی میکنند گرفته شده است.
نکته ی مهمی که باید به خاطر داشت این است که سومین خط روند همیشه حامل اخطار قوی در مورد بازگشت روند میباشد.
اهمیت عدد سه در اصل بادبزن
همانند اهمیت خط سوم در اصل بادبزن جالب است که بدانید عدد سه در مباحث تکنیکال به کرات ظاهر میشود و در روشهای تحلیلی نقش بسیار مهمی دارد. بهعنوان مثال اصل بادبزن از سه خط روند تشکیل شده است. بازارهای بزرگ افزایشی و کاهشی معمولاًسه مرحله دارند (بر طبق نظریه ی داو و نظریه ی موجهای الیوت) ، اکثر الگوهای بازگشتی روند معروف مانند سقف سه قلوو و سر و شانه سه موج مهم صعودی دارند . حجم معاملات بازار به سه دسته زیاد، متوسط و کم تقسیم میشود و همچنین روند قیمت از سه حالت صعودی، نزولی و خنثی پیروی می کند. در میان الگوهای دنبالهدار شناخته شده سه نوع مثلث متقارن و کاهشی یا افزایشی وجود دارد. بنا به دلایل گوناگون عدد سه نقش بسیار مهمی را در تمام زمینههای تحلیل تکنیکال بازی میکند.
شیب نسبی خط روند
شیب نسبی روند مطلب بسیارمهمی است. به طور کلی اکثر خط روندهای مهم صعودی تمایل به حرکت در نزدیکی شیب 45 درجه دارند. برخی از چارتیستها ابتدا یک خط با زاویه ی 45 درجه را که از نقاط مهم و حساس می گذرد رسم میکنند و بهعنوان خط روند اصلی استفاده میکنند. خط 45 درجه یکی از تکنیکهای مورد علاقه W.D.GANN بوده است. این خط بازتاب وضعیت صعودی یا نزولی قیمت در حالتی که قیمت و زمان به تعادل کامل رسیده باشند ، میباشد. اگر خط روند شیب تندی داشته باشند معمولاًبیانگر شتاب زیاد در افزایش قیمت است و اغلب این شیب قابل اطمینان و پایدار نیست. شکسته شدن این خط شاید فقط عکس العمل بازگشتی قیمت در جهت پایدار کردن شیب خود و نزدیک شدن به شیب 45 درجه باشد. اگر خط روند شیب کمی داشته باشد احتمالاً روند صعودی آن ضعیف بوده و روند مطمئن و مستحکمی نمیباشد.
به شکل بالا توجه کنید . اکثر خطوط روند معتبر دارای شیب 45 درجه هستند (خط 2). اگر خط بسیار شیبدار باشد (خط 1) معمولاً بیانگر این است که این صعود چندان پایدار نخواهد بود. اگر خط روندی تقریباً صاف باشد (خط 3) نشان میدهد که روند صعودی بسیار ضعیف و مشکوک است. بسیاری از تحلیلگران خط 45 درجه را از نقاط سقف و کف قبلی مشخص میکنند و بهعنوان خط روند اصلی به کار میبرند.
چگونگی تنظیم خطوط روند
گاهی لازم است تا خطوط روند را متناسب با روندهای کند یا روندهای پرشتاب تنظیم کنیم. برای مثال همان طور که در مطلب قبلی گفته شده اگر خط روند قبلی شکسته شود شاید لازم باشد تا خط روند جدید با شیب کمتری رسم گردد و اگر روند اصلی بسیار مستقیم یا کم شیب بود، ممکن است لازم باشد تا خط روند با شیب تندتری رسم کنیم.
شکل بالا مثالی از خط روند با شیب تند (خط 1) است. خط روند اصلی شیب تندی دارد. اغلب موارد شکسته شدن چنین خط روندی باعث ایجاد خط روند جدیدی با شیب کندتر میشود که روند صعودی مربوط بهآن استحکام و دوام بیشتری دارد (خط 2). شکل بالا نشان دهنده ی وضعیتی است که به علت شکسته شدن خط روند شیبدار (خط 1) لازم است که خط روندی با شیب ملایمتر رسم کنیم، مانند (خط 2). اما برعکس موضوع مطرح شده نیز وجود دارد. در این حالت خط روند اصلی بسیار کند و کم شیب است و باید مجدداً با شیب تندتری رسم گردد. روند شتابدار صعودی به خط روند با شیب تندتری نیاز دارد. خط روندی که فاصله ی چشمگیری از عملکرد قیمت داشته باشد برای پیگیری روند چندان مناسب نیست.
چند نکته مهم
در هنگام وقوع روند پر شتاب بعضی اوقات لازم است خطوط روند متعددی که شیبشان به تدریج افزایش مییابد رسم شود. بنا به تجربیات تحلیلگران هر چند که رسم خطوط روند جدید لازم است ولی بهتر است که در این موارد از اندیکاتوری به نام میاگین متحرک استفاده کنیم که عملکرد آن همانند خط روند میباشد. یکی از دستاوردهای استفاده از اندیکاتورهای مختلف در تحلیل تکنیکال این است که میتوانیم مناسبترین آنها را بسته به شرایط انتخاب کنیم.
در صورتی که یک تحلیلگر تکنیکال به ابزارهای گوناگون مسلح باشد میتواند در هر وضعیت سریعاً ابزار خود را عوض کرده و آن را که متناسب با شرایط، بهتر عمل میکند انتخاب کند. به طور مثال روند پرشتاب یکی از حالتهایی است که در آن میانگین متحرک بهتر از داشتن مجموعهای از خطوط روند جدید عمل میکند. پس توجه داشته باشید که پیگیری این روش ها و استراتژی ها کاملا ضروری است و این موضوع که فلان استراتژی به کار نمی آید و فقط باید از فلان استراتژی استفاده کرد امری اشتباه است. امید است که شما تحلیلگران عزیز با دانش به روز و کامل سود های فراوانی را در این عرصه کسب کنید.